حقایقی از جنگ سوریه

به گزارش افکارنیوز، «کفاح نصر» یکی از خبرنگاران شبکه لبنانی المنار به تازگی بازدیدهایی از مناطق مختلف سوریه که در آن نبردهای سنگین در جریان است، داشته و آنچه را در این مناطق دیده به رشته درآورده است. حقایقی که تاکنون از دید جهانیان دور مانده است. آنچه در زیر می‌آید، مشروح این دیده‌هاست.

کفاح نصر در این ارتباط می‌نویسد: رسانه‌ها و شبکه‌های اطلاع رسانی و خبری هر قدر هم حرفه‌ای باشند، باز به تصویر کشیدن واقعیت و حقیقت نبردهایی که در این کشور می‌گذرد، بسیار سخت است. چون بسیاری از آنچه شما در مناطق مختلف سوریه مشاهده می‌کنید، قابل توصیف نیست، مگر آنکه خود شاهد آن باشید، به ویژه استحکامات نظامی که در مناطق درگیری وجود دارد و بی‌شک کسانی‌که علوم نظامی را خوانده باشند، با دیدن این استحکامات و ماهیت نبردهایی که در مناطق مختلف سوریه روی داده، بسیار متعجب خواهند شد.

خانه‌های مستحکم شده

در مناطق مختلف درگیری در سوریه شما خانه‌هایی را می‌توانید ببنید که به گونه‌ای ساخته شده‌اند که حتی در برابر «گلوله‌ها و خمپاره‌های سنگین» نیز مقاوم هستند. تونل‌هایی را مشاهده می‌کنید که با دقت و توجه بسیار حفر شده‌اند. برخی خانه‌ها را مشاهده می‌کنید که به نحوی ساخته شده‌اند که باور می‌کنید، پیش از بحران برای این جنگ ساخته شده‌اند. مناطقی را می‌بینید که تمام ساکنان و اهالی آن وادار به خروج از خانه‌ها و ترک محل زندگیشان شده‌اند تا تبدیل به خطوط پشتیبانی جنگ و کارخانه‌ای مواد منفجره و بمب‌های سازی و ساخت موشک‌های محلی شوند.

وضعیت هر منطقه با منطقه دیگر فرق می‌کند، اما آنچه در میان تمام آنها مشترک است، آن است که تمام آنها به گونه‌ای تدارک دیده شده‌اند تا پذیرای چندین گروه‌ مسلح باشد و امکان ذخیره تجیهزات و سلاح‌های آنها وجود داشته باشد.

به عنوان مثال در مناطق «ریف حمص» در غرب سوریه قرار دارد و از جمله مناطقی به شمار می‌آید که برای ارتش سوریه پاکسازی آنها از تروریست‌های مسلح راحت است، به این جهت که فاصله خانه‌ها از یکدیگر دور است، مشاهده می‌کنید که تمام کارخانه‌های دارو سازی و دیگر کارخانه‌ها و تاسیسات و مراکز حکومتی و دولتی غارت و تمام اهالی منطقه آواره شده‌اند.

نمونه شگفت انگیز کفر عایا

نکته قابل توجه اینکه تمام اهالی منطقه «کفرعایا» و «جوبر» که از خانه‌هایشان آواره شدند، راهی منطقه «بابا عمرو» در استان «جسر الشغور» شدند که پیشتر شاهد خشونت‌بارترین درگیری‌ها بود و برخی از ساکنان آن همچنان آواره هستند تا استحکامات این منطقه برای چندین گروه نظامی آماده شود.

در «کفرعایا» شما می‌توانید خانه‌هایی را مشاهده کنید که گویی ویژه استقرار تک تیراندازان ساخته شده‌اند و در دیوارهای آنها سوراخ‌هایی تعبیه شده که تک تیراندازها بتوانند از آنجا افراد مورد نظر را هدف قرار دهند یا خانه‌ها در مناطقی بنا شده‌اند که محوطه و فضایی وسیع و بزرگ پیش روی آنها وجود داشته باشد که بتوانند بر همه جا اشراف و نظارت داشته باشند و این موضوع این نکته را به ذهن تداعی می‌کند که تمام اینها پیش از بحران برای چنین نبردی تدارک دیده شده و ساخته شده‌اند.

همان طور که گفته شد، این شکاف‌ها و سوراخ‌ها با چنان دقتی در دیوارهای این خانه‌ها ایجاد شده‌اند که جای هیچ گونه شک و تردیدی باقی نمی‌گذارند که برای استفاده تک تیراندازها اختصاص داده شده‌اند.

همچنین در بسیاری از خانه‌های این منطقه که اهالی آن از آنها طرد شده‌اند، تونل‌ها و کانال‌هایی مشاهده می‌شود که این خانه‌ها را به یکدیگر مرتبط می‌کند. نکته مهم اینجاست که این تونل‌‌ها و کانال‌ها دو متر و نیم الی سه متر زیر زمین ساخته شده‌اند و بمب‌های انفجاری در همه جا کار گذاشته شده است و منطقه به گونه‌ای برای افراد مسلح و گروه‌های تروریستی آماده شده که اگر خانه‌ای تخریب شود، امکان انتقال راحت افراد به خانه‌های دیگر و ادامه مبارزه وجود داشته باشد. حتی در صورت پیشروی زره پوش‌ها تونل‌هایی در منطقه حفر شده که به افراد مسلح اجازه می‌دهد، بمب‌هایی را که کار گذاشته‌اند، منفجر کنند یا با موشک‌های حرارتی زره‌پوش‌های ارتش سوریه را هدف قرار دهند. ‌

شاید چیزی که بیشتر از همه آدمی را متعجب می‌کند، این است که وقتی وارد «کفرعایا» می‌شوید، برخلاف تمام فیلم‌هایی که در شبکه‌های مختلف اینترنتی از بمباران این منطقه توسط نیروی هوایی ارتش سوریه پخش شده و نبردهای سنگینی که این منطقه شاهد آن بوده، این‌گونه به ذهن تداعی می‌شود که دیگر یک دیوار پابرجا و سالم هم در این منطقه نمی‌توان مشاهده کرد، اما وقتی پای به کفرعایا می‌گذارید، حیرت زده می‌شوید، چون با وجود تمام تبلیغات صورت گرفته مشاهده می‌کنید که تمام خانه‌های منطقه از گلوله‌باران خمپاره‌ها و موشک‌ها در امان مانده‌اند و تنها نشانه‌ای که روی این دیوارها می‌توانید مشاهده کنید، آثار چند گلوله است.

همچنین می‌توانید استحکامات گروه‌های مسلح را ببینید که همچنان پابرجاست و کارخانه‌های ساخت مواد منفجره که همچنان به کار خود بدون تعطیلی ادامه می‌دهند و تک تیراندازهایی که همچنان در بسیاری از خانه‌ها مستقر هستند و بمب‌های کار گذاشته شده‌ای که همچنان خنثی نشده‌اند. به این ترتیب شما در کفرعایا حتی یک خانه را هم نمی‌توانید پیدا کنید که توسط یک موشک یا گلوله خمپاره تخریب شده باشد.

استحکاماتی که پیش از بحران سوریه تدارک دیده شده‌اند

به این ترتیب به جرات می‌توان گفت که این استحکامات از مدت‌ها پیش یعنی پیش از بحران سوریه تدارک دیده شده‌اند و اینجاست که می‌توان راحت‌تر ماهیت واقعی نبردهای جاری در سوریه را دریافت. به همین دلیل است که با وجود بمباران هوایی ارتش سوریه با این حال گروه‌های مسلح در این مناطق به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهند، کمک‌های نظامی را به دست گروه‌های دیگر می‌رسانند و کنترل راه‌های امدادی را همچنان در دست دارند و به آواره کردن اهالی منطقه و تبدیل خانه‌های آنها به دژهایی مستحکم برای خود به صورت سری ادامه می‌دهند و در حالی‌که اهالی منطقه انتظار دارند، نیروهای ارتش سوریه مقتدرانه و پیروزمند وارد منطقه شوند، می‌بینند که درگیری‌ها و منازعات همچنان ادامه دارد و هر بیش از گذشته بر شمار آوارگان و پناهجویان سوری افزوده می‌شود.

شیوه نفوذ افراد مسلح

نفوذ افراد مسلح به مناطق به طور معمول با صدور بیانیه‌ای دروغین از سوی ارتش سوریه و یا نصب کمین برای نیروهای ارتش یا حمله به یک مرکز پلیس آغاز می‌شود، به این ترتیب امنیت از منطقه رخت بر می‌بندد. پس از آن مرحله دوم عملیات نفوذ به داخل منطقه مورد نظر آغاز می‌شود که در عملیات‌های ترور و کشتن کارمندان دولتی و رسمی و یا ایجاد رعب و وحشت در میان اهالی منطقه نمود پیدا می‌کند، اینجاست که ورود ارتش به صحنه الزامی می‌شود، اما ورود مستقیم ارتش به این مناطق تقریبا محال است، چون پیش از ورود نیاز به بررسی دقیق منطقه و وضعیت آن و وضعیت گروه‌های مسلح مستقر در آن و پس از آن وضع برنامه‌ها و نقشه‌هایی برای پاکسازی منطقه است که زمان بسیاری را صرف خواهد کرد.

می‌توان عملیات نفوذ به داخل مناطق مسکونی توسط افراد مسلح را به نفوذ دشمن صهیونیستی و همچنین ترور فلسطینیان تشبیه کرد. در این عملیات منطقه پر از مواد منفجره و بمب‌هایی می‌شود که هیچ کس به طور کامل از ماهیت و نوع آنها آگاه نیست، مگر زمانی که وقت اجرای عملیات فرا می‌رسد.

همچنین می‌توان تمرکز در داخل مناطق غیر نظامی را به آموزش‌های گروه‌های نظامی صهیونیستی ویژه جنگ در پشت خطوط دشمن تشبیه کرد و استحکاماتی که بنا می‌شود را می‌توان تا حدود زیادی شبیه تونل‌هایی به شمار آورد که در نوار غزه ساخته می‌شوند، اما در اصل شبیه استحکامات رژیم صهیونیستی هستند که در هر دژی که ساخته می‌شود، ۶۶ فرد نظامی می‌توانند مستقر شوند.

نحوه استحکامات به کار گرفته شده

غیر از آن شیوه استحکامات به کار گرفته شده نیز با یکدیگر فرق می‌کند، به گونه‌ای که افراد مسلح هیچ‌گاه در یک جا متمرکز نمی‌شوند تا موقعیت آنها به سرعت برملا نشود، بلکه آنها همیشه سعی می‌کنند، در خانه‌های مختلف پراکنده باشند و به جای اینکه نیروهای خود را موظف به محافظت از مکانی کنند، منطقه را به شکلی گسترده و قابل توجه و پیچیده مین‌گذاری و بمب‌گذاری می‌کنند، مشابه آنچه نظامیان صهیونیست در جبهه‌های نبرد انجام می‌دهند.

اگر به دیدن مناطقی بروید که توسط ارتش سوریه از وجود تروریست‌ها پاکسازی شده است، استحکامات آنها شما را متعجب و شگفت زده می‌کند، به گونه‌ای که این استحکامات را کاری خارق العاده توصیف می‌کنید. جنگ‌های خیابانی و نبردهای گروه‌های تروریستی در مواردی شما را متعجب می‌کند و اینها همه مدیون استحکاماتی است که در این مناطق ایجاد شده‌اند و در راس آنها باید از تونل‌ها نام برد، به حدی که هر منطقه برای نبرد بیش از یک گروه نظامی تدارک دیده شده و نبردها به گونه‌ای صورت می‌گیرد که ارتش سوریه را وادار به استفاده از سلاح‌هایی کند که در نبرد با گروه‌های تروریستی مقصر جلوه دهند.

بیم و هراس حامیان نظام

از دیگر نکات جالب این است که طی مشاهداتی که از مناطق مختلف سوریه داشتم به این نکته پی‌ بردم که بسیاری از مناطق سوریه جمع قابل توجهی از حامیان نظام سوریه را در خود جای می‌دهند، همان طور که بخشی از معارضان را هم در خود دارد. در برخی از مناطق مشاهده می‌کنید که اکثریت را حامیان نظام تشکیل می‌دهند، آنها مانع از ورود افراد مسلح به داخل مناطق خود می‌شوند و تلاش می‌کنند که درگیری‌ها به مناطق آنها کشیده نشود، اما موارد بسیاری مشاهده شده که این حامیان و طرفداران نظام یکباره به مخالفان آن تبدیل می‌شوند، این امر را باید در جنگ روانی و نرمی ملاحظه کرد که معارضان سوری با کمک کارشناسان آمریکایی و صهیونیستی به اجرا می‌گذارند تا بر دیدگاه‌های حامیان نظام سوریه تاثیر بگذارند و آنها را با معارضان همسو کنند یا حتی اگر حامی نظامی وجود داشته باشد، جرات بیان حمایت خویش از نظام را نداشته باشد، به عنوان مثال شما وقتی پای به منطقه «جوبر» در ریف دمشق می‌گذارید، به راحتی می‌توانید وجود خانواده‌های حامی نظام سوریه را احساس کنید، اما آنها هیچ‌گاه جرات بیان حمایت‌ خویش را ندارند، از بیم آنکه مبادا همسایگان آنها مزدورانی از «جبهه جهادی تکفیری النصره» باشند و در این راستا برای ایجاد رعب و وحشت در میان اهالی شایعات بسیاری منتشر می‌شود، دقیقا مانند اقداماتی که سازمان جاسوسی موساد از طریق مزدورانش در نوار غزه انجام داد. به گونه‌ای که بخشی از مزدوران خود را موظف کرده بود تا تنها به انتشار شایعات در میان فلسطینیان در اماکن عمومی بپردازند و به این ترتیب فلسطینیان ساکن این مناطق را وادار به تخلیه مناطق مسکونی‌اشان کنند.

پس از آن گروه‌های تروریستی اقدامات خود را با حمله به مراکز پلیس یا انتشار اطلاعیه‌های امنیتی و نصب کمین برای گشتی‌های ارتش ادامه می‌دهند تا به این ترتیب منطقه به طور کامل از دیگر مناطق جدا شود.

پس از گشت و گذار میدانی در مناطق بیشماری از سوریه به این باور قاطع میرسید که نقشههای گروههای مسلح تروریستی به گونهای ریخته شده تا ارتش، دولت و کشور سوریه را درگیر جنگی فرسایشی کنند و اینجاست که به این باور میرسید، اقداماتی که ارتش سوریه برای مقابله با این گروههای تروریستی تاکنون انجام داده، خارقالعاده و مافوق تصور است.