
«میجنگم پس هستم»؛ این شعار و در واقع استراتژی نخست وزیر اسرائیل است؛ سیاستمداری که برای ماندن در قدرت و فرار از پاسخگویی در دادگاه به خاطر کلکسیون فسادهایش، همچنان در جنگ است .
«بنیامین نتانیاهو» که بیش از یک دهه است بر مسند قدرت در رژیم صهیونیستی تکیه زده، یکی از بحثبرانگیزترین چهرههای سیاسی خاورمیانه است. او که از سال ۲۰۰۹ تاکنون با وقفههای کوتاهی نخستوزیر بوده، اکنون در میانه بحرانهای متعدد قرار دارد؛ از جنگهای مداوم در غزه و جنوب لبنان گرفته تا پروندههای سنگین فساد که سایه آن بر تمام تصمیمگیریهایش افتاده است.
تحلیلگران سیاسی و روانشناختی، شخصیت او را با ویژگیهایی مانند خودشیفتگی، پارانویا و گرایشهای اقتدارگرایانه توصیف میکنند که نه تنها بر سیاستهای داخلی و خارجی رژیم تأثیر گذاشته، بلکه به نظر میرسد جنگهای منطقهای را به ابزاری برای بقای شخصی تبدیل کرده است.
در حالی که نظرسنجیها نشاندهنده سقوط محبوبیت او در میان ساکنان اراضی اشغالی است، نتانیاهو با طولانی کردن درگیریها و گسترش دایره زد و خوردهای نظامی تلاش میکند تا از محاکمه و برکناری زودهنگام جلوگیری کند؛ غزه، لبنان، سوریه، یمن، ایران، قطر و حالا گمانهزنیهایی در مورد احتمال وقوع درگیری با مصر و ترکیه هم مطرح میشود.
سوار بر موج افراطگرایی
برای درک شخصیت نتانیاهو، باید به رگ و ریشه او نگاهی بیندازیم. نتانیاهو در سال ۱۹۴۹ در تلآویو متولد شد و بخشی از کودکیاش را در ایالات متحده گذراند. پدرش «بنزیون نتانیاهو» یک تاریخدان راستگرا بود که تأثیر عمیقی بر دیدگاههای ایدئولوژیک او گذاشت.
بنزیون که به عنوان یک «دورافتاده عاطفی» توصیف شده، فرزندانش را با ایدئولوژی صهیونیستی افراطی بزرگ کرد و این میراث، در رفتار سیاسی فرزندش مشهود است. او در ارتش رژیم صهیونیستی خدمت کرد و در عملیاتهایی مانند «انیوته» شرکت داشت که این تجربیات، دیدگاه امنیتی او را شکل داد. اما ورودش به سیاست در دهه ۱۹۸۰، با سمتهایی مانند سفیر در سازمان ملل، او را به عنوان یک سخنور ماهر و سیاستمدار جاهطلب معرفی کرد.
«الجزیره» درباره نخست وزیر جنگطلب مینویسد: نتانیاهو در سال ۱۹۹۶ برای اولین بار نخستوزیر شد، اما دوره اولش با شکستهای سیاسی همراه بود. بازگشت او در ۲۰۰۹ با ائتلافهای راستگرا، نشاندهنده تغییر در رویکردش بود؛ از تمرکز بر اقتصاد به سیاستهای امنیتی سختگیرانه.
امروز اما آنچه او را در معرض دید قرار میدهد، ترکیب ایدئولوژی شخصی با منافع سیاسی است. تحلیلگران معتقدند که نتانیاهو، بیش از آنکه به منافع رژیم فکر کند، به بقای خود میاندیشد. برای مثال، در کتاب «سالهای نتانیاهو» نوشته «بن کاسپیت»، رفتار او «تحت فشار» توصیف و گفته میشود که در شرایط استرسزا، تصمیمهای هیجانی میگیرد که اغلب به ضرر رژیم تمام میشود. این کتاب که بر اساس مصاحبههای متعدد نوشته شده، نتانیاهو را فردی نشان میدهد که مرز بین منافع شخصی و عمومی را محو کرده است.
در سالهای اخیر، با تشدید درگیریها در غزه و لبنان، نتانیاهو توانسته ائتلاف راست افراطی خود را حفظ کند. این ائتلاف شامل چهرههایی مانند «ایتامار بنگویر» و «بتسالل اسموتریچ» که خود در مسابقه افراطگرایی هستند، نشاندهنده وابستگی او به نیروهای تندرو است. کارشناسان میگویند این وابستگی، نه از روی اعتقاد عمیق، بلکه برای جلوگیری از فروپاشی کابینه است.
یک گزارش دیگر از الجزیره در نوامبر ۲۰۲۳، ذهنیت نتانیاهو را بررسی کرده و نتیجه گرفته که او فردی خودشیفته، پرادعا و پارانویید است که تحت استرس، عملکرد ضعیفی دارد. این تحلیل، بر اساس مطالعات روانشناختی پیشین، نشان میدهد که نتانیاهو در موقعیتهای پیچیده، مانند مذاکرات صلح، اغلب نامطمئن و بیتصمیم ظاهر میشود.
ویژگیهای شخصیتی و رفتاری نتانیاهو
تحلیلهای روانشناختی متعددی بر شخصیت نتانیاهو تمرکز کردهاند. یکی از قدیمیترین آنها، مطالعهای از سال ۲۰۰۱ است که توسط روانشناسان آمریکایی انجام شده و نتانیاهو را فردی تیزبین اما از نظر عاطفی جداافتاده توصیف میکند. این مطالعه، که بر اساس تحلیل رفتاری و مصاحبهها استوار است، تأکید میکند که تأثیر پدرش که فردی دورافتاده و سختگیر بود، منجر به شکلگیری شخصیتی در پسرش شده که در روابط انسانی ضعیف عمل میکند. نتانیاهو اغلب به عنوان کسی دیده میشود که اعتماد کمی به دیگران دارد و این عدم اعتماد، در سیاست خارجیاش منعکس شده است. برای مثال، در مناقشه با فلسطینیان، او همیشه بر «عدم اعتماد» تأکید کرده و این گزاره را به عنوان بهانهای برای عدم پیشرفت مذاکرات استفاده میکند.
یک تحلیل رفتاری مقایسهای از سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۱۷، تغییرات در شخصیت او را نشان میدهد. در دوره اول نخستوزیری، نتانیاهو بیشتر بر اقتصاد تمرکز داشت اما در دوره دوم، ویژگیهای خودمحوری (Egocentrism) در وی برجستهتر شده است. اطرافیان سابقش مانند «ایهود اولمرت» نخست وزیر پیشین، این تغییرات را تأیید کردهاند و میگویند نتانیاهو تحت تأثیر قدرت، به فردی تبدیل شده که انتقاد را تحمل نمیکند.
مقالهای در «جروزالم پست» در سال ۲۰۱۹، او را دارای «شخصیت نارسیستی با تمایلات پارانویید و اقتدارگرا» معرفی میکند. این ویژگیها طبق نظر کارشناسان، توضیحدهنده رفتارهایی مانند حمله به رسانهها و مخالفان سیاسی است. نتانیاهو اغلب رسانهها را «دشمن مردم» میخواند؛ رفتاری که یادآور رفتار رهبران اقتدارگرایی مانند «دونالد ترامپ» است.
در یک مطالعه آکادمیک از سال ۲۰۲۱، تأثیر ساختار روانی نتانیاهو بر مناقشه عربی-اسرائیلی بررسی و نتیجهگیری شده که ویژگیهای بسته و عدم اعتماد او، مانع از حلوفصل پایدار شده است. این مطالعه، که در مجلهای معتبر منتشر شده، بر اساس دادههای تاریخی و روانشناختی استوار است. علاوه بر این، تحلیلهایی مانند آنچه در «تأملات فرهنگی» در ژوئن ۲۰۲۵ منتشر شد، نتانیاهو را به عنوان فردی با شخصیت نارسیسیستی و اقتدارگرا توصیف میکند. این گزارشها نشان میدهند که نتانیاهو در موقعیتهای قدرت، تمایل به کنترل مطلق دارد و این کنترل، اغلب به قیمت آزادیهای مدنی تمام میشود.
رفتار نتانیاهو در بحرانها نیز جالب توجه است. در جریان اعتراضات قضایی در سال ۲۰۲۳، او تلاش کرد تا سیستم قضایی را تضعیف کند؛ اقدامی که بسیاری آن را تلاش برای فرار از محاکمه فساد تعبیر کردند. تحلیلگران میگویند این رفتار، نشاندهنده پارانویا یا «ترس از توطئه علیه خود» است. یک پست در «لینکدین» از اوت ۲۰۲۵، شخصیت او را با ویژگیهای پارانویا و اقتدارگرایی توصیف کرده و میگوید این تمایلات، رهبری او را خطرناک میکند. همچنین، در کتاب «رویاهای شکوه؛ نارسیسیسم و سیاست»، نتانیاهو به عنوان مثالی از ترکیب نارسیسیسم و پارانویا آورده شده که چگونه رهبران اینچنینی، سیاست را به خدمت منافع شخصی درمیآورند.
از اختلالات روانی تا دعاوی حقوقی
ادعاهای مربوط به اختلالات روانی نتانیاهو، اغلب در چارچوب سیاسی مطرح میشوند. «تایمز آف اسرائیل» در مقالهای در این باره مینویسد: در سال ۲۰۲۲، ایهود اولمرت نخستوزیر سابق، نتانیاهو و خانوادهاش را «بیمار روانی» خواند. این ادعا اگرچه به دعوای افترا منجر شد، دادگاه به نفع نتانیاهو حکم داد و خسارت تعیین کرد، اما این پرونده، بحثهای گستردهای در رسانهها برانگیخت. نتانیاهو سابقه روانپزشکی خود را انکار کرد اما گزارشهایی از اسناد قضایی در سال ۲۰۲۳، به «بیماری روانپزشکی عودکننده» در خانوادهاش اشاره دارند. این ادعاها، اغلب توسط مخالفان برجسته میشوند و فاقد تأیید پزشکی رسمی هستند، اما در رسانههای اسرائیلی مانند تایمز اسرائیل پوشش داده شدهاند.
انتشار یک شایعه قدیمی درباره «خودکشی روانپزشک نتانیاهو» پس از مواجهه با شخصیت نتانیاهو که به عنوان satire یا طنز از سال ۲۰۱۰ مطرح شده است، نشاندهنده گسترش اطلاعات غلط در این باره است که البته ریشه در انگارههای عمومی دارد. اما تحلیلهای جدیتر، مانند آنچه در فیسبوک گروههای روانشناختی منتشر شده، نتانیاهو را با «ترکیبی از نارسیسیسم، ماکیاولیسم، سایوکپتی و پارانویا» توصیف میکنند. این تحلیلها، بر اساس رفتار عمومی او مانند سخنرانیهای پرخاشگرانه، استوارند. در پستهای ایکس (توئیتر سابق)، کاربران اغلب او را با اختلالاتی مانند «دو قطبی» مرتبط میکنند، اما اینها نظرات شخصی هستند نه رسمی.
جورزالم پست اما این ادعاها را «سلاح سیاسی» میداند و تأکید میکند که طرح آنها بدون شواهد پزشکی، غیراخلاقی هستند. نتانیاهو در دادگاهها این اتهامات را رد کرده و برنده شده اما بحثها در این باره، ادامه دارد. برای مثال، در گروههای فیسبوک، تحلیلهایی مانند آنچه در آوریل ۲۰۲۵ منتشر شد، به پارانویا و اضطراب در شخصیت او اشاره دارند.
موقعیت نتانیاهو در میان ساکنان اراضی اشغالی
محبوبیت نتانیاهو در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته است. نظرسنجی «استاتیستا» تا مارس ۲۰۲۵ نشان میدهد که اکثریت اتباع رژیم، نظر منفی نسبت به او دارند. نظرسنجی «مرکز تحقیقات پیو» در بهار ۲۰۲۵ نیز تأیید میکند که دیدگاه جهانی نسبت به نتانیاهو منفی است و در داخل، رضایت از او پایینتر از مقاماتی مانند رئیس ستاد ارتش است. یک نظرسنجی در موسسه «گالوپ» در ژوئیه ۲۰۲۵، حمایت از اقدامات نظامی در غزه را در پایینترین سطح نشان میدهد که این بر محبوبیت نتانیاهو تأثیر گذاشته است.
آن طور که تایمز اسرائیل مدعی است در نظرسنجی «موسسه دموکراسی اسرائیل» در ژوئیه ۲۰۲۵، اعتماد عمومی به نتانیاهو تنها ۴۰ درصد است، حتی در شرایط جنگی با ایران. نظرسنجی جروزالم پست در آگوست ۲۰۲۵، رضایت از او را کمتر از رئیس ستاد ارتش نشان میدهد. در ایالات متحده نیز، محبوبیت او کاهش یافته؛ نظرسنجی «سی ان ان» در آگوست ۲۰۲۵، افت حمایت را به دلیل جنگ غزه گزارش کرده است.
در شبکههای اجتماعی، کاربران رژیم محبوبیت او را حدود ۳۰ درصد تخمین میزنند و او را متهم به اولویت دادن به بقای سیاسی میکنند. نظرسنجی «بروکینگز» در اوت ۲۰۲۵، کاهش حمایت از رژیم را به ویژه در میان دموکراتها و جوانان نشان میدهد. این کاهش، نتیجه سیاستهای جنگطلبانه است که اقتصاد و امنیت داخلی را تحت تأثیر قرار داده.
جنگطلبی برای فرار از محاکمه
«میدل ایست مانیتور» مینویسد نتانیاهو از سال ۲۰۲۰ با اتهامات فساد روبرو است: رشوه، کلاهبرداری و نقض اعتماد عمومی در پروندههای ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۴۰۰۰. محاکمه او در ۲۰۲۵ ادامه دارد و دادگاه حکم داده که سه بار در هفته شهادت دهد، هرچند تلاش برای اخراج دادستان کل متوقف شده است.
«نیویورک تایمز» در گزارشی اشاره میکند که تحلیلگران معتقدند نتانیاهو جنگ غزه را طولانی میکند تا از سقوط کابینه جلوگیری کند. گزارش نیویورک تایمز در ژوئیه ۲۰۲۵ میگوید او «جنگ را برای حفظ قدرت طولانی کرده» و «خستگی جنگی» را تهدید میبیند. اسناد فاششده کابینه جنگ نشان میدهد پایان جنگ میتواند ائتلاف او را فروبپاشد. حتی ترامپ خواستار پایان محاکمه شده، اما این دخالت سیاسی تلقی شده است.
یک گزارش از «مرکز عرب واشنگتن» در آوریل ۲۰۲۵، جنگ را «محاسبه سیاسی» نتانیاهو برای اجتناب از زندان توصیف میکند. الجزیره در دسامبر ۲۰۲۳، ادامه جنگ را به محاکمه مرتبط میداند. بسیاری از پستهای ایکس نیز نتانیاهو را به طولانی کردن جنگ برای فرار از زندان متهم میکنند.
کارشناسانی مانند «آکیوا الدار» تأکید میکنند که نتانیاهو جنگ را برای بهبود تصویر خود استفاده میکند، حتی به قیمت جانها. این رویکرد، رژیم را به «دولت سرکش» تبدیل کرده و منفوریت جهانیاش را افزایش داده است.
آنچه مسلم است نتانیاهو با ترکیب ایدئولوژی و منافع شخصی، رژیم صهیونیستی را به کانون بحرانها میکشاند. جنگهای مداوم نه تنها امنیت منطقه را تهدید میکنند، بلکه ضعف داخلی رژیم را نمایان میسازند. منابع متعدد نشان میدهند که نتانیاهو بیش از آنکه یک رهبر سیاسی باشد، سیاستمداری در حال فرار از عدالت است.