شکست راهبردی آمریکا در برابر چین

شی‌جین‌پینگ رئیس جمهوری چین امسال با رویکرد «بگذار دشمن به اشتباهاتش ادامه دهد» در جنگ تجاری با ترامپ برنده میدان شد و این شکست مهرماه امسال در کره جنوبی برای رئیس جمهوری آمریکا رقم خورد. عقب‌نشینی ترامپ در این جنگ نقطه عطفی به شمار می‌آید. حتی ایده جدایی و کاهش وابستگی اقتصادی به پکن نیز به جایی نرسید. ترامپ به دیدارش با شی ۱۲ از ۱۰ داد و رئیس جمهوری چین نمره قبولی گرفت.

شی با پایبندی به ضرب المثل «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی» در این جنگ از صبر راهبردی‌اش پاداش گرفت. ترامپ هفته گذشته با تایید فروش تراشه‌های اچ-۲۰۰ انویدیا به ثروت بادآورده شی افزود. انگاره آمریکایی‌ها این است که شرکت انویدیا قهرمان تجاری است و کسی به گرد پای او نمی‌رسد؛ واقعیت اما چیز دیگری است. تراشه‌های پیشرفته تنها بخشی است که چین از آمریکا عقب است و ترامپ با این هدیه به شی، این فاصله را کم کرد.

راهبرد ترامپ در زمینه هوش مصنوعی مبهم است. از یک سو تمامی موانع داخلی را برای رشد صنعت هوش مصنوعی مرتفع می‌کند تا برنده رقابت با چین باشد و از سوی دیگر این کشور را مجهز می‌کند تا در این رقابت بماند. این صنعت جیب ترامپ را نیز پر می‌کند و دوستان میلیاردش هم از او حمایت می‌کنند. انویدیا وعده داده که ۱۵ درصد درآمدش از چین را به ایالات متحده بپردازد؛ نحوه محاسبه و وصول این مالیات اما هنوز مشخص نیست.

تلاش برای یافتن منطق ژئوپلیتیک پشت سیاست ترامپ در قبال پکن، آب در هاون کوبیدن است. سند اخیر راهبرد امنیت ملی ترامپ دیگر چین و روسیه را به عنوان رقیب نمی‌شناسد. در این سند یک «اصلاحیه ترامپ» به دکترین مونرو اضافه شده که دودش به چشم چین می‌رود. ترامپ نفوذ سیاسی و اقتصادی قدرت‌های خارجی در نیم‌کره غربی را ممنوع اعلام کرد. این مساله تاحدودی روشن می‌کند که چرا ترامپ نیروهای خود را اطراف حیاط خلوت آمریکا، ونزوئلا که دست بر قضا از دوستان چین در این منطقه به شمار می‌رود، تجمیع کرده است.

باقی این سند گویا طوری طراحی شده تا نفوذ چین در جهان را تسریع کند. بهترین راه آمریکا برای محدود کردن و کنترل رشد چین، همکاری با اروپا است، اما ترامپ به جای آن دنبال تغییر حکومت‌هاست. او با اشاره به «نابودی تمدنی» این قاره هدفش را واضح بیان می‌کند: به قدرت رساندن احزاب نزدیک به خودش در اروپا. این باعث می‌شود آمریکا به رقیب ایدئولوژیک دولت‌های لیبرال دموکرات اروپا تبدیل شود. ترامپ با این کار به چین و روسیه ابزارهایی می‌دهد تا روند فروپاشی غرب را تسریع کنند.

وی همچنین به‌تنهایی از رقابت جهانی انرژی عقب می‌کشد. ارزش صادرات فناوری‌های پاک چین در هفت ماه اول سال جاری میلادی دو برابر صادرات سوخت فسیلی آمریکا بود. ترامپ در «لایحه بزرگ و زیبا» خود، بیشتر معافیت‌ها و یارانه‌های آمریکا برای انرژی‌های جایگزین را حذف کرد. بنابراین چین در مرزهای جدید انرژی پیشتاز خواهد شد و این فناوری‌ها را به کشورهای در حال توسعه عرضه خواهد کرد. با تمرکز دوباره روی سوخت‌های فسیلی، ترامپ عملا آینده انرژی جهان را به چین واگذار می‌کند.

آیا سال آینده میلادی هم سال اژدها خواهد بود؟ جایزه ترامپ، نشستش با شی در فروردین ماه آینده است. تا آن زمان، او نمی‌خواهد هیچ چیزی باعث خراب شدن روابط جدید آمریکا و چین شود. ترامپ اردیبهشت ماه امسال با اعمال تعرفه ۱۴۵ درصدی روی چین، «بزرگ‌ترین ضربه» خود را آغاز کرد. سپس شی با کنترل صادرات عناصر کمیاب، پاسخ داد که می‌توانست بخش زیادی از تولیدات صنعتی و نظامی آمریکا را متوقف کند. ترامپ در مهرماه عقب نشست. حالا معلوم شد که «ضربه» شی بزرگ‌تر است، حداقل برای چند سال آینده. امتیازهای اندکی که چین داد هم شامل محدود کردن صادرات مرتبط با فنتانیل و از سرگیری واردات سویا از آمریکا بود.

امسال سال عبرت برای ایالات متحده بود. آمریکا دوباره می‌تواند به چین سویا بفروشد و چین دسترسی به عناصر کمیاب را تضمین می‌کند. علاوه بر این، چین به تراشه‌های پیشرفته هوش مصنوعی هم دسترسی پیدا می‌کند، هرچند نه به جدیدترین نوع آن‌ها. کشورهای دیگر که با آمریکا تجارت دارند، دیگر به دنبال نظم در این وضعیت عجیب نیستند، چون هیچ منطقی در آن نیست. در این رقابت بزرگ جهانی، عملکرد ترامپ خیلی چیزها را آشکار کرد: او نشان داد که چین کنترلی قوی روی باارزش‌ترین منابع جهان دارد و به دیگران فهماند که باید خودشان راه خود را پیدا کنند. شعار «اول آمریکا» شاید برای انتخابات خوب باشد، اما در دنیای واقعی، چین جلوتر است.