زن جوان در دايره اجتماعي کلانتري مصلاي مشهد افزود: اهل يکي از روستاهاي نزديک مشهد هستم و خانواده فقير و مستضعفي دارم. ۲ سال قبل مردي به خواستگاري ام آمد که ۳۰ سال از من بزرگتر بود.

متاسفانه پدرم که فقط می خواست یک نان خور از سرسفره کم کند مرا با توسل به زور و تهدید به عقد این مرد ۵۴ ساله درآورد و همراه شوهرم به مشهد آمدم.

اما در مدت کوتاهی فهمیدم که شوهرم مردی هوسران است و با شناسایی خانواده های پرجمعیت روستایی به خواستگاری دختران جوان آن ها می رود و با مهریه ای ناچیز آن ها را عقد می کند و پس از چند ماه نیز آن ها را طلاق می دهد.

زن جوان ادامه داد: من هفتمین دختری بودم که او مرا عقد کرد اما درست زمانی که می خواست طلاقم بدهد متوجه شدم باردار هستم و همسرم هر چه دست و پا زد تا حیله ای جور کند و طلاقم بدهد نتوانست.

پس از تولد فرزندم امیدوار بودم که شوهرم حداقل برای این بچه با آبرو و سرنوشتم بازی نکند اما از یک ماه قبل متوجه شدم او قصد دارد با دختر دیگری ازدواج کند برای همین هم مرا به همراه پسر یک ساله ام از خانه بیرون کرده است.

ادامه این ماجرا حاکی است در حالی که این زن جوان برای احقاق حقوق خود از کارشناس اجتماعی کلانتری کمک می خواست مادر و فرزند دیگری نیز وارد دایره اجتماعی کلانتری شدند.

این زن جوان نیز با چشمانی اشک بار، آثار کبودی و سوختگی و زخم را روی بدن ضعیف و نحیف پسر ۴ ساله اش نشان داد و گفت: ۲ سال قبل به دلیل دخالت های خانواده همسرم در زندگی ام طلاق گرفتم و سرپرستی بچه بی گناهم را به شوهرم سپردم.

او پس از مدتی با دختر یکی از اقوامش ازدواج کرد اما این زن بی معرفت چشم دیدن پسر کوچکم را ندارد و هر بار که با فرزندم دیدار می کنم متوجه آثار کبودی، زخم و سوختگی روی بدن نازنینش می شوم. بچه ام دچار لکنت زبان شده است و در خواب جیغ می کشد.

او با زبان کودکانه اش برایم تعریف کرده که نامادری اش چه بلایی به سرش می آورد. من آمده ام تا اعلام شکایت کنم و حق این طفل معصوم را بگیرم.

در پایان می خواهم به تمام دختران و پسران بگویم خواهش می کنم در زمان ازدواج حواس خود را جمع کنید و با تحقیقات کامل و مشورت با خانواده، شریک زندگی خود را انتخاب کنید تا هیچ کودکی قربانی اشتباه های پدر و مادرش نشود.

در خور يادآوري است با پي گيري هاي کارشناس اجتماعي پليس، اقدام هاي لازم براي حمايت قانوني از اين ۲ کودک بي گناه به عمل آمده است.