به گزارش افکارنیوز به نقل از ايسنا، متن کامل پیام اين مفسر قرآن و مدرس حوزه علميه به شرح زیر است: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين و الأئمة الهداة المهديين سيّما خاتم الأنبياء و خاتم الأوصياء(عليهما آلاف التحيّة و الثناء) بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّءُ الي الله!

مقدم بزرگوران قرآن‌پژوه و علاقه‌مندان به علوم وحیانی را گرامی می‌داریم از برگزارکنندگان این گردهمایی وزین قدرشناسی می‌کنیم و سعی بلیغ همه شما بزرگواران را مشکور ذات اقدس الهی می‌دانیم و از خدای سبحان مسالت می‌کنیم همه شما و عموم علاقمندان به قرآن و عترت را مشمول ادعیه زاکیّه ولی عصر قرار بدهد.

تحول علوم عموما و تحول علوم انسانی خصوصا، از رهاوردهای پربرکت نظام جمهوری اسلامی به برکت کوشش امام راحل و جوشش خون شهدای انقلاب و جنگ(رضوان الله علیهم) است مهم‌ترین کاری که انسان در تأسیس مدینه فاضله یا نظام عقل و عدل دارد و مانند آن پرورش انسان‌های صالحِ صادق است و بهترین راه برای پرورش انسان صالح صادق همان مراکز حوزوی و دانشگاهی است بلاواسطه و سطح عموم جامعه است باواسطه. آنچه می‌تواند علوم انسانی را متحوّل کند شناخت انسان است از یک سوء شناخت جهان است از سوی دیگر معرفت پیوند انسان و جهان است از سوی سوم. اضلاع این مثلثمبارک و میمون اگر مشخص بشود انسان طرزی علوم انسانی را پایه‌گذاری می‌کند که با علوم تجربی و ریاضی هماهنگ باشد و طرزی علوم تجربی و ریاضی را پایه‌گذاری می‌کند که با علوم انسانی هم‌آوا باشد همه علوم ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با انسان دارند. علوم انسانی موضوع محوری­اش انسان است علوم تجربی نیمه‌تجربی ریاضی و مانند آن مصرفش انسان است گرچه علوم تجربی و نیمه تجربی موضوع‌شان انسان‌شناسی نیست لکن مصرف همه آن علوم، انسان است که باید به دست انسان اجرا بشود اگر انسان خود را شناخت و دیگران را شناخت قهراً در بهره‌برداری از این علوم تجربی و ریاضی کامیاب و موفق است و اگر خود را نشناخت و دیگران را نشناخت و نظام را نشناخت در بهره‌برداری از علوم تجربی و ریاضی کامیاب نخواهد بود این ناکامی مربوط به جهل علمی یا جهالت عملی انسان است.

مطلب ديگر آنكه هر علمي يك سلسله مسائل فرعي دارد كه اين مسائل فرعي از آن مباني مهم استخراج ميشود و آن مباني مهم از منابع استنباط ميشود كسي كه بخواهد درباره ابعاد گوناگون انسان در بخش سياست، اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، جامعه، خانواده و مانند آن بحث كند چه درباره مسائل ديگر بايد حقيقت انسان را بشناسد كيفيت پيوند او با آفريدگار خود و با آغاز و انجام عالم را بشناسد چه اينكه بايد كيفيت همآوايي اجزاي عالم را هم بررسي كرده باشد اگر كسي اين مجموعه را نشناخت انسانشناس خوبي نخواهد بود زيرا نه انسان يك تافته جدابافته است كه از جهان جدا باشد و نه جهان انسان را رها ميكند پس معرفت صحيح انسان و تدوين مسائل انسانشناسي مرهون آشنايي به مباني اصيل اين معرفت است آن مباني بايد از منابع اصيل استنباط شود كسي كه موحدانه ميانديشد منبع اصيل مباني را وحي الهي, ميداند و معرفتشناسي او در قلمرو حس تجربي محدود نميشود هم تجربه حسّي را بها ميدهد هم نيمهتجربي را در بخش رياضي، هم معرفت تجريدي را در فلسفه و كلام و عرفان نظري و هم معرفت شهودي را در عرفان عملي بها ميدهد از اين راهها و روشها به سراغ كشف حقيقت ميرود منبع وحياني را با اين راهها و با كمك نقل كشف ميكند از منابع وحياني و از اين راههاي اصيل معرفتشناسي، مباني را كه درباره هويّت انسان سخن ميگويد به دست ميآورد از آن مباني, مسائل انسانشناسي را در سطوح مختلف تدوين ميكند ميشود علم انسانشناسي.