
به گزارش افکارنیوز؛ خداوند متعال سرنوشت بشر را به گونه - ای رقم زده که در دامن طبیعت رشد کند و ببالد و به طور کامل به آن وابسته و نیازمند باشد. متقابلاً طبیعت را نیز طوری آفرید که در خدمت انسان قرار گیرد، نیازهای وی برآورد و آرامش، لذّت و شادی را برایش به ارمغان آورد.
از نظر قرآن کریم انسان آن - چنان عظمتی دارد که تمام موجودات به فرمان خداوند، مسخّر او گشته - اند. این مسئله، شخصیت و عظمت واقعی انسان را در منظر اسلام روشن می - سازد و به او عظمتی می بخشد که درخور مقام «خلیفة اللهی» است.
خورشید و ماه، باد و باران، کوه و درّه، گیاه و درخت و سبزه زار… همه و همه، مواهب خدادادی است که در تسخیر گل سرسبد هستی و خلیفه خدا بر روی زمین قرار گرفته و همه سرگشته و فرمانبردار انساناند، تا وی از آنها در جهت بقا و حیات دنیوی خویش بهره گیرد. در این میان پاره ای از اجزای شکوهمند طبیعت، همچون «درختان و گیاهان» نقش حیاتی در زندگی انسان و سایر موجودات زنده دارند.
در این نوشتار مختصر، برخی از آیات و روایاتی را که در فضیلت درخت و درختکاری وارد شده است، مرور و مداقه مینشینیم، به امید آنکه آموزه - های اصیل اسلامی را فرا گیریم و به کار بندیم.
واژه «درخت» در قرآن
در قرآنکریم در اغلب موارد از درخت با واژه «شَجَر» یاد شده است. «شَجَر» را واژهشناسان اینگونه تعریف کردهاند: «هر روییدنی که تنه دارد»(۱) و آنچه تنه ندارد را «نجم، عشب و حشیش»(۲) می نامند. ناگفته نماند که در قرآن کریم این لفظ به معنای «مشاجره و تنازع» نیز آمده است؛ چنان که می فرماید: «فَلاَ وَرَبِّک لاَ یؤْمِنُونَ حَتَّیَ یحَکمُوک فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ…»(۳) که این معنا نیز به معنای درخت نزدیک است و با آن مناسبت دارد؛ زیرا «منازعه را از آن جهت تشاجر(مشاجره) گویند که سخن دو یا چند خصم، مثل برگ و شاخه درخت به هم مختلط می شوند».(۴)
غیر از شجر که مشتقات گوناگون آن مجموعاً ۲۷ مرتبه در آیات قرآن به کار رفته است، کلمات و عبارات دیگری نیز درباره «درخت» به کار رفته که هریک بیان کننده یکی از صفات و ویژگیهای آن است و در این نوشتار در صدد بحثاز آن مباحثنیستیم.
با امعان نظر در آیات روحبخش قرآن کریم، در مییابیم که در این صحیفه بزرگ آسمانی از واژه «درخت» در تحت عناوین گوناگونی سخن به میان آمده است. از باب نمونه به چند یاد کرد قرآن از واژه «درخت» اشاره می کنیم:
درخت، نماد قدرت الهی
اصولاً درختان، هر یک به تنهایی آیتی هستند که قدرت و توانایی خداوند را در برابر چشم هر بینندهای به نمایش می گذارند و هر بخش از این آفرینش عجیب و زیبای خداوند، دفتری عظیم از معرفت خداوند بزرگ است. سعدی شیرین سخن می گوید:
برگِ درختانِ سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
نکتهای اساسی که در خلقت و آفرینش درختان، همواره مورد غفلت قرار میگیرد و تنها عدهای اندک که دانایان حقیقی و به فرموده قرآن کریم «اولواالالباب» بدان وقوف پیدا میکنند، همانا «آفرینش حیات در دل بذر و نهالی است که به مرور ایام از آن درختی تنومند میسازد». همه ما هرگاه به درخت مینگریم، پیش از هرچیز محو جمال ظاهری و برگ و میوه و شکوفه آن میشویم و کمتر کسی از این حجاب ظاهری عبور میکند و به عمق و معنا و حقیقت مطلب پی میبرد. شگفتانگیزتر از «برگ درختان سبز»، «در نظر هوشیار» همانا آن نیرویی است که باعثسبزی و حیات آن میشود. از این رو، در قرآن کریم در سوره
مبارکه «نمل»، پس از اشاره به آفرینش آسمانها و زمین و نزول باران از آسمان، به رویش بستانها اشاره شده و سپس انسان را به این نکته مهم توجه میدهد که به کیفیت ایجاد حیات در درختان بنگرد که اگر آن نیروی حیاتدهنده و آن دم عیسوی زندگی بخش از جانب خداوند نبود، هرگز قادر نبودید که آنها را برویانید و از محصولشان برخوردار شوید:
«أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَکم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا کانَ لَکمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یعْدِلُونَ».(۵)
در امر رویش و رشد و نمو درختان کار ما آدمیان «تنها بذرافشانی و آبیاری است، اما کسی که حیات را در دل این بذر آفریده و به نور آفتاب و قطرات حیات بخش باران و ذرات خاک فرمان میدهد تا این دانه را برویانید، تنها خداست».(۶) و بدین ترتیب، این نتیجه حاصل میشود که تنها برگ و ساقه، شاخه، ریشه، میوه، شکوفه، قد و قامت، و شکل و شمایل درخت نیست که به انسان درس توحید و خداشناسی میدهد، بلکه انسان اندیشمند در ورای این ظواهر، قدرتی عظیمتر و نیرویی فوقالعادهتر را مشاهده میکند؛ همان نیروی حیاتی که خداوند در بذر و نهال درخت میدهد و آن را به مخلوقی زیبا و شگفت انگیز مبدل
میکند.
از همین رو، خداوند در سوره واقعه آیات ۶۳ و ۶۴ و ۷۲، بار دیگر این حقیقت را مورد تأکید قرار میدهد و دربرابر پرسش منکران توحید میگوید:
«أَفَرَأَیتُم مَّا تَحْرُثُونَ * أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ * لو نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلَلْتُمْ تَفَکهُونَ»؛ «آیا هیچ درباره آنچه کشت میکنید، اندیشیده اید؟!آیا شما آن را می رویانید یا ما می رویانیم؟!.. آیا شما درخت آن را آفریده اید یا ما آفریده ایم؟!».
درخت و تسبیح خداوند
براساس آموزههای قرآن کریم، هرچه در عالم آفرینش، لباس هستی پوشیده و از «عدم» به «وجود» آمده - اعم از جمادات، نباتات و حیوانات - جملگی با زبان حال و زبان قال به تسبیح و تقدیس و ستایش ذات اقدس الهی مشغولاند.
هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
ولی ما آدمیان به دلیل محصور بودن در حصار مادیات و سرگرم شدن به تأمین حوایج مادی خویش - که متأسفانه گاه با گناه و نافرمانی خداوند نیز همراه میشود - از درک این ذکر پیوسته مخلوقات خداوند ناتوانیم؛ همچنان که خود فرمود: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلِیمًا غَفُورًا»(۷)؛ «آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آن هستند، همه تسبیح او میگویند و هر موجودی، تسبیح و حمد او میگوید، ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید؛ او بردبار و
آمرزنده است».
با توجه به این آیه شریفه و دهها آیه نظیر آن، که همگی از تسبیح مستمر و اجزای هستی حکایت میکنند، درمییابیم که «درخت» نیز به عنوان جزئی از عالم هستی، هماهنگ با سایر مخلوقات خداوند، صبح و شام به تسبیح، تحمید و تهلیل آفریننده توانای خویش مشغول است.
آفرینش، همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
کوه و دریا و درختان همه در تسبیحاند نه همه مستمعی فهم کند این اسرار
عقل حیران شود از خوشه زرّین عِنب فهم عاجز شود از حُقه یاقوت انار
بندهای رطب از نخل فرو آویزند نخلبندان قضا و قدر شیرین کار
تا نه تاریک بود سایه انبوه درخت زیر هر برگ چراغی بنهد از گل نار
درخت و سجده در برابر خداوند
قرآن کریم در سوره حج می فرماید:
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ یسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَ…»؛ «آیا نمیبینی که سجده میکنند برای خداوند و هر کس در آسمانها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و عده بیشماری از مردم و…».
در این آیه شریفه و همچنین آیه ۶ از سوره مبارکه الرحمن، سخن از سجده موجودات در برابر ذات اقدس پروردگار به میان آمده و در کنار آنها از «درخت» نیز به عنوان یکی از این ساجدان یاد شده است و «سجده در لغت به معنای تذلّل، خضوع و اظهار فروتنی است».(۸)
درخت، متاع و معیشت
گاهی قرآنکریم، از درختان و گیاهان، به عنوان «متاع» زندگی انسان یاد میکند(۹) و گاهی نیز آنها را «معیشت»(۱۰)، یعنی وسیله برآوردن نیازهای انسان میشمارد و برایشان کرامت و شأن ویژهای قائل است.(۱۱) قرآنکریم میفرماید:
«فَلْینظُرِ الإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ، أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا، ثُمَّ شَقَقْنَا الأَرْضَ شَقًّا، فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا، وَعِنَبًا وَقَضْبًا، وَزَیتُونًا وَنَخْلاً، وَحَدَائِقَ غُلْباً، وَفَاکهَةً وَأَبًّا، مَّتَاعًا لَّکمْ و لأنْعَامِکم…»(عبس: ۲۴-۳۲)؛ «آدمی باید به غذای خویش بنگرد، ما باران را از آسمان فروفرستادیم. آنگاه، سینه زمین را شکافتیم و در آن، دانهها رویاندیم و انگور و سبزی و درخت زیتون و خرما و بوستانهای بزرگ با درختان ستبر و میوه و مرتع برای بهرهگیری شما و چهارپایانتان».
از این آیات شریفه، نکات فراوانی قابل استفاده است، و ما تنها، مطالبی را که بیانگر جایگاه ویژه درخت در زندگی انسان است، ذکر میکنیم:
۱. جمله «فَلْینظُرِ الإِنسَانُ إِلَی طَعَامِه» به ضمیمه آیات بعد، مشعر بر این است که گیاهان، مراتع، درختان و جنگلها از مهمترین منابع تأمین غذای انسان و از نعمتهای بزرگ خدادادی است. بنابراین باید قدر آنها را دانست و در حفظ و توسعه و بالندگی آنها کوشید.
۲. عبارت «أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا..»، بیانگر این است که بر اجزا و عناصر پیکره شکوهمند طبیعت، نظمی ویژه حاکم است؛ چنان که به هماهنگی و ارتباط منظم آب، زمین، گیاه … اشاره شده است. آیه شریفه میفرماید: «باید باران از آسمان فرو ریزد، بذرها زمین را بشکافند و از دل خاک بیرون آیند، گیاهان روییده شوند، درختان به ثمر بنشینند، جنگلها و مراتع پدید آیند، تا حیوانات نیز از آن بخورند و در نتیجه فعالیتهای هماهنگ و شگفتآور این عناصر طبیعی، غذای بشر فراهم آید».
۳. ثمره نخست آمیزش آب و خاک، رویش غلاتی همچون گندم و جو است که بخش اعظم تغذیه انسان و سایر جانداران را تأمین میکنند. در این آیات شریفه و دیگر آیات به این نوع گونه گیاهان، تصریح شده است.(۱۲)
۴. گرچه تمام گیاهان و میوهها برای انسان سودمندند، ولی برخی از آنها در زندگی وی نقش مهمتر و مستقیمتری دارند؛ چنان که در آیات مورد بحثآمده است:) عنباً و قضباً و زیتوناً و نخلاً(. انگور، انواع سبزیها، زیتون و درخت خرما، در زمره این نوع از میوهها قرار گرفتهاند.
[۱]. قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج۴، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ص۷.
[۲]. همان.
[۳]. نساء / ۶۵.
[۴]. قاموس قرآن، ج۴، ص۷.
[۵]. نمل / ۶۰
[۶]. تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۱۴.
[۷]. اسراء / ۴۴.
[۸]. تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۷۲.
[۹]. عبس / ۲.۳.
[۱۰]. حجر / ۲۰.
[۱۱]. لقمان / ۱۰.
[۱۲] . انعام/۹۹.