برخی از امضاکنندگان با فرار از کشور، در دیار غربت جان باختند. دسته دیگری به جوخههای اعدام سپرده شدند و سرلشکر جلال پژمان راهی زندان شد و پس از دوبار حبس، سرانجام آزاد شد و فرصت این را یافت که به مرور خاطراتش بپردازد.

چگونگی شکل گیری ارتش نوین در دوره پهلوی اول - که اساس و بنیان حکومت وی را تشکیل می‌داد - و سرانجام اضمحلال آن در شهریور ۱۳۲۰ شاهدی از دور و نزدیک چون جلال پژمان دارد.

او پله‌های ترقی را در نظام ارتش شاهنشاهی به تدریج طی می‌کند و سرانجام به فرماندهی لشکر گارد شاهنشاهی می‌رسد.

او بار دیگر در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ شاهد و ناظر اضمحلال همیشگی نظامی است که سال‌ها در ارتش آن به عنوان فرمانده خدمت کرده است و باید باور کند که این نظام عمرش به سر آمده و باید برود، اما تردید تا آخرین لحظات در چهره و قلم تمامی فرماندهان ارتش، به رغم آنکه فروپاشی را خود شاهد و ناظر هستند، وجود دارد. اما سرانجام اعلام بی طرفی ارتش، تکلیف را یکسره می‌کند.

خواننده در این کتاب سیر تکوین و فروپاشی ارتش شاه را می‌تواند در میان سطور آن بیابد و روزهای پرالتهاب ارتش در زمان انقلاب را در برابر دیدگانش ترسیم کند.

پژمان پا به پای خواننده خود، آن روزها را به تصویر می‌کشد و با نقد خاطرات قره‌باغی و فردوست، از دیدگاه خود، علل فروپاشی ارتش و اضمحلال نظام شاهنشاهی را بازگو می‌کند. صداقت گفتار پژمان در میان نوشته‌هایش به خوبی پیداست و او در حالی که امروز مرز ۸۵سالگی را طی کرده، هرگز حاضر نشد خاطراتش در خارج از کشور به چاپ رسد و با بازگویی خاطراتش، به عنوان یکی از فرماندهان ارتش شاهنشاهی، آن هم در سطح عالی رتبه، به هر چه روشن‌تر شدن بخشی از تاریخ ایران، به خصوص در دوران انقلاب کمک شایانی کرده است.

فروپاشی ارتش شاهنشاهی: خاطرات سپهبد جلال پژمان فرمانده لشکر گارد شاهنشاهی را انتشارات نامک در ۵۲۸ صفحه منتشر کرده است.