به گزارش افکارنیوز به نقل از شرق ، در اولين محاكمه كه صبح ديروز در شعبه ۷۴ دادگاه كيفرياستان تهران برگزار شد مردي كه متهم بود مادرش را به آتش كشيده است از خودش دفاع كرد. نماينده دادستان در ابتداي اين جلسه گفت: عباس متهم است ۱۴ بهمن دو سال قبل مادرش مريم را به آتش كشيده است.

این مرد در پی اختلاف خانوادگی که با همسر و خواهر داشت خانه مادرش را آتش زده و باعثقتل این زن شد و با توجه به اینکه اولیای‌دم اعلام گذشت کرده‌اند درخواست مجازات به لحاظ جنبه عمومی جرم را دارم.

سپس متهم از خودش دفاع کرد و گفت: «من و همسر اولم به دلیل اختلافاتی که داشتیم از هم جدا شدیم. همسرم مهریه‌اش را اجرا گذاشته‌ و حکم جلب من را گرفته بود. خواهرم مخفیگاه مرا به همسرم لو داده‌ و او هم من را پیدا کرد و به دست ماموران داد. وقتی از زنم جدا شدم مادرم گفت با خواهرت آشتی کن. او خواهرم را دعوت کرده‌ بود و آن روز همگی در منزل مادرم بودیم که حادثه اتفاق افتاد.»

عباس که قبلا گفته ‌بود از روی عصبانیت پیت بنزین را روی اجاق خالی کرد و خانه را آتش زد این بار گفت: حرف‌های گذشته‌ام درست نیست. مادرم از من خواست پیت بنزین را به پشت‌بام ببرم اما یکدفعه از دستم سر خورد و بنزین روی اجاق ریخت. من مادرم را دوست داشتم.

وقتی هم که او را به بیمارستان بردیم بالای سرش رفتم و از او حلالیت خواستم. متهم ادامه داد: بعد از همسر اولم با زن دیگری ازدواج کردم و یک بچه ‌دارم اما هیچ‌وقت نتوانستم بچه‌ام را ببینم چون در زندان بودم و امروز در راهرو دادگاه او را دیدم. درخواست دارم من را آزاد کنید چون سرپرست خانواده‌ و پدرم هستم. سپس پدر این مرد در جایگاه حاضر شد و گفت: عباس پسر خوبی است و به من و مادرش خیلی رسیدگی می‌کرد. آن روز هم قصد آتش زدن خانه را نداشت. همسرم از او خواست پیت بنزین را به پشت‌بام ببرد.

او سرپرست من است و تنها کسی است که به من رسیدگی می‌کند. فرزندان دیگرم حاضر نیستند از من نگهداری کنند. در ادامه خواهر متهم گفت: درگیری به دلیل دخالت من در زندگی عباس بود. آن روز هم برای اینکه من و عباس آشتی کنیم دور هم جمع شده‌ بودیم که این اتفاق افتاد. زمانی که مادرم در بیمارستان بود از ما خواست اعلام رضایت کنیم و گفت عباس را دوست دارد و کینه‌ای‌ از او به دل ندارد. او گفت اگر از او شکایت کنیم ما را نمی‌بخشد.

در حالی‌که هیات قضات شعبه ۷۴ وارد شور شدند تا درباره حکم مرد تصمیم بگیرند قضات شعبه ۷۱ جلسه محاکمه دیگری را شروع کردند. در محاکمه پسری که در نوجوانی مرتکب قتل شده‌ و بعد از هفت سال تلاش توانسته‌ بود رضایت اولیای‌دم را بگیرد به تشریح واقعه پرداخت. این متهم که از خرداد سال ۸۴ در زندان است بعد از اینکه نماینده دادستان برایش درخواست مجازات کرد در جایگاه حاضر شد و گفت: زمانی که مرتکب قتل شدم فقط یک پسربچه‌ بودم. قد و هیکلی که حالا می‌بینید آن زمان نداشتم و پسر ریزنقشی بودم. درگیری من و مقتول به چند روز قبل از قتل برمی‌گشت.

علت اصلی اختلاف ما این بود که یک روز باهم چشم‌درچشم شدیم و اعتراض کرد که چرا به او نگاه می‌کنم من هم چون بچه بودم و نمی‌توانستم درست تصمیم بگیرم به او حمله کردم و دعوا کردیم. متهم گفت: اگر عقل و شعور حالا را داشتم هیچ‌وقت این کار را نمی‌کردم. قسم می‌خورم اتفاقی که افتاد از سر سادگی و بچگی من بود. درگیری اول ما تمام شد اما هر دو عصبی بودیم. مقتول بیشتر از من عصبانی بود و می‌گفت هرطور شده مرا اذیت می‌کند. او از من درشت‌تر بود و به راحتی می‌توانست کتکم بزند. پیش از اینکه قتل اتفاق بیفتد دوباره دعوا کردیم.

بچه‌ها ما را از هم جدا کردند اما من اصلا رفتارم دست خودم نبود. وارد ساختمان نیمه‌کاره‌ای شدم که در آن نزدیکی بود. یک چاقو از آنجا برداشتم و به مقتول حمله کردم. ضربه را زدم و فرار کردم. اصلا قصد کشتن او را نداشتم و از کاری که کردم پشیمان هستم. متهم که حالا ۲۵ساله ‌است، گفت: در زندان سختی‌های زیادی کشیدم، خانواده‌ام از هم پاشید و به جایی رسیدم که حتی خودکشی کردم.

متهم در مورد علت خودکشی‌اش گفت: خانواده‌ام درگیر پرونده من شده‌ و به شدت تحت فشار بودند. آنها سختی زیادی کشیدند و اتفاقی در زندگی‌ ما افتاد که همه چیز را دگرگون کرد. تنها برادرم را در یک حادثه از دست دادم. پدرومادرم ضربه سختی خورده ‌بودند و نمی‌توانستند تحمل کنند. آنها از طرف من تحت فشار بودند و مرگ برادرم هم آسیب بزرگی به آنها زد.

می‌خواستم خودم را بکشم تا همه چیز تمام شود و هم مادرم راحت شود و هم خودم اما نجات پیدا کردم. متهم در ادامه توضیح داد: دو روز قبل از تولد ۱۸سالگی‌ام دست به قتل زدم و زندانی شدم. حالا هم درخواست دارم در مجازاتم تخفیف بدهید تا آزاد شوم و بتوانم خسارتی را که به خانواده‌ام زدم جبران کنم. پدرم برای اینکه دیه درخواستی اولیای‌دم را بپردازد خانه‌اش را فروخت و هرچه داشت روی پول خانه گذاشت و به اولیای‌دم داد.

حالا می‌خواهم کار کنم و از این به بعد مراقب پدرومادرم باشم. بعد از پایان دفاعیات متهم هیات قضات وارد شور شدند تا درخصوص جنبه عمومی جرم تصمیم‌گیری کنند. دیگر متهمی که از اولیای دم رضایت گرفته‌ بود نیز روز گذشته در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. این مرد جوان در یک درگیری خیابانی مرتکب قتل شده ‌بود. در این جلسه هم بعد از اینکه نماینده دادستان تهران برای متهم به لحاظ جنبه عمومی جرم درخواست مجازات کرد، متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: من اتهامم را قبول کردم و در همه مراحل پرونده اعتراف کردم که ضارب بودم. او در توضیح ماجرا گفت: ما پشت چراغ قرمز بودیم. ماشین مقتول هم پشت چراغ بود. من دیر حرکت کردم و او پشت‌سر من مرتب چراغ و بوق می‌زد.

چراغ دوباره قرمز شد. او از اینکه من دیر حرکت کرده ‌بود عصبانی شد و حمله کرد. آنها سه نفر بودند و با چوب مرا زدند. سعی کردم چوب را بگیرم اما نتوانستم. آنها دو ضربه به من زدند. گیج شده ‌بودم. روی داشبورد ماشین چاقو برداشتم و یک ضربه به مقتول زدم. قصدم این نبود که او را بکشم فقط می‌خواستم از خودم دورش کنم. متهم گفت: وقتی آن مرد زخمی شد او را سوار ماشین کردم و سریع به بیمارستان رساندم تا لحظه‌ای هم که فوت شد بالای سرش بودم. متهم که به دلیل وارد آوردن ضربه‌ چاقو به یکی از همراهان مقتول به پرداخت دیه و یک سال حبس محکوم شده است، خطاب به قضات گفت: من آدم شروری نیستم و در این مدت که زندانی بودم خیلی به کارهایی که کردم فکر کردم. مرتب نماز و دعا می‌خوانم و خداوند توبه‌ام را پذیرفت و نوری در دل اولیای‌دم انداخت که من را ببخشند.

از شما هم درخواست دارم با توجه به اینکه به دلیل نزاع و ایراد جرح عمدی به یکی از همراهان مقتول به سه سال حبس محکوم شدم در مجازات من تخفیف قایل شوید. هیات قضات شعبه ۷۱ در پایان درخصوص دو پرونده‌ای که رسیدگی کرده‌ بودند وارد شور شدند تا رای خود را صادر کنند.