افکار

- دین آمده که ما را ارتقا ببخشد و جانها را به ارزش خود آگاه کند. زمانیکه دین اینچنین باشد برای برپایی و اقامه این دین نیاز به عقلانیت است. نسبت عقلانیت و دین مانند نسبت درخت است به میوه؛ عقلانیت درخت و معنویت میوه این درخت است و چنانچه عقلانیت وجود نداشته باشد اساسا معنویتی شکل نمی گیرد.

قائم مقام سازمان فرهنگی اکو در ابتدای همایش «جوانان، عقلانیّت، پیشرفت و ارزش‌مداری» با اشاره به نسبت عقلانیت و معنویت، گفت: ما در جامعه ای زندگی می DSC _ ۰۰۸۱کنیم که شتاب تغییرات بسیار بالا است و تغییرات بر تدبیرات ما پیشی می گیرد و موظف هستیم که رسالت بزرگ انسانی و دینی را انجام دهیم که از تغییرات پیشی بگیریم و خود را با مدیریت های راهبردی و اعمال سیاست های درست بر تغییرات مسلط کنیم.

دکتر ابطحی خاطرنشان کرد: برای اینکه به چنین هدفی برسیم به دو بال نیاز داریم یکی عقلانیت و دیگری معنویت که منظور بنده از معنویت مجموعه احکامی است که در منابع معتبر دینی به ما رسیده است. دین آمده که ما را ارتقا ببخشد و جانها را به ارزش خود آگاه کند. زمانیکه دین اینچنین باشد برای برپایی و اقامه این دین نیاز به عقلانیت است. نسبت عقلانیت و دین مانند نسبت درخت است به میوه؛ عقلانیت درخت و معنویت میوه این درخت است و چنانچه عقلانیت وجود نداشته باشد اساسا معنویتی شکل نمی گیرد.

اولین سخنران این همایش تصریح کرد: هر چند که در جهان معاصر سه رویکرد در خصوص نسبت عقلانیت و معنویت مطرح شد رویکرد اول عقلانیت حداکثری، رویکرد دوم ایمان گرایی محض و رویکرد سوم هم عقلانیت انتقادی در عقلانیت حداکثری اعتقاد بر این است که باورهای دینی نباید مورد سنجش عقل قرار بگیرند و اساسا باورهای دینی باید تحت تابعیت بحثعقل باشد و هر باور دینی که مورد سنجش عقلانیت قرار نگیرد باور نیست.

این استاد دانشگاه افزود: در ایمان گرایی محض هم اعتقاد بر این بود که باورهای دینی اساس مورد سنجش عقل قرار نمی گیرند بلکه این ایمان و باور است که حاکمیت دارد چه عقل بپذیرد و چه نپذیرد. نگاه سومی مطرح شد تحت عنوان عقلانیت انتقادی و در این نگاه کاستی ها و کجی های نگاه اول جبران شد و اعتقاد بر این شد که برخی از باورهای دینی می تواند مورد ارزیابی و داوری عقل قرار گیرد. ساحتهای دین دارای بخش هایی است که یک بخش آن می تواند مورد داوری عقلی قرار بگیرد اما بخش هایی وجود دارد که فراتر از ساحت عقلانی است.

وی یاد آور شد: چنین عقلانیت انتقادی در تفکر اسلامی هم مورد پذیرش قرار گرفته بود و ما در اندیشه اسلامی همنشینی، همراهی و هم سخنی عقل و دین را داریم. عقل و دین در اندیشه اسلامی مانند چرخ و بال هواپیما است. عقل بنیادنی نه عقل ابزاری که از آن در قرآن به عنوان حکمت تعبیر می کنیم و در اندیشه دینی آن را حکمت می نامند که عقل ابزاری هم در طول همین حکمت است.

ابطحی اظهارداشت: در دنیایی که عقل بتواند راهبری کند دین ورود پیدا نمی کند امام آینده آدمی و سرنوشت انسان فراتر از حرکت بر مبنای چرخ هواپیما است. بلکه انسان مسیرهایی را می رود که در آنجا به چرخ نیازی نیست وقتی سرعت حداکثری شد چرخ ها باید بسته شوند و به ابزار دیگری به نام بال نیاز است.

وی تاکید کرد: اگر چنین نسبت و رابطه ای را باور داشته باشیم ما می توانیم به هم نشینی عقل و دین رای بدهیم، نه دین را موجب محدود شدن عقل بدانیم و نه عقل را موجب تعطیلی دین. قرآن به عنوان مهمترین منبع کلام آسمانی است و از زبان رسول بیان شده است در جای جای آیاتش به عقلانیت، دانش، تفکر و تدبر پرداخته است.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: در قرآن ۷۸۰ بار کلمه علم به کار رفته است، ۴۹ بار کلمه عقل، ۱۸ بار کلمه تفکر به کار رفته است، ۱۶ بار کلمه تدبر به کار رفته و همه اینها نشان دهنده این است که این جغرافیای تفکر اینچنین به عقل نگاه می کند و جایگاه عقل را به عنوان جایگاه شایسته ای به رسمین می شناسد.

وی گفت: اگر می خواهیم پرچم عقلانیت و معنویت را در این جامعه به اهتزاز دربیاوریم و بخواهیم این پرچم را در دست داشته باشیم و به صاحب اصلی آن یعنی امام زمان(عج) برسانیم باید این ویژگی ها را در خودمان احیا کنیم و رفتار عاقلانه معنویت گرا فردی را به عزم ملی تبدیل کنیم.

دکتر ابطحی تصریح کرد: برای ایجاد این عزم ملی باید یک راهکار راهبردی و استراتژیک در سطح کلان داشته باشیم. به نظر می رسد برای احیا و عملیاتی کردن این تفکر به یک مثلثی نیاز داریم مثلثی که یکی از اضلاع این مثلثتلفیق خردمندانه ارزشهای دینی و فرهنگی باشد ضلع دوم آن استفاده از تجربیات بشری باشد و ضلع سوم استنباط درست از عینیت جامعه باشد..

وی خاطرنشان کرد: اگر جامعه و مخصوصا جوانان به این مثلثتوجه کنند و ما بتوانیم این مثلثرا عملیاتی کنیم بخشی از این مسیر را پیموده ایم. یک ضلع این مثلثتلفیق عالمانه و خردمندانه ارزش های ثابت دینی و فرهنگی است و ما باید تکلیف خودمان را با نسبت میان آزادی و عدالت مشخص کنیم. ما باید نسبت خودمان را میان استقلال سیاسی و اقتصادی و ارتباط با جهان خارج مشخص کنیم استقلال به معنی این نیست که ما سر در گریبان خود ببریم و توجهی به دیگران نداشته باشیم.

عضو شورای مرکزی موسسه فرهنگی اجتماعی حرا یاد آور شد: امروز استقلال واقعی در تعامل مثبت و عاقلانه با جهان است. ما نباید احساس کنیم همه پاسخ ها را می دانیمو عقل کل هستیم. ما نباید احساس کنیم بی نیاز از استفاده از تجربه بشری هستیم و همه چیزی را از نو شروع کنیم. نکته دیگر استنباط درست از دین است و باید واقعیت های جامعه را درک کنیم و متناسب با این دردها درمان تجویز کنیم اگر شناخت دقیق از جامعه نداشته باشیم درمان ما هم راه به جایی نخواهد برد.

دکتر ابطحی افزود: باید به اعداد و ارقام توجه کنیم و به تعبیر جان مینارکینز که میگفت اعداد دروغ نمی گویند بلکه دروغگوها عدد می سازند. کسانی با اعداد بازی می کنند و این افراد از عینیت جامعه استنباط درستی ندارند و به دنبال آرزوهای دست نیافتنی و تمناهای غیر ملموس هستند.

وی تاکید کرد: اگر افراد استنباط درستی داشته باشند هیچ کسی برای کاری که صلاحیت آن را ندارد خودش را کاندیدا نمی کند. در آموزه های دینی ما آمده است که خدا لعنت کند کسی که مسئولیت می پذیرد ولی آنرا بلد نیست چراکه فرصت ها را از دست می دهد و این فرصت ها فرصتهای شخصی نیست. بلکه فرصت های تاریخی یک ملت است و اگر به این مثلثاعتقاد پیدا نکنیم راه به جایی نخواهیم برد. اگر می خواهیم به این مثلثدست پیدا کنیم باید الگو سازی کنیم.

سخنران همایش «جوانان، عقلانیّت، پیشرفت و ارزش‌مداری» اظهارداشت: الگوی تصمیم گیری های ما باید از چهار مولفه عقلانیت، واقع بینی، ارزشها و منافع برخوردار باشد. نداشتن یکی از این مولفه های تصمیمی غیر راه گشا خواهد بود. ما باید بتوانیم بین ارزشها واقعیات منافع و عقلانیت آشتی برقرار کنیم و این آشتی به شرطی شدنی است که نخبگان فکری و فرهنگی با هم اجماع کنند. یکی از مولفه های ثابت توسعه در هر جامعه ای اجماع نظری نخبگان است.

ابطحی در خاتمه گفت: اگر اجماع نظری میان نخبگان وجود نداشته باشد کشتی کشور بی لنگر خواهد بود و در امواج پر تلاطم حرکت خواهد کرد و امیدوارم با عقلانیت و معنویت بتوانیم این مسیر را با همدیگر طی کنیم.