دانشجوی امروز؛ پیشقراول فردای کشور

در خرداد ۱۳۹۸، رهبر انقلاب در جمع دانشجویان به تبیین ابعاد بیانیه گام دوم پرداختند؛ تبیینی که قرار بود نقشه راه جنبش دانشجویی در دهه‌های آینده باشد. اما با گذشت بیش از پنج سال، بخش بزرگی از آن منظومه فکری هنوز مورد غفلت عملی واقع شده و در حاشیه مانده است. جنبش دانشجویی همچنان نیازمند بازگشت به خط اصلی مورد انتظار انقلاب است؛ خطی که نه فقط «موضع‌گیری» بلکه «حرکت‌سازی» و «مسئله‌گشایی» را مطالبه می‌کند. فراموش نکنیم که مخاطب اصلی گام دوم، جوان مؤمن، خلاق، انقلابی و مسئولیت‌پذیر است؛ نسلی که قرار است آینده مدیریت کشور را در دست بگیرد.

۱. انقلاب؛ حادثه‌ای بزرگ با ماندگاری بزرگ‌تر

گام دوم تأکید می‌کند که برای فهم مسیر آینده، باید سه عظمت را دید:۱) عظمت حادثه انقلاب،۲) عظمت راه طی‌شده و کارکردهای آن،۳) عظمت چشم‌انداز پیشِ‌رو.

دانشجو اگر این سه را نشناسد، نه می‌تواند به فهم «رسالت تاریخی خود» برسد و نه قادر خواهد بود موقعیت کشور را در جهان پرتلاطم امروز تحلیل کند. انقلاب یک جنبش کوتاه‌مدت نبود؛ شروع یک تمدن‌سازی طولانی بود. و این حرکت، همچنان ادامه دارد.

۲. عظمت نقش نیروی جوان: موتور پیش‌برندگی انقلاب

در نگاه رهبر انقلاب، جوان فقط نیروی اجرایی نیست؛ پیشرو، مبتکر، جلودار و جریان‌ساز است. این نقش اما شرایطی دارد:حرکت باید معقول و منضبط باشد؛از بلبشو، غوغاسالاری و هیاهو پرهیز کند؛نسبت به صحنه انقلاب و عناصر درگیر آن شناخت دقیق داشته باشد؛جهت‌گیری آن روشن باشد: ساخت یک جامعه پیشرفته اسلامی؛ اتکای آن به سه منبع امید باشد: ظرفیت‌های بزرگ ملی، فرسودگی جبهه مقابل، وعده تخلف‌ناپذیر الهی.با این مبانی، جنبش دانشجویی نه‌فقط مجاز، بلکه مأمور به میدان‌داری است.

۳. کار عملی: از شعار تا مسئله‌گشایی

گام دوم، نسخه‌ای اجرایی ارائه می‌دهد:حرکت باید هدایت‌شده، متمرکز، پیگیر، مبتنی بر برنامه و پیش‌رونده باشد؛ این کار فقط با شکل‌گیری حلقه‌های میانی و کارگروه‌های عملیاتی ممکن می‌شود؛مجموعه‌هایی برخاسته از مردم، نه از دولت.

نمونه‌های آن عبارت‌اند از:- کارگروه‌های فرهنگی و روایت‌گری- کارگروه‌های علمی و پژوهشی- همکاری با شرکت‌های دانش‌بنیان و صنایع- فعالیت‌های میدانی اقتصادی و اجتماعی- گروه‌های نهضتی در عرصه بین‌الملل- کرسی‌های آزاداندیشی منضبط- کارگروه‌های تخصصی برای آب، برق، انرژی، اشتغال، محیط‌زیست، فقرزدایی و…

هدف، انتقال نسل جوان به عرصه مدیریت کشور است؛ نسلی که هم خودجوش باشد، هم پیشرو، و مهم‌تر از همه، امیدوار.

۴. تفاوت حلقه‌های میانی و کارگروه‌ها در دو نگاه «وفاق ملی» و «انسجام ملی»

امروز بحث «وفاق ملی» در دولت آقای پزشکیان و «انسجام ملی» در نگاه رهبر انقلاب، بار دیگر مفهوم حلقه‌های میانی و کارگروه‌ها را به محور تحلیل‌ها تبدیل کرده است. اما این دو رویکرد، گرچه در ظاهر مشابه‌اند، در محتوا و سازوکار تفاوت بنیادی دارند.

۴–۱. حلقه‌های میانی در نگاه رهبر انقلاب: شبکه توانمندساز مردم

در گام دوم، حلقه‌های میانی، نیروی مستقل و برخاسته از مردم‌اند؛حرکت‌های خودجوش را هدایت می‌کنند؛ شبکه‌سازی اجتماعی ایجاد می‌کنند؛ مسائل را به صورت عملی و میدانی حل می‌کنند؛ مکمل و عصای دولت‌ها هستند، نه معلول آن‌ها؛ ساختار حکمرانی را مردمی‌سازی می‌کنند؛ در این نگاه، انسجام ملی از پایین به بالا ساخته می‌شود.

۴–۲. کارگروه‌ها در نگاه رهبر انقلاب: بازوان عملیاتی حلقه‌ها

در این متد، کارگروه‌ها، حل‌مسئله‌محورند؛ تمرکز بر خروجی دارند؛کم‌حرف و پرکارند؛ در حوزه‌های تخصصی مسئله را «از ریشه» حل می‌کنند؛ اینجا کارگروه‌ها، بازوی عمل هستند؛ حلقه‌های میانی، بازوی هدایت.

۴–۳. حلقه‌های میانی در دولت وفاق ملی: میانجی‌گران سیاسی

در مدل دولت آقای پزشکیان، حلقه‌های میانی بیشتر نقش میانجی‌گری سیاسی و «گفت‌وگو بین جریان‌ها» را دارند؛ کارویژهٔ آن‌ها کاهش تنش سیاسی است، نه «شبکه‌سازی اجتماعی»؛ بیشتر در سطح دولت تعریف می‌شوند، نه در بدنه مردمی؛ بیشتر «مشورتی» هستند، نه «میدانی»؛ هدف، ایجاد آشتی سیاسی است، نه پیشبرد انقلاب.

۴–۴. کارگروه‌ها در دولت وفاق ملی: گروه‌های مشورتی

در این رویکرد،کارگروه‌ها، عمدتاً نقش «سیاست‌پیشنهادی» و «مشاوره‌ای» دارند؛ معمولاً وارد میدان حل مسئله و اصلاح ساختار نمی‌شوند؛خروجی آن‌ها به «لوایح و گزارش‌ها» محدود است؛ اینجا مسئله‌ها اغلب «صورت‌مسئله‌نویسی» می‌شوند، نه «حل».

۵. چرا دولت اسلامی تشکیل نمی‌شود؟ ریشه در تفاوت همین دو مسیر است

وقتی حلقه‌های میانی و کارگروه‌ها از مدل مردمی–انقلابی خارج و در مدل 

«مشورتی–دولتی» محدود شوند:

اقتصاد همچنان دولتی می‌ماند؛ فرهنگ به‌جای پیشروی، دچار آشفتگی می‌شود؛ساختارها اصلاح نمی‌شوند؛مردمی‌سازی شکل نمی‌گیرد؛ و دولت اسلامی محقق نمی‌شود.

زیرا دولت اسلامی، نه محصول «گفت‌وگو میان جریان‌های سیاسی»، بلکه نتیجهٔ فعال شدن ظرفیت‌های مردمی در حلقه‌های میانی و کارگروه‌های مسئله‌گشا است.

۶. مأموریت امروز دانشجو: بازگشت به خط اصیل گام دوم

انتظار از دانشجوی امروز این است که:به حلقه‌های میانی بپیوندد؛کارگروه‌های تخصصی تشکیل دهد؛وارد میدان حل مسئله شود؛ از فضای سیاسی‌کاری و هیجان‌های مقطعی فاصله بگیرد؛ و خود را برای قبول مسئولیت‌های بزرگ آماده کند.

جنبش دانشجویی باید دوباره به جایگاه پیشران تحول بازگردد؛ از یک نیروی اعتراض محور یا صرفا مطالبه گر، به نیروی تحول ساز و امیدآفرین و مساله گشل تبدیل شود؛ جایگاهی که رهبر انقلاب در خرداد ۹۸ برای آن ترسیم کردند.اگر این بازتعریف صورت بگیرد، دانشجو دوباره به نقطه طبیعی خود باز میگردد: قلب تپنده پیشرفت کشور و پیشقراول فردای جامعه.

صفورا ترقی