
در جهان سیاست، گاهی سادهسازی یک مسئله، خود بزرگترین اشتباه راهبردی است. در نظام تصمیمسازی، تقلیل مسائل پیچیده ژئوپلیتیکی به سرفصلهای مبهم اقتصادی یا دیپلماتیک، میتواند راه را برای مخاطرات امنیتی بیآنکه دیده شوند، هموار کند.
اظهارات اخیر دکتر پزشکیان، رئیسجمهور محترم، درباره لزوم کاهش حساسیتها نسبت به گذرگاههای مرزی شمالغرب کشور و تمرکز بر همکاریهای اقتصادی منطقهای، حامل نگاهی خوشبینانه و آرمانگرایانه به تحولات قفقاز جنوبی است؛ نگاهی که اگر بدون تکیه بر دادههای امنیتی، ژئوپلیتیکی و تجربیات تاریخی پیش برود، ممکن است هزینههای جبرانناپذیری برای منافع بلندمدت ایران در پی داشته باشد.
کریدورها امروز، دیگر فقط جاده نیستند؛ بلکه خط لوله قدرت، حافظ امنیت و شاهراههای سلطه یا استقلال کشورها هستند. نادیده گرفتن آنها یعنی بیتوجهی به آینده ژئوپلیتیک و به خطر افتادن تمامیت ارضی. کریدورهایی مانند زنگزور، به ظاهر پروژههایی زیرساختیاند، اما در واقع ابزارهایی برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه، منزویسازی ایران و استقرار حلقههای نفوذ دشمنان در حیاط خلوت شمالغرب کشورند.
احداث کریدور زنگزور عملاً موجب قطع مرز ایران و ارمنستان خواهد شد. بهعبارت دیگر، ارتباط ایران با اروپا و قفقاز از طریق مسیرهای مستقل قطع میشود و از این پس، مجبور به عبور از فیلتر ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهیم بود؛ و این یعنی محاصره راهبردی.
بدیهی است که استقلال ژئوپلیتیکی ایران در چنین سناریویی آسیب خواهد دید و در مقابل، دشمنانی مانند اسرائیل، ناتو و شبکههای تجزیهطلب در موقعیت برتری قرار میگیرند.
این موضوع تا آن حد برای جمهوری اسلامی ایران مهم است که رهبر انقلاب در مرداد ۱۴۰۱ در دیدار با نخستوزیر ارمنستان صراحتاً اعلام کردند: «در صورت مسدود شدن مرز ایران و ارمنستان، جمهوری اسلامی با آن مخالف خواهد بود؛ زیرا این مرز، مسیر ارتباطی هزارانساله است و نباید مسدود شود.»
از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که احداث این کریدور، برتری ترکیه در منطقه قفقاز را تقویت خواهد کرد. ترکیهای که با عضویت در ناتو و دنبالکردن اهداف پانترکیستی، عملاً درصدد تحقق نظم منطقهای تحت سیطره بلوک غرب است. حضور ترکیه در این منطقه از دو جهت برای ایران تهدید راهبردی محسوب میشود؛ نخست آنکه ترکیه بهمثابه عضو ناتو، بستر نفوذ این ائتلاف به دروازههای شمالغربی ایران را فراهم میکند؛ دوم آنکه تجربه جنگ دوم قرهباغ نشان داد دولت آنکارا برای تحقق اهداف ژئوپلیتیکی خود، ابایی از استفاده از نیروهای نیابتی سلفی و تکفیری ندارد. طبق گزارش دیدهبان حقوق بشر سوریه، صدها جنگجوی افراطی از سوریه و لیبی توسط ترکیه به قرهباغ منتقل شدند.
همچنین، نمیتوان نقش اسرائیل را در معادله حذف کرد. جمهوری آذربایجان امروز به یکی از شرکای راهبردی تلآویو تبدیل شده و برخی منابع غربی تأیید کردهاند که در ماههای اخیر از خاک این کشور برای انجام عملیات پهپادی علیه ایران استفاده شده است.
بدین ترتیب، سخن گفتن از کاهش حساسیت نسبت به چنین پروژهای، صرفاً خطای محاسباتی نیست، بلکه تساهل در برابر تهدید امنیت ملی است. زنگزور یک پروژه عمرانی نیست؛ زنگزور یک خط شکننده ژئوپلیتیکی است که در صورت اجرا، مسیر ایران برای پیوستن به پروژههایی همچون کریدور شمال جنوب و کمربند جاده چین را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. قطع دسترسی مستقیم ایران به ارمنستان یعنی از دستدادن اتصال به اروپا بدون عبور از فیلترهای رقیب و این بهمعنای خارجشدن ایران از نقشه ژئوپلیتیک مشارکتمحور در اوراسیاست.
در نهایت، زنگزور فقط یک کریدور نیست؛ خطی است که اگر رسم شود، خط بطلانی بر بخشی از استقلال ژئوپلیتیکی ایران خواهد بود.