بحران روانی سربازان اسرائیلی در جنگ غزه

 نزدیک به دو سال پس از آغاز جنگ و نسل کشی در نوار غزه ، سربازان ارتش رژیم تروریستی اسرائیل با یک بحران روانی شدید رو‌به‌رو هستند که در افزایش موارد خودکشی و اختلالات روانی در میان آنها آشکار شده است.

این مشکل با کمبود تعداد سربازان در دسترس و مشارکت تنها بخش محدودی از جامعه در خدمت نظامی تشدید می‌شود، در حالی که بخش بزرگی از جامعه رژیم تروریستی اسرائیل، مانند حریدی‌ها، از خدمت نظامی معاف هستند. همه این عوامل باعث شده است که ارتش این رژیم تروریستی با فشار مضاعفی بر توانایی‌های عملیاتی و روانی خود رو‌به‌رو شود، به خصوص پس از تصمیم اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم تروریستی اسرائیل برای اشغال کامل نوار غزه.

دلایل بحران روانی

یکی از برجسته‌ترین دلایل این بحران، فشار سران سیاسی بر ارتش و نادیده گرفتن هشدار‌های نظامی در مورد خطرات روانی و اجتماعی ناشی از ادامه حملات نظامی به غزه است. بنیامین نتانیاهو با وجود هشدار‌های مکرر از سوی سطوح بالای نظامی در مورد پیچیدگی ماموریت و احتمال متحمل شدن تلفات انسانی و روانی قابل توجه، بر اشغال غزه اصرار ورزید.

 این دستورالعمل‌های سیاسی، که اغلب ارزیابی‌های واقع‌بینانه نظامی را نادیده می‌گیرند، باعث شده است سربازان احساس کنند که نتانیاهو با جان آنها تجارت می‌کند و هر اشتباهی ممکن است به بهای گزافی تمام شود.

این وضعیت به دلیل تجربیات غم‌انگیز گذشته، مانند عملیات خان یونس که توسط حماس علیه ارتش رژیم تروریستی اسرائیل انجام شد و به آنها خسارات سنگینی وارد کرد و خاطرات عملیات ۷ اکتبر را زنده کرد، بدتر شده است. علاوه بر این، تهدید‌های مستقیم حماس به سربازان در صورت آغاز طرح اشغال غزه و اجرای عملیات و کمین‌ها علیه آنها، احساس ترس و اضطراب روانی آنها را افزایش داده و بر آمادگی و عملکرد نظامی آنها تاثیر منفی گذاشته است.

پیامد‌ها برای سربازان و خانواده‌هایشان

در گزارشی که روزنامه عبری‌زبان یدیعوت آحارونوت منتشر کرد، مشخص شد که سربازان و خانواده‌های آنها کابینه رژیم و به ویژه نتانیاهو را مقصر دانسته‌اند و معتقدند که تصمیمات سیاسی نظامی بحران روانی را تشدید کرده است. آنها نتانیاهو را «معتاد به جنگ» توصیف کردند.

 همچنین، موارد خودکشی و افزایش استعفاها، مانند استعفای سرهنگ «آ» از واحد «یائلام» که توسط این روزنامه گزارش شد، نشان‌دهنده احساس «از دست دادن اعتماد به اصول حرفه‌ای و عالی» در میان سربازان است و توضیح می‌دهد که فشار‌های روانی تنها یک مسئله فردی نیست، بلکه یک بحران ساختاری در داخل ارتش رژیم تروریستی اسرائیل است.

این روزنامه همچنین معتقد است که سربازان «مجبور به اتخاذ مواضع دشوار» هستند، جایی که مجبور به انتخاب بین پایبندی به دستورات نظامی و حضور در خدمت برای حفاظت از جان همکاران خود و یا تخلف از آن به دلیل ترس ناشی از این جنگ هستند، که این امر یک درگیری و تنش بین خود سربازان ارتش این رژیم تروریستی ایجاد می‌کند.

نقش نتانیاهو و سیاست‌های نظامی

بحران روانی رو به وخامت اخیر نتیجه اصرار کابینه رژیم تروریستی اسرائیل بر پیشروی در عملیات نظامی در غزه بدون توجه به هشدار‌های سطح نظامی است که ترجیح می‌داد از آنها اجتناب شود. سیاست گسترش نظامی و تشدید مستمر نتانیاهو، طبق گزارش‌های یدیعوت آحارونوت، سربازان را «ارزی مصرفی» در یک استراتژی سیاسی کوتاه‌مدت می‌سازد که اهداف واقعی برای آینده ندارد و فقط سیاست‌های لحظه‌ای هستند.

تاثیر روانی به سربازان ذخیره نیز کشیده شده است، زیرا دستورات فراخوانی گسترده برای صد‌ها سرباز ارسال می‌شود که به دلیل جنگ‌های پی در پی سال‌های گذشته شاهد فرسودگی در صفوف خود هستند، در حالی که هیچ گام جدی برای بازپروری یا حمایت روانی از آنها برای بازگشت به ارتش اسرائیل برداشته نشده است.

شکنندگی ارتش اسرائیل در برابر چالش‌های غزه

ورود به عملیات اشغال کامل نوار غزه، ضعف ساختاری عمیق در ساختار ارتش رژیم تروریستی اسرائیل را به وضوح بیشتری آشکار خواهد کرد و تایید می‌کند که سطح نظامی رژیم در حال حاضر برای تجربه این عملیات آماده نیست.

پس از دو سال جنگ مداوم و بحران‌های روانی که سربازان رژیم تروریستی اسرائیل را درگیر کرده است، مشخص است که روحیه سربازان پایین است و تلفات گذشته التیام نیافته است. ارتش این رژیم تروریستی که با ایران نیز درگیر شده و خسارات زیادی در تجهیزات و کادر متحمل شده است، هنوز به طور کامل بازیابی نشده و روحیه سربازان همچنان درهم‌شکسته است، که این امر هرگونه عملیات تهاجمی گسترده علیه غزه را از نظر انسانی و عملی، پرخطر می‌کند.

همچنین، ارتش رژیم تروریستی اسرائیل بیش از یک سال و نیم است که در غزه حضور دارد، با این حال حماس از بین نرفته، اسرای این رژیم آزاد نشده و اهداف اولیه نتانیاهو پس از عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ محقق نشده است. این شکست مداوم، شکنندگی برنامه‌ریزی نظامی را فاش می‌کند و سوالات جدی در مورد توانایی ارتش برای کنترل نوار غزه در صورت آغاز اشغال مطرح می‌کند.

فرماندهان ارتش اسرائیل اعتراف کرده اند که هرگونه پیشروی نظامی در این شرایط با عقب‌نشینی همراه خواهد بود و ممکن است سربازان را به ابزاری موقت تبدیل کند، بدون اینکه هیچ «پیروزی» استراتژیک ملموسی به دست آید.