سقوط حکومت «بشار اسد» در ۸ دسامبر ۲۰۲۴، درهای تازهای به روی توسعهطلبی و اشغالگریهای منطقهای گشود. در این میان، مفهومی با نام «کریدور داوود» برگرفته از ایدئولوژی صهیونیستی بار دیگر بر سر زبانها افتاده است؛ مسیری که از آن به عنوان نمادی از تلاش اسرائیل برای بازطراحی نقشه خاورمیانه یاد میشود. این کریدور، که نام خود را از افسانههای توراتی منسوب به داود پیامبر (ع) گرفته، تنها یک مسیر جغرافیایی نیست، بلکه نماد «اسرائیل بزرگ» است؛ پروژهای که هدف آن اتصال سرزمینهای اشغالی به منابع نفتی، آبی و تجاری شرق بوده است.
پس از سقوط اسد، اسرائیل صدها عملیات نظامی در جنوب سوریه انجام داده و صدها کیلومتر مربع از خاک این کشور را تحت کنترل خود گرفته است. در ظاهر، درخواست ایجاد «گذرگاههای انسانی» به سمت «السویداء» مطرح شد، اما این اقدامات در واقع پوششی برای اهداف استراتژیک تلآویو است. در این نوشتار به بررسی ریشههای تاریخی و ایدئولوژیک کریدور داوود، ویژگیهای جغرافیایی آن، اهداف اقتصادی و نظامی، چالشهای پیشرو و پیامدهای منطقهای میپردازیم تا روشن شود آیا این رویای صهیونیستی، قابلیت تحقق دارد یا صرفاً خیالی است بیپایه.
ریشههای طرح کریدور داوود
ریشههای شکلگیری این ایده به عمق ایدئولوژی صهیونیستی بازمیگردد؛ جایی که جغرافیا، دین و سیاست در هم تنیده میشوند. نام «داوود» برگرفته از روایتهای توراتی است که او را بنیانگذار «پادشاهی اسرائیل بزرگ» معرفی میکنند؛ پادشاهیای که بنا بر تفسیر صهیونیستی، از فلسطین تا بخشهایی از سوریه، عراق و اردن امتداد داشته است. برای نخستین بار، «تئودور هرتزل» بنیانگذار صهیونیسم سیاسی در اواخر قرن نوزدهم از «اسرائیل بزرگ» سخن گفت؛ سرزمینی که مرزهای آن فراتر از فلسطین و شامل «سرزمینهای موعود» در سوریه و عراق بود.
در قرن بیستم، «دیوید بنگوریون» اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی، این اندیشه را با نظریه معروف خود، دکترین پیرامونی بسط داد. او بر اتحاد با اقلیتهای قومی و مذهبی مانند دروزها و کردها تأکید داشت تا از طریق آنان، به درون جهان عرب نفوذ کند. در این چارچوب، سوریه پلی بود برای اتصال اسرائیل به منابع شرق.
کریدور داوود نمادی از آرمان دیرینه صهیونیستی است؛ آرمانی مبتنی بر توسعه استعماری سرزمین که واقعیتهای جغرافیایی، جمعیتی و سیاسی منطقه آن را بیشتر به خیال پردازی برای صهیونیستها تبدیل کرده است
اما نقطه عطف اصلی در دهه ۱۹۸۰ رقم خورد؛ زمانی که «اودِد یینون» دیپلمات وزارت خارجه اسرائیل، در فوریه ۱۹۸۲ در مقالهای در مجله «کیوونیم» طرحی با عنوان «استراتژی برای اسرائیل در دهه ۸۰» ارائه داد. او پیشنهاد کرد خاورمیانه به «مناطق کوچک» بر پایه قومیت و مذهب تقسیم شود: چهار دولت در سوریه (علوی، دروزی، کردی و سنی)، سه دولت در عراق و دو دولت در مصر.
این طرح بعدتر در آثار «برنارد لوئیس» و «شیمون پرز» در کتاب خاورمیانه جدید (۱۹۹۳) بازتاب یافت؛ جایی که کریدور داوود به عنوان «رگ حیاتی» طرح تجزیه کشورهای منطقه و به عنوان مسیری اقتصادی و نظامی برای اتصال اسرائیل به قلب منطقه معرفی شد.
پس از جنگ غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و سقوط اسد در ۲۰۲۴، این ایده دوباره جان گرفت. طبق گزارش مرکز گفتوگوی سوری، اسرائیل از «خلأ قدرت» در سوریه بهره برد تا نفوذ خود را گسترش دهد. بنیامین نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل (سپتامبر ۲۰۲۴)، با نمایش دو نقشه آشکارا از این رویاپردازی سخن گفت. حتی دونالد ترامپ نیز در اوت ۲۰۲۴ از «کوچک بودن اسرائیل روی نقشه» گلایه کرد و وعده «گسترش» داد. بنابراین، کریدور داوود نه ابداعی تازه، بلکه احیای همان آرمان دیرینه صهیونیستی است که با تحولات کنونی منطقه همراستا شده است.
مختصات و ویژگیهای جغرافیایی
کریدور داوود مسیری زمینی است که از شمال فلسطین اشغالی آغاز شده، از بلندیهای جولان (اشغالشده از ۱۹۶۷) میگذرد و سپس استانهای «درعا» و السویداء در جنوب سوریه را در بر میگیرد. مسیر آن تا بیابانهای شرقی «حمص» و «دیرالزور» امتداد یافته و در شرق فرات، به مرزهای ترکیه و عراق و در نهایت به کردستان عراق متصل میشود. بر اساس نقشههای منتشرشده، این کریدور حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلومتر طول دارد و مساحتی بیش از ۳۰ برابر نوار غزه را شامل میشود؛ از جولان تا «البوکمال» (مرز سوریه–عراق) و منطقه استراتژیک «التنف» در مثلث مرزی سوریه، اردن، عراق.
از نظر جغرافیایی، این مسیر ترکیبی از کوهستانهای صعبالعبور «جبلالشیخ»، «وادیهای یرموک»، دشتهای «حوران» و بیابانهای شرق سوریه است. «محمد زعل السلوم» جغرافیدان سوری، آن را «مسیرِ پیچیده» مینامد که حتی ارتشهای بزرگ را در آن زمینگیر میکند.
از منظر دینی، این کریدور بازتابی از مرزهای «پادشاهی داود» در متون توراتی است و برای صهیونیستها بار نمادین دارد. طبق ادعای صهیونیستها از نظر نظامی این طرح، اسرائیل را از انزوای جغرافیایی خارج میکند و از منظر اقتصادی آن را به منابع نفت کردستان، آب فرات و مسیرهای تجاری ترکیه و قفقاز پیوند میدهد.
رسانههای عربی این کریدور را نه صرفاً یک راه عبور، بلکه «نقشه نفوذ متصل» میدانند؛ ابزاری برای تسلط جغرافیایی که لبنان را از محور ایران جدا و مسیر مقاومت را قطع میکند. در طراحی آن، مناطق دروزی (السویداء) و کردی (دیرالزور) بهطور هدفمند انتخاب شدهاند تا از گرایشهای جداییطلبانه بهرهبرداری شود.
اهداف کریدور داوود
اهداف این طرح چندوجهی است و تنها به بعد نظامی محدود نمیشود.
اقتصادی: مهمترین هدف، اتصال به خطوط نفتی تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) بدون نیاز به عبور از مناطق مرکزی سوریه است. این کریدور همچنین دسترسی به منابع آب فرات را ممکن میسازد و اسرائیل را در مسیر انتقال گاز قطر به اروپا از طریق ترکیه قرار میدهد. در نتیجه، تلآویو به «قلب تجاری منطقه» تبدیل میشود و سهمی از بازار انرژی اوراسیا میبرد.
امنیتی: از منظر نظامی، این مسیر محور تهران–بغداد–دمشق–بیروت را قطع میکند (البته هرچند در شرایط کنونی دمشق تحت سیطره الجولانی است و ایران روابطی با این حکومت ندارد اما صهیونیستها پتانسیلهای آینده را نیز در نظر گرفتهاند) و به گزارش الجزیره، امکان «احاطه سهگانه» بر سوریه، عراق و اردن را فراهم میآورد. نتانیاهو از «حفاظت دروزها و کردها» سخن میگوید تا آنان را در چارچوب طرح ینون به نیابت از اسرائیل به کار گیرد.
چالشها و موانع پیشرو
با وجود جاهطلبیهای گسترده، این طرح با موانع جدی روبهرو است.
جغرافیایی: مسیر کریدور از کوهها و بیابانهای دشوار عبور میکند. به گفته «محمد السلوم» روزنامهنگار و پژوهشگر سوری عبور از این نواحی بدون تجهیزات و آمادگی لازم «سخت و حتی غیر ممکن» است. وسعت آن حدود ۳۰ برابر غزه است و از آنجا که جنگ غزه از سال ۲۰۲۳ تاکنون، منابع انسانی و مالی اسرائیل را به شدت فرسوده کرده، اجرای چنین پروژهای با چالشهای جدی روبهرو است.
جمعیتی: مناطق مورد نظر دارای ترکیب قومی و مذهبی پیچیدهای هستند: دروز، سنی، کرد و علوی. «طلال مصطفی» جامعهشناس دانشگاه دمشق معتقد است حافظه تاریخی ضداسرائیلی در این جوامع چنان ریشهدار است که هر اشغال خارجی با مقاومت مواجه میشود. حتی در السویداء، تنها اقلیتی از دروزها نسبت به وعدههای اسرائیل تمایل نشان دادهاند.
سیاسی و منطقهای: ترکیه در چارچوب منافع خود با این طرح مخالفت کرده است. اردوغان صریحاً اعلام کرده: «اجازه جاسوسی اسرائیلیها را در مرزهای سوریه نمیدهیم». تحلیلگران مؤسسه «اسپیشال یوراسیا» هشدار دادهاند که تحقق این طرح، ترکیه و اسرائیل را به درگیری مستقیم میکشاند و اقتصاد ترکیه را متزلزل میکند.
نظامی: به گفته «عبدالجبار العکیدی» کارشناس نظامی، ارتش اسرائیل با وجود نیروی هوایی قوی، از لحاظ نیروی زمینی و انسانی ظرفیت اشغال گسترده را ندارد. نیروهای آن در غزه ضعیف شدهاند و به گفته «عبدالله الاسعد» هرگونه حضور زمینی در بیابانهای سوریه به «جنگ چریکی فرسایشی» تبدیل خواهد شد.
نتیجهگیری
پیامدهای کریدور داوود فراتر از مرزهای سوریه است. این طرح میتواند موج تازهای از جداییطلبی در میان دروزها و کردها ایجاد کرده، امنیت لبنان و عراق را تهدید کند و ایده «دولتهای کوچک» (دروزی و علوی) را احیا سازد. در مجموع، کریدور داوود نمادی از آرمان دیرینه صهیونیستی است که از هرتزل تا ینون امتداد دارد، اما واقعیتهای جغرافیایی، جمعیتی و سیاسی منطقه، آن را به تعبیر کارشناسان، به «خیال پردازی اسرائیلی» تبدیل کرده است.
کریدور داوود در ظاهر یک طرح ژئوپلیتیکی برای اتصال اسرائیل به شرق خاورمیانه است، اما در باطن بازتابی از همان رؤیای قدیمی «اسرائیل بزرگ» است که از هرتزل تا نتانیاهو در قالبهای مختلف تکرار شده است. این کریدور بیش از آنکه پاسخی به نیازهای اقتصادی یا امنیتی اسرائیل باشد، تلاشی برای تحمیل واقعیتی سیاسی بر جغرافیایی است که از آن هراس دارد. در جهانی که ملتها بر پایه حاکمیت ملی و کنشگری آنها بر اساس همکاری منطقهای تعریف میشود، این طرح چیزی جز بازتولید منطق استعمار نیست. از نظر جغرافیایی، مسیر مورد نظر اسرائیل نه فقط صعبالعبور، بلکه از نظر انسانی و فرهنگی نیز غیرقابل اشغال است.
مردمی که قرنها در این مناطق زیستهاند از دروزها و کردها تا سنیها و علویها خاطرهای مشترک از مقاومت در برابر اشغال دارند. تصور اینکه میتوان با شعار «حمایت از اقلیتها» نفوذ نظامی و اقتصادی ایجاد کرد، سادهلوحانه و از واقعیتهای تاریخی جدا است.
از منظر سیاسی نیز، کریدور داوود نه ثبات، بلکه تنش و درگیری را به منطقه تزریق میکند. در نهایت، این طرح بیش از هر چیز یادآور شکستهای تاریخی صهیونیسم در درک منطق سرزمین است. خاورمیانه با تمام تنوعش، نه با دیوار و گذرگاه، بلکه با احترام متقابل و پیوندهای انسانی معنا مییابد. کریدور داوود اگرچه در شماری از نقشههای سیاسی خودنمایی میکند، اما در میدان واقعیت، چیزی جز راهی به بنبست نیست.

