در جهان پیشرفتۀ کنونی، کار از عوامل کلیدی توسعه محسوب میشود و کشورهایی که به عارضۀ کمکاری یا تنبلی دچارند از کاروان پیشرفت و توسعه عقب خواهند ماند. امروزه کار، اعم از کار فکری یا جسمی، دارای جایگاه ویژۀ اقتصادی بوده و به نیروی انسانی به عنوان یک سرمایۀ بیبدیل نگریسته میشود. طبق بررسیهای تطبیقی، متأسفانه، فرهنگ کار در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته در سطح پایینتری قرار دارد. این امر مستلزم آسیبشناسی جدی فرهنگ کار در ایران و ارائۀ راهکارهای مناسب جهت ارتقای این فرهنگ است.
اندیشمندان و متفکران جهان هر کدام به فراخور مشرب فکری و بستر اندیشهشان تلاش کردهاند تا به نوعی به تجزیه و تحلیل و ریشهشناسی فرهنگ کار در جوامع مختلف بپردازند. ماکسوبر، پارسونز، گالبرایت، و… از این جملهاند. یکی ضعف فرهنگ و اخلاق کار را موجب راکد ماندن نیروی کار و در نتیجه عقبماندن جوامع میداند و یکی دیگر عوامل روانی و انگیزشی را در بالا رفتن و یا پایین آمدن بازده نیروی کار مؤثر میداند.
بنا بر یک گزارش بینالمللی، پیشرفت یک کشور با فرهنگ کار مردمانش رابطۀ مستقیم دارد. اگر سنگاپور در هر سال فقط معادل ۱۰۰ میلیارد دلار نرمافزار میفروشد و اگر مردم ژاپن تنها ۸۰۰ میلیارد دلار در حسابهای پسانداز خود پول دارند و اگر چینیها امروز بیش از ۴۰ درصد بازار واردات آمریکا را به تولیدات خود اختصاص دادهاند، بدون تردید فرهنگ کار در این کشورها از علل موفقیتهای عظیم اقتصادی آنها بوده است. آسیبشناسی فرهنگ کار در جامعۀ ایران نیازمند یک بررسی جامع و تحلیلی است، امّا مصادیق کمکاری یا تنبلی در ایران را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد:
۱ - پایین بودن ضریب بهرهوری در سیکل نیروی انسانی
۲ - پایین بودن ساعت متوسط کاری(متوسط روزانه دوساعت و ۱۸ دقیقه برای مردان و ۲۱ دقیقه برای زنان)
۳ - فرار از کار و مسئولیت و بیانگیزگی
۴ - کار نامفید و اتلاف وقت(بیکاری پنهان)
۵ - تعطیلیهای فراوان رسمی و غیررسمی
۶ - سرگردانی و معطلی اربابرجوع در ادارات
۷ - پاک کردن صورت مسئله به جای حل آن
۸ - وقتگذرانیهای بیهوده(مثلاً تماشای تلویزیون به جای مطالعه)
۹ - مدرکگرایی و بیمیلی جدی به درس در مدارس و دانشگاهها
۱۰ - بیبرنامگی و بینظمی در کار
البته، موارد فوق نسبت به همۀ افراد جامعه عمومیت ندارد و در مقاطع مختلف دارای نوسان است. با این حال، مصادیق فوق الذکر در فرهنگ عمومی کار ایرانیان مشاهده میشود. پژوهشگران در بررسی عوامل تنبلی خاورمیانه و ایران به آسیبهای خارجی و داخلی اشاره کردهاند. عوامل خارجی عبارت است از طرحهای استعماری که از دیرباز قدرتهای برتر جهان علیه کشورهای جهان سوم اعمال کرده است و فرهنگ کار و خودکفایی را در میان آنان دچار آسیب کرده است. از جملۀ این طرحها عبارت است از:
۱ - ترویج فرهنگ مصرفگرایی و رفاه طلبی و تجملگرایی
۲ - صدور کالاهای مصرفی به جهان سوم
۳ - برنامهریزی جهت جذب یا ربایش نخبگان
۴ - تهاجم فرهنگی جهت انفعال و بازداشتن نسل جوان از کاروکوشش
اما در آسیبهای داخلی فرهنگ کار در ایران عوامل متعدد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و نیز سیاسی دخیل است که به طور خلاصه عبارت است از:
عوامل فرهنگی و اجتماعی
- تلقی غلط از فرهنگ کار(نگاه شخصی و منفعتطلبانه به کار به جای رویکرد ملی و راهبردی، اهتمام به مشاغل کاذب همچون دلالی و کارچاق کنی به جای کارهای مفید و تولیدی، و …)
- مصرفگرایی و رفاهطلبی
- ضعف کار جمعی و سازمانی
- ناهمخوانی تخصص(مدرک تحصیلی) و کار
- ضعف بهره گیری از علوم و فنآوریهای روز
- تبعیض و شکاف طبقاتی
- ضعف کار آموزشی و رسانهای و تبلیغی
- دور شدن از فرهنگ ملی و معارف دینی(فقدان ارزشمداری کار)
عوامل سیاسی
- ضعفهای ساختاری(بوروکراسی، خلأ در قوانین اجرایی و نظارتی، و …)
- دولتی بودن اقتصاد(انحصار و نبود رقابت، عدم شکوفایی استعدادها، کاهش انگیزه در سیستم دولتی، و …)
- ریشههای فرهنگ دورۀ استبداد(ضعف مشارکت اجتماعی، گسست اجتماعی و عدم تعلق ملی، و …)
با توجه به آسیبهای فوق، لازم است راهکارهایی متناسب با هر آسیب، اعم از فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، ارائه شود که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
- ترویج فرهنگ کاروتلاش و پشتکار به عنوان یک ارزش انسانی و دینی و ملی
- کارآفرینی و ایجاد بستر خلاقیت و تخصصگرایی
- ترغیب به کار جمعی و سازمانی و مدیریت علمی
- ایجاد انگیزۀ مادی و معنوی و روحیۀ نشاط و امید
- ساماندهی قوانین و راهکارهای اجرایی و نظارتی
- ایجاد فضای رقابتی و مشارکتی(با استناد به اصل ۴۴)
- ترمیم گسستهای ملی و مناسبات دولت و ملت
- تکیه بر خودکفایی و صادرات به جای وابستگی و واردات
- تکیه بر فرهنگ دینی و ملی در برابر تهاجم فرهنگی غرب
- بهرهگیری از تجارب کشورهای پیشرفته و موفق
بر همین مبنا، باید تصریح کنیم برخی از مطالعهها و پژوهشهایی هم که در ارتباط با علل توسعه نیافتگی در ایران صورت گرفته است به این نتیجه دست یافته اند که یکی از موانع عمده در این راه موانع فرهنگی، به ویژه ضعف فرهنگ و اخلاق کار در ایران است. از مصادیق و نشانههای بارز ضعف فرهنگ کار در ایران میتوان به گریز از محل کار، بیانگیزگی، اتلاف وقت در محل کار، سرگردانی افراد در مراجعه به سازمانها و ادارات دولتی و خصوصی اشاره کرد.
همچنین، نتایج همایش تکامل فرهنگ کار نشان داد که در ایران فرهنگ و اخلاق کار در حد بسیار ضعیفی قراردارد و این مسئله را مطرح کرد که ما در سطح ملی شاهد نوعی بحران در تلقی از کار، ثروت اندوزی و انباشت سرمایه، و مفاهیم مرتبط با آن و به طور کلی فرهنگ مربوط به کار هستیم. به علاوه، به نظر میرسد میزان انگیزۀ پیشرفت نیز در بین مردم ایران کم است و صرفآً برای دستیابی به استاندارد مطلوبی برای تأمین اجتماعی است و در نتیجه پس از تأمین آن تلاش و پشتکار، سرمایهگذاری، و سختکوشی توجیه چندانی در بین ایرانیان ندارد.
با توجه به اینکه تحقق اهداف توسعه مستلزم وجود فرهنگ، نگرش، و روحیات اقتصادی مشوق و انگیزهبخش است به طوری که از سرمایه گذاری، کار و کارآفرینی، تلاش و پشتکار، نظم و دقت، خلاقیت و نوآوری در کار، روحیۀ کار جمعی و مشارکت، مهارت حل مسئله، روحیۀ مسئولیتپذیری، و…حمایت کند. لذا، فقدان و یا ضعف این روحیات، که در قالب ضعف فرهنگ کار مفهومسازی شده است، مانع بزرگی بر سر راه توسعۀ اقتصادی در کشور قلمداد میشود. با توجه به موارد فوق، لازم است تا با ارائۀ الگویی نظری برای تحلیل علل توسعه نیافتگی در ایران به نقش مهم و برجستۀ فرهنگ کار در این زمینه پرداخته، نشانهها و
مصادیقی برای طرح مسئلهای اجتماعی با عنوان ضعف فرهنگ و اخلاق کار ارائه کرد.
شناسه خبر:
۱۸۶۱۳۰
از تنبلی ما را چه حاصل؟
اگر سنگاپور در هر سال فقط معادل ۱۰۰ میلیارد دلار نرمافزار میفروشد و اگر مردم ژاپن تنها ۸۰۰ میلیارد دلار در حسابهای پسانداز خود پول دارند و اگر چینیها امروز بیش از ۴۰ درصد بازار واردات آمریکا را به تولیدات خود اختصاص دادهاند، بدون تردید فرهنگ کار در این کشورها از علل موفقیتهای عظیم اقتصادی آنها بوده است.
افکارنیوز گروه اجتماعی / میثم بشیری: