از پدرخوانده های محفلی تا پادوهای مجلسی

به گزارش افکارنیوز، کسانی که روز ۱۴ خرداد در حرم امام خمینی(ره) و در ۲۲ بهمن ٰ‌در حرم حضرت فاطمه معصومه(س)، اقدام به بر هم زدن مراسم کردند و علیه سیدحسن خمینی و علی لاریجانی شعار دادند و حتی مهر و کفش به سمت رئیس مجلس پرتاب کردند، ‌ با بصیرت های جامعه بودند! کسانی که «خود» را دانای کل و بصیر می دانستند و با این باور قطعی که «دیگران»، مشتی انسان بی بصیرت و نادان هستند، ‌ بر آنها شوریدند و حتی مجال سخن گفتن نیز ندادند چرا که بی بصیرت ها ٰاز نگاه «بصیرت مردان» دوران، ‌نه حق سخن گفتن که حتی اگر از دست برآید، ‌حق حیات هم ندارند!حمله به لاریجانی در قم

از دیدگاه با بصیرت ها، ‌ بصیرت یعنی همان که خودشان می اندیشند و آن کاری است که خود می کنند، ‌حتی اگر عربده کشی در حرم بنیانگذار انقلاب باشد یا پرتاب مهر نماز و کفش آلوده در حرم مطهر خواهر امام رضا(ع)!
چرا این ها بصیرت است؟ چون اینان انجام می دهند: ‌ «هر چه آن خسرو کند ٰشیرین بود»؛ خسروانی هستند برای خودشان!

این با بصیرت ها می گویند " آقا " ‌ مظلوم شده است؛ مقامات کشور و چهره های سیاسی، در مسیر ولایت نیستند و بر ماست که نهیب شان بزنیم و از خواب غفلت بیدارشان کنیم ولو به آشوب و کتک و قانون شکستن!

ملاک شان را رهبری می دانند ولی وقتی رهبر انقلاب صراحتاً و علناً‌ به کارهایشان اشاره و حوادثقم و حرم امام را محکوم می کنند، به روی خودشان هم نمی آورند و این خط و این نشان که باز هم شاهد چنان رفتارهایی از جانب ایشان خواهیم بود چون برغم تمام ادعاها و جانماز آب کشیدن ها و شعارهای انقلابی شان، در اعماق وجودشان، ‌ اعتقادی به آنچه می گویند ندارند. آنها امروز دم از ارزش ها می زنند چون نان و نام را در این می بینند؛ ‌‌شک نکنید اگر زمان رژیم گذشته بود، بسیاری از همین با بصیرت ها(!)، صبح به صبح دم در کاخ سعدآباد و نیاوران صف می کشیدند تا بلکه تعظیمی کنند و صله ای بگیرند و راهی به دربار بیابند.

روی سخن با پیاده نظام «پدرخوانده بصیرت» نیست. آنها عمدتاً جوانانی خام، هیجانی، ‌بی تجربه و در مجموع آلت دست هستند که منویات پدر خوانده ها را اجرا می کنند و چه زشت خو هستند آمرانی که جوانان را به میدان تخریب می فرستند تا خود بهره برداری سیاسی شان را بکنند و نهایتاً هم، ‌اگر قرار بر برخورد باشد، ‌ همان پیاده نظام ها قربانی شوند، کسانی که در جلسات سیاسی، چنان مغزشویی شده اند که فکر می کنند عالم و آدم، ‌جمع شده اند تا اسلام و نظام و ارزش ها را از بین ببرند و اینک، ‌ رسالت آسمانی آنهاست که قربه الی الله، نعره ای بکشند و نظام جامعه را به چالش گیرند و قوانین جمهوری اسلامی را زیر پا له کنند و شبانگاه، ‌ مخلصانه زیر لب بگویند: ‌خدایا!‌ این اندک طاعت را از ما بپذیر، بفضلک یا کریم!
غافل از آن که پدر خوانده های بصیرت، ‌درست در همان زمان، ‌زمزمه دیگری زیر لب دارند: خدایا! این جوانان ساده دل را از ما مگیر که نردبان کار و بار و چانه زنی سیاسی مان شده اند، کثرالله امثالهم!

اینک اما، کاملاً‌ مشخص شده است که نه آن " پدرخوانده های مقدس نما "، ‌بصیرت دارند و نه این " پادوهای شاگردبصیرت "!
البته بابصیرت های بی ادعا ، بسیار پیش از این ، بر روش این افراد در "تجارت بصیرت" واقف بودند ولی با سخنان رهبر انقلاب مبنی بر این که کارهای اینان به کشور آسیب می رساند و کار زیانبار نمی تواند مصداق بصیرت باشد ، باید بقیه نیز که گمان می بردند این کارها در حمایت از ولایت است ، متوجه ماجرا شده باشند مگر آن که قفل عناد و لجاج بر دل و فکرشان باشد یا آن که سهامدار تجارت بصیرت باشند.