همه چیز درباره تیم حفاظت شخصیتهای نظام/از اسکورت پوتین تا غذای سیاستمداران

قدیمی‌ترهایشان صندوقچه اسراری هستند پر از رازهای مگو؛ صندوقچه‌ای مملو از خاطرات ناگفته‌ای که شاید هیچ وقت‌ باز نشود؛ رازهایی از محرمانه‌ترین لحظات مسئولان و سران نظام؛ مردهای کت و شلوار پوش پر رمز و رازی که سال‌ها آموزش دیده‌اند تا پیش از هر چیز، «تهدید» را بشناسند؛ مردهایی که همه چیز و همه کس در نظرشان تهدید است مگر عکس آن ثابت شود؛ آدم‌هایی که در نظر خیلی‌ها «بادیگاردند» ولی به قول حاج حیدر بادیگارد، حتی در دهه 90 هم همچنان «محافظ شخصیت نظامند نه بادیگارد»؛ آدم‌هایی که جانشان را کف دست گرفته‌اند تا شخصیت‌های نظام، تهدید نشوند.

پا گذاشتن به داخل حیاط یگان حفاظت شخصیت‌ها، آن‌قدر ارزشمند هست که دو سال و نیم وقتت را برایش بگذاری تا پای حرف‌ها و خاطرات این آدم‌های پر راز بنشینی؛ حرف‌ها و خاطراتی که برای هر خبرنگاری ارزشمند است؛ حتی اگر مجاز باشی فقط یک در هزارش را روایت کنی؛ خاطرات دلهره‌آوری از دنیایی که در پشت شیشه‌های تیره بنزهای آخرین مدل تشریفات می‌گذرد...

سردار هدایت البرزی فرمانده یگان حفاظت از شخصیت‌های ناجاست؛ مردی میانسال و خوش اخلاق و به شدت دقیق؛ سر ساعت در دفتر کارش منتظرمان است؛ دفتر کارش پر است از لوح‌ها و جام‌های تقدیر پلیس کشورهای مختلف؛ از کشورهای اروپایی تا کشورهای عربی منطقه؛ سر حوصله یکی یکی آن‌ها را نشانمان می‌دهد و دست آخر جعبه بزرگی را می‌آورد و با وسواس عجیبی، درش را باز می‌کند و پرچم بزرگ سبزی را که با دقت تا شده باز می‌کند؛ خودش می‌گوید بهترین هدیه‌ای است که در تمام عمرش گرفته؛ پرچم سبزی که مدت‌ها روی مزار امیرالمومنین بوده؛ هدیه‌ای از سوی رئیس پلیس عراق برای فرمانده حفاظت شخصیت‌های پلیس ایران.

سر صحبت باز می‌شود؛ از برنامه‌ریزی چند ماهه و تمرینات مکرر سناریوی اسکورت و محافظت اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها تا فیلم اسکورت چند ده خودرویی پوتین و برخی سران کشورهای بزرگ دنیا؛ از آموزش محافظان زن برای شخصیت‌های زن نظام تا خاطره تلخش از تیم حفاظت یکی از مسئولان ارشد کشور در اوایل انقلاب که باعث شده بود او به همراه خانواده‌اش توی جوی پر از گِل بیفتد؛ گفت‌وگویی که البته به دلیل ملاحظات امنیتی، بخشی از آن حذف شد. گفت‌وگویی که مشروح آن در زیر آمده:

 

تاریخچه حفاظت از شخصیت‌ها در ایران قبل و بعد از انقلاب/حفاظت از 80 درصد مقامات دارای رده امنیتی توسط ناجا

- سردار مختصری درباره تاریخچه حفاظت از مسئولان کشور در ایران بفرمایید و اینکه نیروی انتظامی چه نقشی در این میان دارد؟

حفاظت شخصیت‌ها در دنیا تاریخچه طولانی دارد و در کشورمان قبل از انقلاب مسئولیت حفاظت شخصیت‌ها در اختیار شهربانی قرار داشت و بعد از انقلاب هم حفاظت بخشی از شخصیت‌های نظام به کمیته انقلاب اسلامی و بخش دیگری به سپاه پاسداران واگذار شد.

بعد از آن هم با توجه به ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیته در نیروی انتظامی، مسئولیت حفاظت شخصیت‌ها به نیروی انتظامی سپرده شد.

البته بعد از ادغام و در برهه‌ای از زمان و در حدود 4 تا 5 سال، مسئولیت حفاظت از شخصیت‌ها به سپاه پاسداران واگذار شد ولی مجدداً این وظیفه در اختیار نیروی انتظامی قرار گرفت.

- این اتفاق دقیقاً در چه سال‌هایی رخ داد؟

به دنبال تدبیر فرماندهان مقرر شد تا به صورت آزمایشی مسئولیت حفاظت شخصیت‌ها در سال 84 به سپاه پاسداران واگذار شود که در نهایت و پس از 5 سال، این مسئولیت در سال 89 مجدداً به نیروی انتظامی سپرده شد.

- الآن چند شخصیت در نظام به عنوان شخصیت‌هایی شناخته می‌شوند که باید حفاظت از آن‌ها انجام شود؟

شاید بهتر بود که اسم حفاظت از شخصیت‌ها تغییر می‌کرد چرا که از نظر ما یکایک آحاد جامعه دارای شخصیت هستند ولی در این بین، برخی افراد جامعه به لحاظ موقعیت‌شان، دارای رده‌های امنیتی هستند که نیازمند حفاظت است.

به هر حال در حال حاضر حدود 80 درصد از مقامات که دارای رده امنیتی هستند، مورد حفاظت قرار می‌گیرند و حفاظت از آن‌ها در اختیار یگان حفاظت شخصیت‌هاست و حفاظت از تعداد معدودی نیز در اختیار سپاه پاسداران است.

«شاک»؛ مرجع تشخیص رده امنیتی شخصیت‌های نظام/ چگونگی تعیین تعداد محافظان یک شخصیت

- تشخیص اینکه یک فرد باید مورد حفاظت قرار گیرد و یا اینکه دیگر نیازی به حفاظت از این افراد نیست و تهدیدی متوجه آن‌ها نیست بر عهده چه کسی است؟

اینکه یک فرد مورد تهدید است یا خیر و یا اینکه باید نظام جان چه کسی را حفاظت کند، توسط شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی کشور تعیین می‌شود و سطح‌بندی و رده‌بندی امنیتی افراد دارای مسئولیت در کشور را با توجه به تهدیداتی که متوجه آن‌هاست و مسئولیت این افراد تعیین می‌کند و بر اساس رده‌بندی امنیتی شورای امنیت کشور (شاک)، حفاظت از این افراد در دستور کار قرار می‌گیرد.

- رده امنیتی افراد تنها در دوره مسئولیت آن‌هاست یا ممکن است پس از اتمام مسئولیت هم در رده‌بندی‌های امنیتی قرار داشته باشند؟

سطح بندی امنیتی افراد با توجه به تهدیداتی که متوجه آن‌هاست تعیین می‌شود البته بیشتر افرادی که دارای رده امنیتی هستند، سطح بندی امنیتی آن‌ها به واسطه مسئولیتی است که عهده‌دار هستند ولی در برخی موارد افرادی هم وجود دارند که پس از اتمام دوره مسئولیتشان، تهدیداتی متوجه آن‌هاست که به واسطه این تهدیدات در سطح‌بندی امنیتی دسته بندی می‌شوند. مثلا وزرایی هستند که پس از اتمام مسئولیتشان هم با توجه به تهدیداتی که دارند در این سطوح امنیتی قرار دارند و باید مورد حفاظت قرار گیرند.

از طرف دیگر افرادی هم وجود دارند که علی‌رغم آنکه مسئولیتی نداشته و ندارند، در این سطح بندی امنیتی قرار می‌گیرند مثل نخبگان و برخی دانشمندان که حتی با وجود نداشتن مسئولیت، تهدیداتی متوجه آن‌هاست.

البته با توجه به ناامنی‌های موجود در کشورهای منطقه و کشورهای اطراف ما و همچنین برمبنای احتمال تهدیداتی که متوجه برخی افراد در کشور است این تمهیدات برای حفاظت از شخصیت‌ها انجام می‌شود.

- تعداد محافظانی که در اطراف شخصیت‌ها قرار می‌گیرند بر چه اساسی انتخاب می‌شود؟

تعداد محافظان یک شخصیت نیز بر اساس نوع تهدید، مقطع زمانی و محلی که در آن شخصیت حضور دارد تعیین می‌شود مثلاً در یک بازه زمانی، شاک رده امنیتی شخصیت را دو ویژه تعیین می‌کند؛ حتی در برخی موارد، ممکن است حفاظت از شخصیت به صورت 24 ساعته با اسکان در محل کار یا زندگی شخصیت همراه باشد. البته ممکن است در یک روز به واسطه افزایش احتمال تهدید، تعداد محافظان بیشتر شود و یک روز کمتر.

 

وظایف تیم حفاظت؛ از تعیین نوع غذای شخصیت تا نوع سلاح و مهمات در سفرهای استانی

- تیم اسکورت شخصیت‌ها چطور؟

بعضی شخصیت‌ها علاوه بر محافظ همراه دارای اسکورت خودرویی یا حتی اسکورت موتوری هستند که همراهی اسکورت موتوری یا خودرویی هم بر اساس تشخیص شاک و نوع تهدید مشخص می‌شود.

البته حفاظت شخصیت‌ها ریزه‌کاری‌های زیادی دارد مثلاً در سفرهای استانی برخی استان‌ها، شهرها و یا اماکن، شرایط امنیتی متفاوتی دارد که در این موارد با توجه به حجم تهدیدات، نوع اسلحه، نوع اسکورت، نوع خودرو حامل شخصیت، تیم‌های اسکورت، پیش‌رو و مواردی از این دست تغییر می‌کند.

- خب با وجود این شرایط فراهم کردن مقدمات سفر موضوع پیچیده‌ای است.

درست است؛ این حساسیت برای شخصیت‌های دارای رده امنیتی بالا تا جایی است که حتی در نوع تغذیه و غذایی که باید شخصیت و یا تیم حفاظت وی بخورند نیز تأثیر می‌گذارد مثلاً در استان‌های گرمسیری و سردسیری، نوع غذا به گونه‌ای تعیین می‌شود که اثر آب و هوایی را متعادل کند تا مشکلاتی پیش نیاید.

به هر حال برنامه‌ریزی برای سفر استانی سران یک برنامه‌ریزی پیچیده است چرا که باید تمام تهدیدات احتمالی را مشخص کرد و برنامه‌ریزی‌های لازم را در تمام ابعاد پیش و حین سفر به گونه‌ای چید که این احتمال به حداقل ممکن برسد.

شما می‌دانید به هر حال سلامت و حفظ جان شخصیت بر عهده تیم حفاظت وی است و از طرفی باید نوع تعامل تیم حفاظت با دیگر عوامل به گونه‌ای باشد که علاوه بر حفظ جان و سلامت شخصیت، برنامه‌ریزی‌های انجام شده برای این سفر نیز محقق شود. این موضوعات باعث می‌شود تا برنامه‌ریزی امنیتی برای یک سفر استانی، بسیار سخت و پیچیده شود.

حفاظت از تمام شخصیتهای نظام بر عهده ناجاست/ آمادگی ناجا برای تأمین امنیت سران سه قوه

- همانطور که خودتان هم اشاره کردید، مسئولیت حفاظت از بعضی شخصیت‌های نظام را سپاه پاسداران عهده‌دار شده، این مرزبندی بین فعالیت یگان حفاظت ناجا و سپاه انصار در سپاه پاسداران چگونه است و بر چه اساسی انجام می‌شود؟

بر اساس بند 6 ماده 4 قانون، مسئولیت حفاظت از تمام شخصیت‌های نظام بر عهده نیروی انتظامی است ولی با توجه به تدبیر و تشخیص شورای عالی امنیت ملی و فرماندهان، حفاظت از سران سه قوه به سپاه پاسداران واگذار شده است که این یگان آمادگی تأمین امنیت سران سه قوه را دارد. این در شرایطی است که واقعاً هیچ تفاوتی بین ما و سپاه پاسداران وجود ندارد و نیروی انتظامی و سپاه یک هدف مشترک دارند و آن‌ هم انجام وظایف و مسئولیت‌های محوله برای خدا و کشور است.

محافظان شخصیتها چگونه انتخاب می‌شوند/ از سیر تا پیاز آموزشهای محافظان شخصیت

- خیلی‌ها این تصور را دارند که حفاظت از شخصیت‌ها به واسطه نوع فعالیت‌شان، جزو مشاغل هیجان انگیز به شمار می‌روند و از این رو تعداد علاقمندان برای جذب در یگان حفاظت شخصیت‌ها زیاد است؛ نیروهای این یگان باید بر اساس چه پروتکلی جذب ‌شوند؟

بزرگترین سرمایه هر سازمان، نیروی انسانی آن است و با توجه به اینکه مأموریت‌های این یگان، مأموریت سخت و حساسی است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، نحوه جذب نیرو در این یگان مستلزم شرایط خاصی است که از میان پرسنل خبره و زبده نیروی انتظامی انتخاب می‌شوند تا بتوانند حداقل شرایط لازم برای انجام این مأموریت را داشته باشند.

- چه شرایطی؟

نخستین شرط علاقمندی است و بعد از آن باید پارامترهایی مثل اندام متناسب، ورزیدگی بدنی، هوش بسیار بالا، چهره، قد و قواره و فرم بدنی قابل قبول و همچنین رفتار موقر؛ چرا که وقتی یک فردی به عنوان محافظ در کنار یک فرد دارای مسئولیت قرار می‌گیرد باید نحوه رفتار و گفتارش در شأن جایگاهی که قرار گرفته باشد؛ علاوه بر آن بسیاری از پرسنل یگان حفاظت شخصیت‌ها باید در کنار شخصیت‌های خارجی در داخل و خارج از کشور قرار گیرند که در این شرایط، حساسیت نحوه گفتار و کردار آن‌ها دو چندان می‌شود. چرا که ما به عنوان یک کشور مسلمان و شیعه، باید نحوه رفتار، کردار و گفتارمان مطابق با موازین شرعی و حسن خلق توصیه شده دینمان باشد.

- بعد از جذب نیروهایی که حداقل شرایط لازم را دارند چه آموزش‌هایی به آن‌ها داده می‌شود تا به عنوان محافظ در کنار یک شخصیت قرار گیرند و چه شرایطی را باید داشته باشند تا به عنوان «سرتیم» در رأس تیم حفاظت قرار گیرند؟

هر نیرویی که وارد یگان حفاظت شخصیت‌ها می‌شود باید در نخستین گام، یک دوره مقدماتی را بگذراند که شامل کشف و خنثی‌سازی انواع بمب و مواد منفجره، اسکورت، بازرسی و ... است که در این دوره آشنایی کاملی نسبت به مأموریت این یگان و حفاظت شخصیت‌ها را به صورت عملی و تئوری پیدا می‌کند.

بعد از گذراندن این دوره مقدماتی، نیروها به ترتیب وارد رده‌ها کشف و خنثی، رده اسکورت و حفاظت از میهمانان خارجی و حفاظت از اجلاس‌های داخلی و خارجی که در کشور انجام می‌شود و نهایتاً وارد رده اسکورت و محافظت از وزرا و شخصیت‌های داخلی می‌شوند. لذا با توجه به رده‌هایی که در آن قرار می‌گیرند، آموزش‌های مرتبط با آن رده‌ها را می‌بینند؛ مثلاً برای حفاظت از وزرا و حفاظت از شخصیت‌ها، سه سطح آموزشی متفاوت تحت عنوان سطح یک، دو و سه تعریف شده که سطح یک پس از سطح مقدماتی انجام می‌شود که حدود 5 تا 6 سال را شامل می‌شود و به سطح دو ارتقا‌ می‌یابد و پس از 15 سال قرار گرفتن در این سطح نیز به سطح سه وارد می‌شود. البته پیش از ارتقای سطح نیز یک آزمون گرفته می‌شود که در صورت قبولی وارد سطح بعدی می‌شود و در صورت عدم رسیدن به نمره مورد نظر، آزمون مجددی گرفته می‌شود که اگر در این آزمون هم موفق نباشد، مجبور به خروج از یگان حفاظت شخصیت‌ها خواهد شد.

این به معنای آن است که کسی که در کنار یک شخصیت دارای رده امنیتی بالا قرار می‌گیرد، حتماً آموزش‌های کامل و اطلاعات دقیقی از کشف و خنثی‌سازی بمب و مواد منفجره، اسکورت و سایر رده‌های مقدماتی دارد.

اما انتخاب سرتیم حفاظت، علاوه بر دارا بودن سابقه بالا، نیازمند دارا بودن مهارت بسیار بالا و هوش زیادی است که پیش نیاز این مسئولیت، موفقیت در فراگرفتن آموزش‌های ویژه‌ای است که به عنوان آموزش‌های تخصصی به ماهرترین و با تجربه‌ترین محافظان این یگان ارائه می‌شود. در سال‌های اخیر آموزش‌های فشرده و حرفه‌ای به صورت شبانه‌روزی و میدانی مختص سرتیم‌های حفاظت تدوین شده که آن‌ها را در شرایط عملیاتی و میدانی قرار می‌دهد.

از طرف دیگر ما معتقدیم که آموزش‌هایی که به نیروها داده می‌شود باید همه جانبه و چند بعدی باشد و از این رو است که تأکید ویژه‌ای بر اعتقادات می‌شود؛ ما معتقدیم که اعتقادات نیروها باعث می‌شود تا در صحنه عمل کم نیاورند چرا که صرف آموزش فنی و تجهیزاتی، قطعاً نمی‌توان تضمین کننده موفقیت در میدان عمل باشد؛ به عنوان نمونه شما دستگیری تفنگداران آمریکایی توسط نیروهای سپاه را ببینید؛ چرا باید یک نیرو با آن‌ همه تجهیزات با چنین وضعیتی دیده شوند؛ اینجاست که می‌بینید این همه تجهیزات و آموزش‌های فنی به کارشان نیامد.

- با توجه به اینکه یکی از مأموریت‌های مهم تیم‌های حفاظت، محافظت از شخصیت‌های خارجی کشور است، آیا زبان‌های خارجی به نیروهای حفاظت شخصیت آموزش داده می‌شود؟

بله؛ بعد از آموزش دوره مقدماتی و در رده‌های بعدی آموزش، زبان انگلیسی به صورت مکالمه‌ای و برای رفع نیازهای شغلی آن‌ها ارائه می‌شود. البته زبان عربی و فرانسه نیز جزء برنامه‌های آموزشی گنجانده شده است.

حفاظت از شخصیت آرتیست‌بازی نیست/محافظت از مسئولان نباید زندگی مردم را مختل کند

- مهارت‌های دیگری که یک محافظ باید در آن خبره باشد؟

خب مهارت رانندگی یکی از ملزومات اولیه و مهارت‌های مهمی است که یک محافظ باید به آن مسلط باشد. البته مأموریت ما یک مأموریت مردمی و اجتماعی است و مثل مأموریت مرزبانی در بیابان و خارج از شهر نیست، لذا باید یک محافظ یاد بگیرد که مأموریتش در محیطی شهری است که مردم اعم از پیر و جوان و زن و مرد در آن حضور دارند؛ یعنی باید بداند که در شهر تهران، مشهد و شهرهای بزرگ پرترافیک رانندگی می‌کند یا مأموریت دارد لذا باید در وهله اول طوری از یک شخصیت محافظت کند که خودرو وی را در شهر پرترافیکی مثل تهران عبور دهد به صورتی که نه خسارتی به خودش یا شخصیت وارد شود نه به مردم که باعث اختلال در زندگی عادی شهروندان شود؛ پس اینکه تصور کنیم یک محافظ باید پدال گاز را فشار دهد و به صورت مارپیچ از بین خودروهای دیگر عبور کند، اصلاً درست نیست چراکه میدان عمل و مأموریت ما در شهری است که نباید تردد یا حفاظت از شخصیت‌ها، باعث اختلال در عبور و مرور و زندگی مردم شود اما این به معنای آن نیست که نباید مهارت‌های مانوری با خودرو را برای یک محافظ نادیده گرفت. ما معتقدیم که سرعت خودرو، خودش یک تهدید است چرا که سرعت در وهله اول احتمال خطر را افزایش می‌دهد و در وهله دوم از مهارت محافظ برای شلیک در صورت لزوم می‌کاهد. از این رو تکنیک رانندگی در شهری مثل تهران بسیار پراهمیت‌تر از مهارت‌های آرتیستی است.

یکی دیگر از مهارت‌هایی که یک محافظ باید کاملاً نسبت به آن مسلط باشد، مهارت تیراندازی و شلیک است یعنی بیشترین آموزش ما به محافظان آن است که به اصطلاح دست به اسلحه باشند و چطور در کمترین زمان و با بالاترین دقت از اسلحه استفاده کنند.

از مسئولیت «سرتیم» تا تعیین لباس تیم حفاظت

- فارغ از آموزش‌ها، یک سرتیم، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

مهارت بسیار بالا در تیراندازی، فیزیک بدنی مناسب، آمادگی جسمانی بالا و قدرت تجزیه و تحلیل قوی در کوتاهترین زمان در شرایطی که خطر جان شخصیت را تهدید می‌کند از جمله‌ ویژگی‌هایی است که یک سرتیم حفاظت باید آن‌ها را دارا باشد.

- با توجه به اینکه حفاظت از جان یک شخصیت، به عهده تیم حفاظت و در رأس آن سرتیم حفاظت است، یک سرتیم چه اختیاراتی را دارد؟ مثلاً وقتی احتمال خطر را در زمان یا مکانی خاص احساس می‌کند، این اختیار را دارد که شخصیت را از حضور در آن مکان و زمان منع کند؟

اختیارات یک سرتیم هم از سوی ما معین می‌شود و هم میدان عمل آن را مشخص می‌کند؛ مثلاً زمانی که سرتیم مطمئن شود تهدیدی در کمین شخصیت قرار دارد، با توجه به اینکه از تجربه بسیار بالایی برخوردارند و بهترین برآورد را از وضعیت دارند، فرماندهی میدان با اوست و حتماً در چنین شرایطی، شخصیت بهترین تعامل را با وی خواهد داشت.

ولی اگر شخصیت به تهدید واقف شود و اصرار بر مخالفت با توصیه‌های سرتیم حفاظت و مواجهه با تهدیدات داشته باشد، قطعاً مسئولیت از سرتیم حفاظت سلب می‌شود.

- آموزش رهایی گروگان نیز جزو آموزش‌های تیم حفاظت است؟

رهایی گروگان هم در رده آموزش‌های مقدماتی و هم در رده آموزش‌های تخصصی آموزش داده می‌شود و این یکی از آموزش‌های مهم در حین مأموریت‌های یگان حفاظت است. چرا که از تیم‌های رهایی گروگان هم در زمان برگزاری اجلاس‌ها و هم به عنوان تیم همراه برخی از شخصیت‌ها استفاده می‌شود.

- خب از نظر تجهیزاتی وضعیت این یگان چطور است؟

به حمدالله ما از بهترین و به روزترین تجهیزات استفاده می‌کنیم و هیچ مشکل خاصی در تجهیزات مأموریتی و آموزشی نداریم؛ البته ما قراردادهایی منعقد کرده‌ایم که از تجهیزات تولید داخل که توسط جوان‌های خودمان تولید شده‌اند و تولید می‌شوند بر مبنای نیاز خود استفاده کنیم.

- در سفرهای رئیس‌جمهور به استان سیستان شاهد بودیم که تیم حفاظت وی، لباس متحدالشکل خاصی را به تن داشتند؛ لباس محافظان و تیم حفاظتی شخصیت‌ها بر چه اساسی تعیین می‌شود؟

در سفرها با توجه به حلقه‌های امنیتی متفاوتی که پیش‌بینی می‌شود با توجه به محل سفر و بومی بودن لباس اهالی، از لباس‌های متفاوتی استفاده می شود؛ معمولا حلقه یک که در نزدیک‌ترین فاصله با شخصیت قرار دارند، لباس رسمی کت و شلوار به تن دارند ولی در حلقه‌های دو و سه ممکن است حتی از لباس نظامی هم استفاده شود.

پیچیدگی‌های حفاظت از شخصیتها در تهران/ ماجرای حفاظت از پوتین در تهران

- در سال‌های اخیر شاهد سفر چندین تن از مقامات ارشد کشورهای روسیه و برخی دیگر از کشورهای اثر گذار منطقه و دنیا بودیم که حفاظت از این سران، یک امر مهم تلقی می‌شود و قطعاً ابعاد بین‌المللی زیادی دارد.

با توجه به ابعاد بین‌المللی و تهدیدات برخی میهمانانی که در بعضی از اجلاس‌های بین‌المللی حضور می‌یابند، برنامه‌ریزی‌های حفاظت از سران شرکت کننده در این اجلاس‌ها انجام می‌شود و پیچیدگی این برنامه‌های حفاظتی بستگی به تهدیدات آن مقطع و اهمیت سران شرکت کننده در این اجلاس دارد؛ مثلاً خاطرم هست برای اجلاس سران کشورهای عدم تعهد، جلسات برنامه‌ریزی حفاظت این اجلاس از بیش از یک سال قبل از برگزاری این نشست آغاز شد؛ به هر حال حفاظت از سران یک اجلاس جهانی با این سطح از شرکت کنندگان نیازمند هماهنگی، سطح بندی شرکت‌کنندگان، حلقه‌های حفاظتی، تعداد نیروها، تجهیزات مورد نیاز، نوع خودروها، محل اسکان و ... است به خصوص آنکه تأمین حفاظت سران در شهری مثل تهران با این حجم از ترافیک و شلوغی بسیار پیچیده است که نیازمند هماهنگی‌های بسیار زیادی است. چرا که ترافیک از نظر ما یک ناامنی است و حتی تردد در خطوط ویژه هم بدون خطر نیست. از این رو برنامه‌ریزی حفاظتی برای سران بین‌المللی شرکت کننده در یک اجلاس، کار طاقت‌فرسا و پیچیده‌ است که مستلزم ماه‌ها زمان و کار است.

- خب در سفر آقای پوتین به ایران، فیلمی منتشر شد که نشان می‌داد ده‌ها خودرو که عمدتاً خارجی هم بودند، او را اسکورت می‌کردند، معمولاً تعداد محافظان این افراد در چنین سطحی چقدر است و اینکه آیا مسئولیت حفاظت از این میهمانان بر عهده تیم حفاظت خودشان است و تیم حفاظت وی او را در کشورمان همراهی می‌کنند یا خیر؟

تعداد محافظان یک شخصیت اعم از داخلی و خارجی بستگی به تهدیداتی که متوجه این فرد در هر زمان و مکان دارد فرق داشته و در برخی موارد طبق هماهنگی‌های به عمل آمده محافظان خودشان استفاده می‌شود؛ البته یک شخصیت خارجی ممکن است در خارج از کشور 50 تا 100 نفر به عنوان تیم حفاظت داشته باشند ولی وقتی می‌خواهد وارد ایران شود، هماهنگی‌های لازم انجام می‌شود تا تعداد معدودی به عنوان تیم حفاظت وی، او را همراهی کنند و بقیه کارهای حفاظتی بر عهده کشور ایران به عنوان کشور میزبان است.

وظیفه محافظ تجزیه و تحلیل شخصیت نیست، حفاظت از شخصیت است

- یک موضوعی که برای خیلی‌ها اهمیت دارد این است که یک محافظ در نظام جمهوری اسلامی، به خاطر اعتقاداتش، جان خودش را به خاطر یک نفر دیگر به خطر می‌اندازد؛ خب در برخی موارد ممکن است این به خطر انداختن جان محافظ برای حفاظت از شخصیتی انجام شود که نگاه سیاسی، اعتقادی و ... وی با شخصیت نه تنها متفاوت، که متضاد باشد؛ خب در این شرایط یک محافظ چگونه با این شرایط کنار می‌آید؟

وظیفه محافظ این نیست که شخصیت کسی که دارای رده امنیتی است و وظیفه حفاظت از وی به او سپرده شده را تجزیه تحلیل کند چه از لحاظ شخصیتی و سیاسی و چه از لحاظ اعتقادی؛ بلکه باید به این نکته توجه کند که حفظ جان این فرد برای نظام و کشور دارای اهمیت است نه برای یک حزب یا گروه، چرا که در غیر اینصورت سیستم حفاظت ضربه می‌خورد؛ سیستمی که وظیفه‌اش حفاظت از فردی است که محافظت از وی برای کشور و نظام دارای اهمیت است.

- مواردی از شهادت تیم حفاظت در جریان مأموریت یا آموزش داشتید؟

بله؛ مثلاً خاطرم هست سردار ورکش در حین آموزش راپل در سال 85 به شهادت رسید و آن لحظه من در کنار ایشان بودم.

- شما بادیگار را دیدید؟ تا چه اندازه این فیلم منطبق بر واقعیت بود؟

خوب و نزدیک به 50 درصد موفق بود.

محافظها آدمهایی که خاطره‌ای برای تعریف کردن ندارند

- مطمئناً شما و همکارانتان خاطرات جالبی از مأموریت‌هایتان دارید؛ خاطره‌هایی که برای خیلی‌ها شنیدنی است...

درسته ولی این نخستین مصاحبه‌ای است که داشتم چرا که ما معتقدیم هرچقدر ناشناس‌تر باشیم قطعاً کارمان روان‌تر انجام خواهد شد؛ به همین دلیل هم حتی نقل خاطرات از مأموریت‌های بچه‌های حفاظت، باعث می‌شود یا یک نقطه قوت ما یا یک نقطه ضعف ما برای دشمن مشخص شود و این یعنی خطر.

به همین دلیل هم هست که تمام سرتیم‌ها و بچه‌های این یگان هیچ خاطره‌ای از مأموریت‌هایشان را تعریف نمی‌کنند.

- خب توانایی‌های ما در یگان حفاظت شخصیت‌ها به نسبت توانایی‌های کشورهای دیگر تا چه اندازه‌ای است؟

در سال‌های پس از انقلاب تمام تجربیات ما تهدید محور بوده که نمونه‌های موفق یا غیرموفق این موارد، نکته و توانمندی دیگری به توانایی‌های ما اضافه کرده و تمام این موارد باعث شده تا توانمندی‌های ما به نسبت سایر کشورهای دنیا چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ تجهیزاتی و عملی در نقطه مطلوبی قرار گیرد. خوشبختانه علی‌رغم تهدیدات پیرامونی، توانسته‌ایم پیشگیری خوبی در این زمینه داشته باشیم.

حتی در سال‌های اخیر توانمندی‌های این یگان به اندازه‌ای بوده که به جرأت می‌توان گفت آموزش‌ها و روش‌های ما از به روزترین روش‌های حفاظت شخصیت‌های منطقه و حتی دنیا بالاتر است و در سال‌های گذشته چندین دوره آموزش حفاظت شخصیت‌ها برای کشورهای دیگر برگزار کرده‌ایم.

محافظ خصوصی ممنوع/ خاطره تلخ فرمانده از محافظان آقای مسئول

- آیا این امکان فراهم است که فردی به غیر از افراد مشخص شده توسط «شاک» که دارای رده امنیتی نیست از خدمات حفاظت شخصیت‌ها به عنوان بادیگارد استفاده کند؟ مثلاً الآن خیلی مد شده که برخی خواننده‌ها معروف از افرادی به عنوان محافظ استفاده می‌کنند‌.

نه این جزو وظایف ما نیست و حتی حفاظت شخصیت‌های خصوصی ممنوع بوده و اگر هم شرکتی مدعی شود چنین خدماتی را ارائه می‌دهد قطعاً غیرقانونی است و اگر اتفاقی بیفتد حق استفاده از اسلحه را ندارند.

- یکی از مشکلات و دغدغه‌های تیم‌های حفاظت، عدم توجیه بودن شخصیت با مأموریت‌های حفاظت است.

خب هر فردی به واسطه خلقیات و شخصیتش طبعاً دارای جاذبه و دافعه است ولی خوشبختانه شخصیت‌ها، کاملاً نسبت به موضوع حفاظت، توجیه هستند.

-  گاهی شاهدیم که برخی از تیم‌های حفاظت طوری ویراژ می‌دهند که امنیت عمومی را به خطر می‌اندازند.

من سال 63 و 64 یک موتور یاماها داشتم و همراه خانواده از پاسگاه نعمت آباد به سمت میدان آزادی در حرکت بودم. درست خاطرم هست من توی حال خودم بودم و داشتم رانندگی می‌کردم که یک مرتبه دیدم تیم اسکورت یکی از شخصیت‌های آن زمان، جلوی ما ویراژ دادند و برای اینکه راهشان را باز کنند ما را به سمت حاشیه بزرگراه هدایت کردند و آن قدر ویراژ دادند که موتورم به همراه خودم و خانواده‌ام داخل جوی آب افتادیم؛ در حالی که من هم در مسیر خودم بودم و هم سرعتم به اندازه‌ای کم بود که به هیچ وجه نمی‌توانستم تهدیدی برای تیم حفاظت همراه ایشان باشم. به هر حال به همراه موتور و خانواده در جوی آب سقوط کردیم؛ آن هم جوی آب بزرگراه که هم عمیق بود و پهن و هم پر از گِل؛ من این خاطره را بارها در آموزش نیروها عنوان کرده‌ام و گفته‌ام که آن حرکت یعنی مختل کردن زندگی مردم نه حفاظت؛ چرا که حفاظت از یک شخصیت نباید باعث اختلال در زندگی عادی شهروندان شود و یک محافظ نباید کوچکترین حرکتی را بدون دلیل انجام دهد. یعنی رده امنیتی را نباید مختص یک نفر دانست بلکه یک محافظ باید رده امنیتی را برای کل جامعه بداند و بی‌دلیل کاری نکند که امنیت روانی شهروندان به خطر بیفتد. لذا من به شخصه بر روی این مساله خیلی حساسیت دارم و در صورتی که با مواردی از مختل کردن امنیت مردم در جریان حفاظت از شخصیت‌ها و در جایی که لزومی برای این کار وجود نداشته مواجه شوم حتماً برخورد سازمانی شدیدی با فرد یا افراد خاطی خواهیم کرد.

- در بعضی کشورهای خارجی از سگ‌ها برای حفاظت اجلاس و شناسایی بمب استفاده می‌شود. این امکان در کشورمان دیده شده؟

اولاً که فرهنگ ایرانی با فرهنگ خیلی از کشورهای دنیا متفاوت است و می‌بینیم که در برخی کشورهای اروپایی حتی بازرسی کیف و اشخاص هم توسط سگ‌ها انجام می‌شود ولی با توجه به نجس بودن سگ در فرهنگ اسلامی مردم کشورمان، از این حیوانات در برخی مأموریت‌هایی که با مردم و وسائل آن‌ها سر و کار ندارد استفاده می‌کنیم مثلاً در برخی از اجلاس‌ها و غیره ... در حلقه‌های دو و سه، چک مناطق حاشیه‌ای به وسیله سگ‌های آموزش دیده انجام می‌شود.