به گزارش خبرنگار «افكار» چه آمدني بود و چه رفتني. اگر اين مدير اقتصادي- ورزشي اين توانايي را داشت كه مسوولان رده‌بالاي ورزش كليد يكي از مهم‌ترين باشگاه‌هاي كشور را به او بسپارند چگونه بعد از دو سال و درست آن زمان كه آقاي مهندس به زعم خود توانسته بود دست‌هاي ناپاك را از باشگاهش قطع كند و تازه زمينه كار را فراهم كند. ناگهان از «استقلال» به ميان «لحاف» و «تشك‌‌ها» پرتاب مي‌شود تا قدرت مديريت خود را در اين بخش از صنعت به نمايش گذارد. حتما واعظ جاي گرم و نرمي دارد و انرژي‌اش صرف جنگ با پلشتي‌هاي محيط نمي‌شود اما قطعا باشگاه استقلال محيط جالبي براي آبديده كردن يك مدير جهت بهبود وضعيت «بستر» در جامعه نيست. چگونه واعظ آشتياني كه تا همين چند ماه پيش دست راست رييس ورزش كشور محسوب مي‌شد و حكم مشاور عالي را زير بغل داشت حالا مدعي است اگر كلاهش هم سمت ورزش بيفتد حاضر به بازگشت و برداشتن آن نيست. چنين تعاملي با يك مدير چيزي غير از افراط و تفريط نيست؟ واعظ آشتياني قرار بود نفر دوم سازمان تربيت بدني باشد و تجربه سال‌ها حضور در فدراسيون دوچرخه‌سواري و باشگاه استقلال را خرج سال‌هاي پيش‌رو كند. اما حالا كجاست. مدير يك شركت توليد لحاف و تشك كه گفته مي‌شود از زيرمجموعه‌هاي انصاري دوست و رفيق متمولش است. او تمام سيم‌هاي ارتباطي با ورزش را قطع كرد. و حتي از گفت‌وگو با خبرنگاران هم اجتناب‌ مي‌ورزد. شايد توجيه چنين رفتاري كارنامه كاري او در استقلال باشد و اينكه رييس جديد حق دارد مديران زيرمجموعه‌اش را خودش انتخاب كند و همانطور كه واعظ با سفارش زريبافان و علي‌آبادي به باشگاه استقلال گام نهاد حالا حق انتخاب با سعيدلو است و وي نيز بايد به آن گردن گذارد. اما نكته اينجاست كه همين جناب سعيدلو حكم مشاور عالي و قائم‌مقام را براي واعظ امضا كرد و اگر اختلاف سليقه‌هاي پيش آمده بعد از گرفتن اين حكم را هم ملاك تصميم‌گيري تازه در كنار گذاشتن واعظ قرار دهيم باز هم اينچنين حذف کردن يك مدير از صحنه ورزش قابل توجيه نخواهد بود. واعظ رفت، در حالي كه سال‌هاي زيادي از عمر ورزش ايران صرف اين جناب مهندس شد تا مديريت در اين حوزه را بياموزد. يكسال آزگار هواداران استقلال دستشان از جام دور ماند تا واعظ در عرصه جنگ با جا مانده‌هاي اين تيم يكه تازي كند و حالا اين مدير آبديده كنار مي‌رود تا شايد او هم به يكي از آلترناتيوهاي مديريتي در اين باشگاه تبديل شد كه اگر فردا روزي مديري آمد كه از قيافه حاجي فتح‌ا...زاده خوشش نمي‌آمد سراغ واعظ نامي را بگيرد. واعظ آشتياني تنها چهره شاخص مديراني از اين دست كه با سرنوشتي مشابه آمدند و رفتند نيست؛ دكتر قريب در همين باشگاه استقلال يا محمد دادكان در فدراسيون فوتبال. تجربه و سابقه‌ ايشان به قربانگاه اختلاف نظر با مديران بالادستي رفت تا به تبعيدگاه كنج غزلت فرستاده شود.