به گزارش افکارنیوز، روزنامه کیهان نوشت: تقی رحمانی که قریب یک سال است به فرانسه گریخته، در مورد نقش هاشمی برای اپوزیسیون جمهوری اسلامی نوشت: محوری ترین نکته نسبت ما با هاشمی است. اگر ما اهدافی داریم و بدون هماهنگی با هم در مسیری می رویم باید با روشن کردن آن بتوانیم به راهی که می رویم یاری رسانیم. در عین حال دچار توهم هم نشویم. چرا که در مورد امر راهبردی این تاثیر قدرت نیرو و فرد است که تاثیر می گذارند نه حقانیت ما؛ هاشمی در صحنه سیاست موثر است، اگرچه تعیین کننده نیست. پس ما حضور وی را پررنگ نکردیم بلکه با گشودن آن می توانیم توان برخورد مناسب با صورت مسئله را پیدا کنیم.
وی می افزاید: موضوع دوم آن است که ما به فضای باز نیاز داریم. این فضا را چگونه می توان به دست آورد؟ فضا را باید یا اپوزیسیون بسازد یا خارجی یا این که کشمکش داخل حکومت به انجام رساند. به نظر می رسد که سومی دست به نقدتر است. اپوزیسیون به تنهایی نمی تواند چنین کند. پس تدبیر آن است که رصد کنیم آنچه را که در حکومت می گذرد.
هاشمی خواسته و ناخواسته چنین می کند. این را هم به میل ما نمی کند که ما آن را پررنگ کنیم یا کم رنگ؛ پررنگ - کم رنگ کردن هم امری ارادی نیست. در عوض باز کردن موضع هاشمی ما را هوشیارتر می کند. هوشیاری که بزرگان ما کمتر داشتند.
تقی رحمانی خبر داده: در سال ۸۴ از سوی طرفداران هاشمی به ملی - مذهبی ها پیشنهاد شد که در دور اول از هاشمی حمایت کنند اما نکردند و از معین حمایت کردند تا جبهه دموکراسی و حقوق بشر درست شود. اما دیدیم که توان اصلاح طلبان توان تشکیل جبهه نبود. در نتیجه فشار بر ما به غایت رسید و جبهه هم تشکیل نشد. چون برآورد اصلاح طلبان از خود ذهنی بود. آنان برآورد نادرستی داشتند که آقای معین در دور اول با ۱۷ میلیون رأی رئیس جمهور است.
عضو جریان نفاق که سالهاست با حزب مشارکت تعامل نزدیکی دارد، همچنین نوشت: ما به فضای باز نیاز داریم و هاشمی در این راه با ما همراه است با هر نیتی که دارد. او اسطوره نیست. در عین حال بر محدود شدن حاکمیت باور دارد. واقعیت تلخ این است که در کشمکش ها فردی بالا می آید که پای در قدرت داشته باشد. تقدیر ما این بود که یکی جلو بیفتد و قدرت داشته باشد تا جلوه کند(نمونه آن آقای موسوی و کروبی و…) و ماجرا ایجاد کند، بعد بقیه مخالف موافق به دنبال ماجرا می روند. مگر جنبش سبز چنین نبود؟ لازم است نیروها با هم کنار بیایند.
وي در پايان نوشت: پس مسئله ما هاشمي نيست، مهم نحوه برخورد با ماجرا و اصحاب قدرت است. خطر هم هاشمي نيست، بلكه اين است كه مخالفان با نيروهاي هم قد خود كنار نمي آيند اما ناشناخته قدرتمند را دنباله رو مي شوند. به اطراف خود نگاه كنيد. دموكرات هاي واقعي، چه قدر ثروت و نفوذ مردمي و امكانات دارند. پس مطابق توان خود حركت كنيم تا بعداً زماني موثر شويم.