آیا مملکت تعطیل است؟

 رئیس جمهور محترم در جلسه هیئت دولت گفته است؛ «به مردم می گویم چه کسی مملکت را تعطیل کرده است.» از این گزاره معلوم می‌شود از دیدگاه رئیس قوای اجرایی کشور «مملکت تعطیل» است. این سخن ناروا و نادرست همانند همان سخن بیهوده ای بود که در اوایل تصدی اجرا توسط وی گفته شد؛ «خزانه مملکت خالی» است. آنهم در روزگاری که رئیس دیپلماسی کشور تازه گفت وگو با ۱+۵ را آغاز کرده بود.

اخبار سیاسی- گذشت زمان ثابت کرد که خزانه کشور خالی نیست و امور در روال عادی خود به پیش می رود. این ناچیز اولین کسی بودم که این سخن نابه‌جا را به نقد کشیدم و گفتم رئیس جمهور اصلا نمی داند خزانه کجاست و کارکرد آن چیست و اهمیت آن کدام است؛ حرف بی ربط خزانه خالی است فقط در مذاکرات آن هم به نفع آمریکایی‌ها کاربرد پیدا کرد و توافقی «ناهمزمان»، «نامتوازن» و «فاقد ضمانت اجرایی» را امضا کردند که میلیاردها دلار خسارت و عدم نفع برای ملت ایران داشت. امروز هم می گوییم؛ این سخن که «مملکت تعطیل است» واقعیت ندارد و رئیس‌جمهور از مجاهدت یک ملت ۸۵ میلیونی بی‌خبر است.

کشور با بیش از هزار میلیارد دلار تولید ناخالص ملی تعطیل نیست. میلیونها نفر هر روز صبح از خواب بیدار می شوند تا پاسی از شب مشغول کار و تلاش و تولید هستند. مردم در مزارع، باغات، زیر سقف کارخانجات مشغول کار هستند و در بازارها شور و شوق داد و ستد دیده می‌شود. در همین دستگاه اجرایی دهها هزار انسان مؤمن و پای کار به مردم خدمت می کنند. اگر جایی کار تعطیل است به دلیل «بی تدبیری» شخص رئیس جمهور و و برخی اعضای دولت است.

اگر جایی کار تعطیل است برای آنکه امید به کدخدا دارند و از خدا و یاری ملت بریده‌اند. اگر جایی کار تعطیل است برای این است معتقد نیستند از نخبگان علمی در حوزه و دانشگاه و نیز مردم کاری ساخته است. فکر می‌کنند تنها راه فقط «مذاکره»، «سازش» و نهایتا تسلیم است. قانون اساسی و قوانین عادی کشور دهها راه‌نرفته پیش روی دولت گذاشته اما رئیس دولت نمی‌خواهد این مسیر را طی کند. اجرا در کشور فرآیندهای قانونی و حقوقی خود را دارد، اما رئیس‌جمهور نمی خواهد این مسیر را برود. هر جای این مسیر طی شد به نتیجه رسیدیم و هرجا نافرمانی و خودسری و خود تصمیمی شد به بیراهه رفتیم. در برجام اگر به شروط مجلس، شورای امنیت ملی و راهبردهای رهبری عمل می شد به دست آورد تقریبا هیچ و خسارت محض در برجام نمی رسیدیم. در سیاست داخلی اگر حریم و حرمت مراجع، نخبگان و منتقدان مشفق را مراعات می کردند کلید راه حل مشکلات را پیدا می کردند. رئیس دولت از اول فکر می کرد کلید در دست او و گاهی در جیب اوست. در هر قفلی که انداخت آن در نه تنها باز نشد بلکه قفل تر شد.

​​​​​​​در برجام این بیراهه طی شد. نه تنها تحریم‌ها برداشته نشد بلکه صدها تحریم به آن اضافه شد. آیا این بود «تعامل سازنده شما با جهان»!

گفتند، حرمت پاسپورت ایرانی را برمی‌گردانیم، در حالی که پاسپورت ایران حرمت داشت و نادرست می گفتند. اما همین ها به جایی رسیدند که در سفر به نیویورک دیپلمات‌های ایرانی فراتر از محدوده چند خیابان نمی‌توانند عبور و مرور داشته باشند. در اروپا دیپلمات های ایرانی را بی هیچ دلیل بازداشت می‌کنند و سفیر معرفی شده به سازمان ملل اجازه ورود به خاک آمریکا را پیدا نمی‌کند و… .

نتیجه تصمیمات دولت در حوزه اقتصادی به رانت خواری، گسترش دلالی و… منجر شد. دولت نتوانسته حجم عظیم نقدینگی را که چون بهمنی زیرساخت‌های تولید را آسیب می زند به سمت تولید هدایت کند. رئیس جمهور گفته: «به مردم می گویم چه کسی مملکت را تعطیل کرده است.» مملکت تعطیل نیست اگر هم به زعم او تعطیل است. همان کسی است که مصوبه ۲۲/۱/۹۷را در مورد تک نرخی کردن ارز به تصویب رساند و چوب حراج به «ارز» و «طلا» و ذخایر کشور زد، مملکت را تعطیل کرد. کافی است متن مذاکرات هیئت وزیران آن روز و به ویژه سخنان رئیس جمهور در این نشست به کم و کاست منتشر شود تا مردم خود قضاوت کنند چه کسی مملکت را دارد تعطیل می کند. چندی است ادبیات رئیس جمهور نامهربانانه وارد وادی خلاف گویی و نادرست اندیشی افتاده است. مردم نمی دانند علت آن چیست؟ اما می‌دانند او دیگر در کنار آنها نیست به همین دلیل نتایج نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد رئیس‌جمهور دچار فقد محبوبیت می باشدو او از این واقعیت مطلع است و به دنبال مقصر می گردد.

این رویکرد یک نوع «خود معصوم بینی» است. نظرسنجی ها اندازه اقبال مردم به او را نشان می‌دهند، اما او به گونه ای سخن می گوید که هنوز در توهم «خود مردم بینی» به سر می برد. رئیس دولت دستش خالی است، نتوانسته به وعده هایی که داده عمل کند. او قرار بود در حوزه اقتصاد، کشور را به جایی برساند که مردم نیاز به یارانه نداشته باشند. در حوزه سیاست خارجی مشکل ارتباط با کشورهای متخاصم را حل کند و تحریم ها را بردارد و سرمایه خارجی به کشور سرازیر شود. او وعده داده بود در سیاست داخلی «اعتدال» را پیشه کند. اما نشد و او جز به «سخره» و «اهانت» با رقیب و منتقد سخن نگفت!

در حوزه اجتماعی شکاف فقیر و غنی را افزود. در حوزه فرهنگ جامعه دینی ما را با پدیده کشف حجاب روبه رو ساخت. آنقدر بر طبل تسامح و تساهل کوبیدند تا حکم الهی حجاب را لگدمال کردند. پدیده‌ای که در دولت‌های گذشته سابقه نداشته است. قانون حجاب و عفاف را نادیده گرفتند. تا ریخت فرهنگی را به هم بزنند. اینها خطاهای کوچکی نیست. خدا از آنها

نمی گذرد، مردم هم در برابر آن ساکت نیستند. خلق دو قطبی‌های کاذب و حاشیه‌سازی‌های بی مورد مردم را نمی‌تواند از این داوری دور کند.

تفوه به این سخن که مملکت تعطیل است، حرف یک حقوقدان نیست. مملکت قانون دارد. حساب و کتاب دارد. اگر کسی وجود دارد که مملکت را تعطیل کرده این یک عنوان مجرمانه است، رئیس‌جمهور می‌تواند به عنوان اخلال در نظام اقتصادی کشور او را به دستگاه قضا معرفی کند. آیا جنس این حرف حقوقی است؟ یا رئیس جمهور از حقوق چیزی نمی داند یا می داند و در وادی اخلال در نظام سیاسی کشور گام برمی‌دارد. این را از اتاق فکر دفتر ریاست جمهوری باید پرسید تا آنها پاسخی برای آن مهیا کنند.

این سخن ناروا همچون هیزمی است برای تنور فتنه های جدید!! فقط به درد سرویس‌های امنیتی دشمن در تدارک این فتنه می‌خورد. آنهایی که دکور امنیت و آرامش را در لبنان و عراق به هم ریخته‌اند، اکنون در تدارک آن در ایران هستند. این حرف به درد آنها می خورد که می‌خواهند مملکت را تعطیل کنند.

 محمد کاظم انبارلویی