
روز گذشته خبرگزاری ترند جمهوری آذربایجان به نقل از سفارت ایران در باکو خبر داد که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان برای شرکت در اجلاس سران اکو به این کشور سفر خواهد کرد.
بر این اساس سفر هیئت عالیرتبه کشورمان در حالی انجام میشود که سؤالات جدی درباره نقش مستقیم یا غیرمستقیم برخی بازیگران منطقهای، از جمله جمهوری آذربایجان در حملات اسرائیل علیه کشورمان بیپاسخ مانده است. باتوجهبه سوابق همکاری باکو با تلآویو، شرکت پزشکیان در اجلاس اکو میتواند فرصتهایی داشته باشد مشروط به اینکه از این سفر برای گرفتن تضمینهای مشخص امنیتی استفاده شود.
عدم واکنش به شواهد روشن و عدم مطالبهگری فعال، پیام اشتباهی به بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مخابره خواهد کرد؛ پیامی مبنی بر آنکه میتوان علیه ایران اقدام کرد و همزمان میزبان عالیترین مقاماتش بود. این سفر اگرچه در چهارچوب همکاریهای اقتصادی منطقهای و تعاملات رسمی میان کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی (اکو) انجام میشود و سفری دوجانبه نیست، اما نمیتواند از سایه تحولات اخیر امنیتی بهویژه جنگ ۱۲روزه ایران و رژیمصهیونیستی و برخی شواهد از نقش تسهیلی جمهوری آذربایجان در تجاوز به ایران، جدا در نظر گرفته شود.
اگر این سفر بدون اشاره به اتفاقات امنیتی اخیر انجام گیرد، نهتنها فرصت اثرگذاری را از بین میبرد، بلکه میتواند بهعنوان نشانهای از انفعال یا تأیید غیرمستقیم اقدامات خصمانه احتمالی باکو تفسیر شود. از سوی دیگر برگزاری اجلاس سران اکو در «خانکندی» شهری که در سالهای اخیر به کانون درگیریهای قومی–ژئوپلیتیک میان آذربایجان و ارمنستان بدل شده، خود دارای پیامهایی است. جمهوری آذربایجان با برگزاری نشست اقتصادی در شهر مورد مناقشه، سعی دارد روایت حاکمیت کامل خود را تثبیت کند.
اکو در معادلات ایران
سازمان همکاری اقتصادی (اکو) بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای منطقهای در آسیا، با هدف ارتقای توسعه پایدار، بهبود معیشت ملتها و تقویت پیوندهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میان کشورهای عضو بنیانگذاری شد. این سازمان که در سال ۱۹۸۴ با مشارکت سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان بر مبنای معاهده ازمیر شکل گرفت، با الحاق هفت کشور آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی در سال ۱۹۹۲، به نهادی چندملیتی با ابعاد وسیعتر بدل شد. در حال حاضر کشورهای ایران، ترکیه، پاکستان، افغانستان، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان عضو این سازمان هستند. اکو امروز نقش مهمی در هماهنگی سیاستهای اقتصادی و تقویت همگرایی میان اعضای خود ایفا میکند. ساختار سازمانی این نهاد شامل نشست سران، شورای وزیران، شورای نمایندگان دائم و شورای برنامهریزی منطقهای است که هریک در سطوح مختلف به سیاستگذاری، اجرا و برنامهریزی میپردازند. دبیرخانه سازمان که در تهران مستقر است مسئولیت پیگیری امور اجرایی، هماهنگی میان اعضا و برگزاری نشستهای سازمان را بر عهده دارد.
یکی از ویژگیهای برجسته اکو، توجه آن به تدوین موافقتنامههای عملیاتی در حوزههای تجارت، حملونقل، سرمایهگذاری، استانداردسازی، بیمه، بانکداری و تسهیل صدور روادید است. ایجاد بانک توسعه و تجارت اکو، شرکت بیمه اتکایی، مؤسسات آموزشی و فرهنگی و همچنین مراکز تخصصی در حوزههای مدیریت خشکسالی، انتقال فناوری و مبارزه با بلایای طبیعی، نمونههایی از تلاشهای این سازمان در جهت توسعه زیرساختهای همکاری منطقهای است. از سوی دیگر برگزاری مستمر نشستها و اجلاسهای تخصصی از جمله شورای برنامهریزی منطقهای، اجلاس وزرای کشاورزی، اقتصاد، استانداردسازی و خصوصیسازی، نشان از پویایی و عزم جدی سازمان برای بهروزرسانی همکاریها و پاسخگویی به نیازهای در حال تحول منطقه دارد. تقویم وقایع سالانه اکو نیز چهارچوبی برای زمانبندی فعالیتهای تخصصی و فنی سازمان فراهم میآورد که نقش مهمی در انسجام برنامهها و افزایش بهرهوری آنها دارد. در مجموع سازمان همکاری اقتصادی (اکو) بهعنوان نمونهای موفق از همکاریهای جنوب–جنوب، ظرفیت بالایی برای ایفای نقش مؤثر در معادلات اقتصادی و ژئوپلیتیک منطقه دارد و میتواند بهعنوان الگوی مناسبی برای دیگر نهادهای منطقهای در جهان موردتوجه قرار گیرد.
لزوم راستیآزمایی عملی
گزارش برخی رسانهها حاکی است بخشی از حملات اسرائیل علیه ایران از سوی دریای خزر و آسمان باکو آمدهاند. موضوعی که زمینهساز تماسها و هشدارهای پیاپی از سوی مقامات ایرانی شد. اگرچه وزیر خارجه آذربایجان خیلی زود در تماس با عباس عراقچی گفت کشورش اجازه چنین استفادهای را نداده، اما تهران این بار میتواند با صراحت بیشتری خواستار راستیآزمایی عملی شود. سفیر ایران در ارمنستان نیز هشدار داد اگر اثبات شود اسرائیل از خاک آذربایجان برای حمله استفاده کرده، باکو باید منتظر واکنشی جدی باشد.
رسانههایی چون رویترز و گاردین هم به این موضوع پرداختهاند و گزارش دادهاند که این مسئله در حال تبدیلشدن به یک بحران دیپلماتیک واقعی است. تماس تلفنی مسعود پزشکیان با الهام علیاف در روز پنجم تیرماه و در میانه فضای ملتهب پس از آتشبس، بیشتر از یک گفتوگوی دیپلماتیک معمولی بود. پزشکیان سعی کرد پیام اصلی تهران را بار دیگر تکرار کند که «ایران به دنبال صلح و ثبات در منطقه است و در همین راستا، روابط با همسایگانی چون جمهوری آذربایجان برای ایران ارزشمند است.» او در عین ابراز همبستگی با مردم آذربایجان خواستار راستیآزمایی درباره شایعات مربوط به عبور پهپادهای اسرائیلی از آسمان آذربایجان شد؛ موضوعی که علیاف با قاطعیت رد کرد. رئیسجمهور آذربایجان با ابراز تأسف از قربانیان ایرانی بر احترام به حاکمیت ایران تأکید کرد و گفت کشورش هرگز اجازه استفاده از فضای هواییاش علیه ایران را نداده و نخواهد داد.
علیاف خواهان گسترش روابط در همه سطوح شد، پیشنهاد نشست سهجانبه با حضور روسیه برای پیشبرد پروژه کریدور شمال–جنوب را مطرح و از پزشکیان برای حضور در اجلاس آینده سازمان اکو در باکو دعوت کرد و گفتوگو با وعده همکاریهای بیشتر پایان یافت.
دیپلماسی با چشم باز
اصل حضور رئیسجمهور در اجلاس رسمی اکو و تلاش برای حفظ کانالهای ارتباطی میان کشورها، قابلتقدیر است. جمهوری اسلامی ایران همواره بر چندجانبهگرایی، همکاریهای منطقهای و تقویت سازمانهای اقتصادی مستقل از قدرتهای فرامنطقهای تأکید داشته است. اما درعینحال، تجربه نشان داده که در میدان سیاست خارجی، حسننیت به تنهایی کافی نیست و دیپلماسی واقعی در گروی ترکیبی از گفتوگو، بازدارندگی و هوشیاری نسبت به تهدیدات است. در آستانه این سفر، سه واقعیت مهم را نمیتوان نادیده گرفت.
۱- سابقه طولانی همکاری نظامی–اطلاعاتی باکو با رژیمصهیونیستی
از اوایل دهه ۹۰ میلادی، جمهوری آذربایجان یکی از متحدان راهبردی اسرائیل در منطقه قفقاز بوده و این رابطه فراتر از مناسبات تسلیحاتی به همکاریهای اطلاعاتی، استقرار تجهیزات شنود و تأسیس پایگاههای پهپادی گسترش یافته است. تحلیلگران منطقهای بارها هشدار دادهاند مرزهای شمالی ایران بهویژه در جمهوری خودمختار نخجوان و مناطق تازهتحتکنترل باکو در قرهباغ باید بیشتر مورد رصد قرار گیرد تا به سکویی برای فعالیت مخفی نهادهای نظامی–اطلاعاتی تلآویو بدل نشود.
۲- نقش تأییدنشده اما احتمالی باکو در جنگ ۱۲روزه
جنگی که از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ آغاز شد و با حملات پهپادی و موشکی گسترده اسرائیل به تأسیسات حساس ایران همراه بود، نقطه عطفی در امنیت منطقه شد. در این جنگ، ضمن پاسخ مقتدرانه با موشکهای نقطهزن و پهپادهای انتحاری و رزمی، بخشی از حملات دشمن به مبدأهای خارجی نسبت داده شد. لاشه پهپادهای منهدمشده در مرزهای شمالغرب کشور، کشف سه مخزن سوخت خارجی در سواحل مازندران و ردیابی مسیرهای پروازی پهپادهای تهاجمی همگی قرائن و شواهدی از نقش احتمالی جمهوری آذربایجان در تسهیل این حملات را به دست میدهند.
۳- ابهام درباره رفتار باکو در آیندهای نزدیک
هرچند الهام علیاف در تماس تلفنی با پزشکیان همکاری امنیتی با رژیمصهیونیستی علیه ایران را انکار کرده است اما تکذیب صرف در برابر شواهد میدانی، فاقد اعتبار راهبردی است. تجربه نشان داده باکو تاکنون در موضوعات مشابه از شفافسازی رسمی و پاسخگو بودن در چهارچوب قواعد همجواری، خودداری کرده است.
در سایه ریزپرندهها
بهمنظور تحکیم موضع صریح ایران درباره هرگونه همکاری در تعرض به خاک کشور، پیشنهاد میشود در حاشیه این اجلاس و در گفتوگوهای دوجانبه با مقامات آذربایجان، چند نکته اساسی پیگیری شود.
۱- شفافسازی در خصوص مخازن سوخت کشفشده در دریای خزر
این مخازن، متعلق به جنگندههایی با برد بلند است که از پایگاههای نزدیک به دریای خزر پرواز کردهاند. باتوجهبه موقعیت جغرافیایی آذربایجان و عدم وجود پایگاههای آمریکایی در این محدوده، نقش باکو در تأمین یا میزبانی این تجهیزات باید بهصورت صریح مورد پرسش قرار گیرد.
۲- درخواست رسمی برای تحقیق مشترک درباره مسیرهای پهپادی شناساییشده
گزارشهای امنیتی و شهادتهای محلی درباره ورود پهپادهای تهاجمی از مرز آذربایجان باید در قالب یک کارگروه مشترک بررسی شود. اگر باکو صادقانه مدعی بیخبری است، راهی جز همکاری اطلاعاتی با تهران ندارد.
۳- پیامدهای همپیمانی نظامی با رژیم متخاصم
همکاری با رژیمصهیونیستی علیه ایران، صرفنظر از شدت یا گستره آن، به معنای عبور از خطوط قرمز امنیت ملی جمهوری اسلامی است. تأکید بر اینکه ایران تاکنون با صبوری و دیپلماسی رفتار کرده، اما استمرار این روند میتواند شرایط را بهسوی پاسخهای بازدارنده سوق دهد، بخشی از این پیام غیرمستقیم دیپلماتیک است.