به گزارش افکارنیوزبه نقل از مهر، جلسه دادگاه صبح امروز به ریاست قاضی عزیز محمدی رئیس شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که در ابتدای جلسه قاضی اصغری روشن نماینده دادستان با تشریح کیفر خواست گفت: دراین پرونده دارا ۲۰ ساله متهم است ۲۴ اردیبهشت امسال درخیابان ولیعصر، کوچه هشتم گاندی دختر جوانی به نام تینا را به قتل رسانده است.

بر اساس محتویات پرونده، تینا به علت کم عرض یودن خیابان قادر به پارک کردن خودروی خود نشده و دارا از او می خواهد که اجازه دهد خودرو را برایش پارک کند.

پسر جوان به محض سوارشدن به خودرو به قصد سرقت چند بار با تینا برخور دکرده و از محل متواری می شود. دختر جوان نیز پس از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحات جان خود را ازدست می دهد.

وی ادامه داد: با تحقیقات انجام شده متهم ۱۲ تیرماه در یک کمپ ترک اعتیاد در کرج دستگیر می شود و در بازجویی ها به قتل اقرار می کند. وی همچنین در بازجویی ها به سرقت یک دستگاه گوشی تلفن همراه درتاریخ ۷ اردیبهشت امسال با همدستی یکی از دوستانش به نام علی و داشتن رابطه نامشروع با دختر جواب به نام پونه اقرار می کند.

حال با توجه به اقرار متهم، تحقیقات صورت گرفته و تایید سلامت روحی وروانی وی از سوی پزشکی قانونی، تقاضای مجازات قانونی را دارم.

سپس پدردارا با قرار گرفتن درجایگاه گفت: دخترم دارا چند اختراع درایران و خارج از کشور داشت. اوبه نفع جامعه زندگی می کرد. تمام زندگی تینا در تحقیق و علم وکمک به جامعه خلاصه می شد. حالا هم برای قاتل او تقاضای اشد مجازات را د ارم.

وی ادامه داد: وقتی موضوع تصادف را به من اطلاع دادند، با کمک یک مامور پلیس خودم را به خودروی اورژانس رساندم. دخترم گفت: متهم در یک لحظه پشت فرمان نشسته وبرای سرقت به شدت با او تصادف کردم. موضوع مشکل برای پراک خودرو صحت ندارد. دخترم ۱۰ سال بود که گواهینامه داشت وحتی درمسابقات اتومبیل رانی نیز شرکت می کرد. خواستار قصاص قاتل دخترم هستم و حتی حاضرم تفاضل دیه را پرداخت کنم.

رئیس دادگاه سپس از نامزد مقتول خواست درباره روز حادثه توضیح دهد که وی با تشریح ماجرا گفت: وقتی خود را به تینا رساندم او موضوع تصادف و سرقت خودرو را برایم تعریف کرد. اعضای بدن نامزدم به چند بیمار نیازمند اهدا شد و او پس از مرگش نیز به هموطنانش کمک کرد.

قاضی عزیز محمدی سپس با تفهیم اتهام به دارا ازاو خواست به دفاع از خود بپردازد. پسر جوانی پس از حضور در جایگاه گفت: من اتهامات سرقت را قبول دارم اما مرتکب قتل عمدی نشده ام.

قاضی: انگیره ات برای سرقت چه بود؟

متهم: من به خاطر هیجان مرتکب سرقت می شدم. لحظه فرار از صحنه جرم ر ا دوست داشتم و احساس می کردم در این لحظه قدرت بیشتری پیدا می کنم البته ماجرای سرقت ۲۰۶ وقتل تینا اتفاقی رخ داد. روز حادثه به یک کافی شاپ مخروبه درحوالی محل حادثه رفته و درآنجا شیشه مصرف کردم. سه چهار شب بود که نخوابیده بودم. آن روز با دختر مورد علاقه ام پونه قرار ملاقات داشتم. پول موادم هم تمام شده بود. راهی خانه مادرم که در گاندی بود شدم که خودروی مقتول زودتر از من به داخل کوچه هشتم پیچید. مقتول یک بار سعی کرد خودروی خود را پارک کند اما نتوانست بعد هم از من خواست این کار را انجام دهم. وقتی پشت فرمان نشستم متوجه شدم تینا درفاصله ۲ متری ماشین است و تصمیم به سرقت خودروی ۲۰۶ گرفتم. نیم متری که عقب آمدم از سمت چپ با مقتول تصادف کردم و دیگر هم او را ندیدم. البته هنگام فرار حس کردم از روی چیزی رد شدم تصور می کردم از روی دست انداز بوده است. درحالی که چند نفر درتعقیب من بودند از کوچه فرار کرده و خود را به پارک پردیسان رساندم بعد هم با دوستانم تماس گرفته و خواستم نزد من بیایند.

وی ادامه داد: دوستانم پس از تهیه مواد مصرفی من سراغم آمده و به یک مهمانسرا درجاده کن رفتیم. تا صبح همانجا خوابیدم و بعد سراغ پونه رفتم. به سمت دماوند رفتیم که درمیان راه با ایست وبازرسی پلیس روبرو شدیم به همین خاطر مجبور به بازگشت به طرف تهران شدم. چند روز بعد از این ماجرا با خودروی ۲۰۶ تصادف کرده وآن را دریوسف آباد رها کردم.

قاضی: درباره سرقت تلفن همراه توضیح بدهید؟

متهم: شب حادثه به همراه دوستم به نام علی که هم اکنون فراری است درحوالی میدان ونک بودیم که دوستم موبایل پسر جوانی را به بهانه تماس گرفتن گرفت وسریع از محل فرار کر دیم.

قاضی: چرا بعد از تصادف با مقتول فرار کردی؟

متهم: به دلیل ترس از خماری و زندان ازمحل گریختم.

قاضی: گواهی نامه داری؟

متم: بله دارم

پس از دفاعیات متهم دو تن از شاهدان ماجرا با حضور در دادگاه به تشریح روز حادثه پرداختند. یکی از آنها گفت: با شنیدن صدای جیغ و فریاد متوجه ماجرا شده و قصد گرفتن متهم را داشتم که او با استفاده از خط " بی ار تی " از محل فرار کرد.

وکیل مدافع دارا نیز در دفاع از موکلش گفت: عمدی بودن حادثه از سوی موکلم منتفی و خارج از مجازات قصاص است. موکلم هیچ انگیره ای برای کشتن تینا نداشته است. دارا یک بیمار روحی و روانی و خطرناک است که باید همه جوانب روحی و روانی وی مورد بررسی قرار گیرد.

وی ادامه داد: دادسرا در صدور کیفر خواست برای موکلم عجله کرده و در این رابطه اورژانس نیز مقصر بوده است زیرا تاخیر اورژانس و نرساندن تینا به نزدیکترین بیمارستان در مرگ او بی تاثیرنبوده است.

قاضی عزیزمحمدی سپس جلسه دادگاه را برای رسیدگی به اتهام رابطه نامشروع، غیر علنی اعلام کرد که پس از تحقیق از دارا و پونه جلسه دادگاه دوباره به صورت علنی ادامه یافت. متهم به قتل در آخرین دفاعیات خود گفت: من اتهام سرقت را قبول دارم اما مرتکب قتل عمدی نشده ام.

پس از آخرین دفاعیت متهم قضات دادگاه برای صدور حکم مجارزات متهمان وارد شور شدند.