در یکی از پرهزینهترین انتخابات تاریخ نیویورک، دهها میلیاردر آمریکایی میلیونها دلار هزینه کردند تا مانع پیروزی زهران ممدانی، سیاستمدار جوان و مسلمان با گرایش دموکراتیک-سوسیالیستی شوند؛ اما نتیجه، نقطه عطفی در سیاست شهری آمریکا بود. ممدانی با اختلافی چشمگیر پیروز شد و عنوان صد و یازدهمین شهردار نیویورک را از آن خود کرد؛ پیروزیای که بسیاری از تحلیلگران آن را نهفقط موفقیت یک فرد، بلکه شکست تمامعیار سرمایهداری سیاسی در بزرگترین مرکز مالی جهان میدانند.
در این رقابت این سیاستمدار ۳۴ ساله، سوسیالیست دموکرات و عضو مجمع ایالتی از محله کوئینز، با کسب بیش از ۵۰ درصد آرا پیروز شد. کومو، ۶۷ ساله، با کمی بیش از ۴۰ درصد آرا در جایگاه دوم قرار گرفت، در حالی که نامزد جمهوریخواه کرتیس اسلیوا تنها کمی بیش از ۷ درصد آرا را بهدست آورد.انتخابات با بالاترین میزان مشارکت از سال ۱۹۶۹ همراه بود. نتیجه نشان داد که سرمایه عظیم میلیاردرها نتوانست رأی مردم، به ویژه طبقه متوسط و کارگران با مشکلات اقتصادی انباشته را تغییر دهد و این پیروزی نمادی از شکست نفوذ مالی در مقابل مطالبات اجتماعی و جریانهای پیشرو به شمار میرود.
سرمایه در برابر رأی مردم
بر اساس گزارش رسانههای آمریکایی، بیش از بیستوشش میلیاردر و خانوادههای ثروتمند بین نوزده تا بیستوهشت میلیون دلار برای حمایت از رقبای ممدانی و جلوگیری از پیروزی او خرج کردند. دو کمیته اصلی به نامهای «اصلاح شهر» و «دفاع از نیویورک» محور این کارزار بودند. کمیته نخست با پشتیبانی مستقیم مایکل بلومبرگ، شهردار پیشین نیویورک و مالک شبکه خبری بلومبرگ، شکل گرفت و بیش از شانزده میلیون دلار صرف تبلیغات هشداردهندهای کرد که ممدانی را «ضد رشد اقتصادی» معرفی میکردند. بلومبرگ شخصاً حدود سیزده میلیون دلار برای حمایت از اندرو کومو، رقیب اصلی ممدانی، هزینه کرد.در سوی دیگر، کمیته «دفاع از نیویورک» با محوریت بیل آکمن، سرمایهگذار سرشناس والاستریت، راهاندازی شد. آکمن که حدود یک و نیم میلیون دلار از دارایی شخصی خود را در این کارزار ریخت، مدعی بود که پیروزی ممدانی موجب «فرار سرمایه» از نیویورک به ایالتهایی با مالیات کمتر مانند فلوریدا و تگزاس خواهد شد. او در گفتوگویی با خبرگزاریها هشدار داده بود که برنامههای اقتصادی ممدانی، بهویژه طرح افزایش مالیات بر ثروتمندان و کنترل اجارهها، «ضربهای مهلک به فضای سرمایهگذاری» خواهد بود.اما پیام او پژواکی نیافت. در حالی که میلیاردرها پولهای خود را صرف تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردهای پر زرقوبرق کردند، ممدانی از تریبونهای کوچک و جمعهای خیابانی استفاده کرد و با طعنه گفت: «آنها بیشتر از مبلغ مالیاتی که قرار بود ازشان بگیرم، خرج کردند تا مرا شکست دهند!» همین جمله به یکی از شعارهای محبوب کارزار او تبدیل شد و جوانان و کارمندان طبقه متوسط را در سراسر شهر با او همراه کرد.
از والاستریت تا خیابانهای کویینز
در میان چهرههای ثروتمند دیگری که در صف مخالفان ممدانی قرار داشتند، جو گِبیا، یکی از بنیانگذاران شرکت خدمات اقامتی ایربیانبی بود که حدود سه میلیون دلار برای مخالفت با برنامه کنترل اجارهها هزینه کرد.رونالد لاودر، وارث امپراتوری آرایشی «اِستی لاودر» و رئیس کنگره جهانی یهودیان، نیز در کنار خانوادهاش حدود یک میلیون و هفتصد هزار دلار خرج کرد تا مانع پیروزی سیاستمداری شود که از منتقدان سیاستهای دولت اسرائیل بود.در همین کارزار، استیو وین، مالک مجموعه تفریحی «وین ریزورتس» نزدیک به نیم میلیون دلار هزینه کرد و طرح مالیات بر املاک لوکس را «ضد نوآوری» خواند. دنیل لوب، مدیر یکی از صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ، حدود سیصد و پنجاه هزار دلار به مخالفان ممدانی داد و او را «پوپولیست ضد بازار» نامید. بری دیلر، غول رسانهای و رئیس گروه «آیایسی»، حدود دویست و پنجاه هزار دلار خرج کرد و هشدار داد که سیاستهای چپگرایانه ممدانی میتواند بر صنعت تبلیغات و رسانه در نیویورک تأثیر منفی بگذارد.
از خاندانهای ثروتمند دیگر نیز حمایتهای کوچکتری دیده میشد؛ آلیس والتون، وارث فروشگاههای زنجیرهای «وولمارت»، حدود صد هزار دلار برای پشتیبانی از کومو پرداخت. ریچارد کِرتز، سازنده بزرگ املاک در نیوجرسی، مبلغی مشابه را برای مخالفت با سیاست کنترل اجارهها اختصاص داد و لوری تیش، فعال خیر و وارث مجموعه لوئیس، با همین میزان مشارکت مالی، انتخاب ممدانی را «ریسکی اقتصادی» خواند که ممکن است اعتماد بازار را متزلزل کند.اما تمامی این چکهای سنگین و بیانیههای هشداردهنده در برابر موج مردمی که به ممدانی رأی دادند بیاثر ماند. آنگونه که مجله تایم گزارش داد، در حالی که کمیتههای تحت حمایت میلیاردرها میلیونها دلار خرج تبلیغات دیجیتال میکردند، کارزار ممدانی بر پایه کمکهای کوچک مردمی بنا شده بود؛ کمکهایی که اغلب از مرز چند صد دلار فراتر نمیرفتند. شمار داوطلبان در کارزار او از بیست هزار نفر گذشت، در حالی که کارزارهای رقیب عمدتاً متکی به آگهیهای تلویزیونی و کمپینهای محدود بودند.
روزی که نیویورک به ترامپ پشت کرد
در شب اعلام نتایج، زهران ممدانی در میان هزاران هوادار خود گفت: «پیروزی ما نشان میدهد که چگونه میتوان استبداد را با امید شکست داد.» او با اشاره مستقیم به دونالد ترامپ، رئیسجمهوری که همواره منتقد سیاستهای چپگرایانه بوده، افزود: «اگر شهری بتواند به آمریکا نشان دهد چگونه میشود ترامپ را شکست داد، همان شهری است که او را به دنیا معرفی کرد.»ممدانی در سخنرانی پیروزی خود وعده داد «فرهنگ فساد و فرار مالیاتی میلیاردرهایی همچون ترامپ» را متوقف کند و تأکید کرد که نیویورک «همچنان شهر مهاجران» باقی خواهد ماند. او همچنین گفت دولت شهریاش با تمام قوا با یهودیستیزی مبارزه خواهد کرد، در حالی که مسلمانان نیویورک احساس خواهند کرد در شهری زندگی میکنند که به آن تعلق دارند.
تغییر لحن والاستریت
پس از اعلام نتایج، بسیاری از چهرههای مالی که پیشتر از مخالفان سرسخت ممدانی بودند، لحن خود را تغییر دادند. بیل آکمن در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «تبریک بابت پیروزیات، اگر بتوانم کمکی به نیویورک کنم، فقط بگو.» رالف شلوسشتاین، رئیس پیشین شرکت سرمایهگذاری اِوِرکور، نیز اعلام کرد حاضر است با شهردار جدید همکاری کند، «چرا که شهر از اختلافات ایدئولوژیک بزرگتر است». حتی جیمی دایمن، مدیرعامل بانک جیپی مورگان، که پیشتر ممدانی را «بیشتر مارکسیست تا سوسیالیست» خوانده بود، اکنون از تمایل خود برای همکاری با او سخن گفت.
پیامی برای آینده سرمایهداری شهری
پیروزی زهران ممدانی تنها یک تحول سیاسی نبود، بلکه نقطهای تعیینکننده در رابطه میان سرمایه و دموکراسی شهری به شمار میرود. روزنامه فایننشال تایمز در تحلیلی نوشت که این انتخابات «آزمایشی واقعی برای نفوذ سرمایه در شهرهای بزرگ» بود و نشان داد که پول، دیگر قادر نیست در دورهای که طبقات متوسط و کارگر زیر فشار هزینههای زندگی هستند، افکار عمومی را بهراحتی بخرد.اکنون انتظار میرود شهردار جدید که از ابتدای ژانویه ۲۰۲۶ رسماً کار خود را آغاز میکند، با چالشی بزرگ روبهرو شود: چگونه میتوان میان عدالت اجتماعی و حفظ جذابیت اقتصادی نیویورک تعادل برقرار کرد؟ ممدانی وعده داده است که برنامههایی چون حملونقل عمومی رایگان، هزینه مراقبت از کودکان و ایجاد فروشگاههای مواد غذایی با مالکیت شهری را اجرایی کند. اما حتی منتقدان او نیز پذیرفتهاند که نیویورک پس از این انتخابات، دیگر همان شهر قدیمی تحت فرمان والاستریت نخواهد بود.