به گزارش افکارنیوز، گفت‌وگو، تعامل، درخواست و ترس… همه واکنش غرب به حمام خونی است که در مصر به راه افتاده است. اینها نشان می‌دهند که غرب نتوانسته است تصمیم درستی درباره مصر بگیرد. با این حال آمریکا و اروپا همچنان امیدوارند که هر چه زودتر روند سیاسی در این کشور به سوی دموکراتیک شدن پیش رود.

در این گزارش آمده است که «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا در حالی تعطیلات خود را سپری می‌کند که درگیری میان اسلام‌گرایان مصر و نیروهای امنیتی این کشور تاکنون به مرگ بیش از ۵۰۰ تن منجر شده است. و «جان کری» وزیر خارجه آمریکا به جای اوباما خشونت‌ها در مصر را محکوم کرد و وضعیت مصر را اسفناک توصیف کرد.

این در حالی است که کری تا همین چند وقت پیش از ژنرال‌های مصری حمایت کرده بود. اما با تغییر وضعیت برای بازگشت دموکراسی در این کشور ابراز امیدواری می‌کند.

در نهایت با گذشت یک روز از واکنش رسانه‌ها به سکوت اوباما در این مورد، وی روز پنجشنبه شخصا درباره مصر موضع‌گیری کرد.

آمریکا و شکستی بزرگ

باید گفت که این رویکرد آمریکا نیز اهمیت چندانی ندارد. چرا که این کشور در برابر مصر ناتوان به نظر می‌رسد. در واقع آمریکایی‌ها نه مسئولیت خود را در وضع موجود پذیرفتند و نه درباره پیامدهای منفی به مصر هشدار دادند.

باید گفت که آمریکا از زمان برکناری مرسی تلاش می‌کند تا از اذعان به کودتا در مصر خودداری کند چرا که در این صورت باید کمک‌های میلیاردی نظامی به این کشور را متوقف کند. البته از چند هفته پیش کاخ سفید اعلام کرده است که در کمک‌های مالی به مصر تجدیدنظر می‌کند با این حال فقط تحویل ۴ فروند جنگنده(F - ۱۶) را به حالت تعلیق درآورده است.

منتقدان بر این باورند که قدرت نخست جهان بدون قدرت واقعی نمی‌تواند خودنمایی کند. این همان چیزی است که سناتور «جان مک‌کین» از آن با عنوان شکست بزرگ یاد می‌کند.

وی معتقد است که آمریکا نقش زیادی در درگیری‌های خونبار در مصر دارد و برای جلوگیری از وضعیت موجود باید کمک‌های نظامی متوقف شوند و دیگر اقدامات مجازاتی در مواجهه با مصر اعمال شود.

این موضوع با توجه به کمک نظامی به ارزش حدود ۱.۳ میلیارد دلار در سال اهمیت خاصی می‌یابد.

اروپا نیز راهکاری برای مصر ندارد

از طرفی وضعیت موجود در مصر را می‌توان به نوعی نتیجه قرارداد صلح میان دولت وقت این کشور با اسرائیل در سال ۱۹۷۹ دانست. چرا که تل‌آویو و هم‌پیمانانش از مسلح شدن مصر به عنوان تضمینی برای ثبات در منطقه حمایت کردند و این می‌تواند به نوعی آبروریزی برای دموکراسی آمریکایی باشد.

علاوه بر آمریکایی‌ها، اروپا نیز امیدهای فراوان خود را در مصر بربادرفته می‌بینند. کشورهای اروپایی همواره پس از انقلاب‌در مصر به عنوان میانجی میان اسلام‌گرایان و نظامیان عمل می‌کرده‌اند. به عنوان مثال «کاترین اشتون» مسئول سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا اواخر جولای به عنوان نخستین و تنها دیپلمات غربی پس از برکناری مرسی به مصر رفت. در واقع دیپلمات‌های اروپایی از این اقدام به عنوان نوعی نشانه برای میانجی‌گری میان نظامیان یاد کردند.

نتیجه همه اینها این شد که «لئون برناردینو» فرستاده ویژه اشتون کمی پیش از دیگری نظامیان با حامیان مرسی از آنها خواست تا راهکاری مسالمت‌آمیز برای حل بحران بیابند و نظامیان مصری نیز این درخواست را رد کردند.

این پرسش که اروپا چگونه به درگیری‌ها در مصر پاسخ می‌دهد موضوعی است که «کارل بیلد» وزیر خارجه سوئد به آن پاسخ می‌دهد: «مسئولیت اصلی متوجه دولت مصر است. بسیار دشوار می‌شود تا وضعیت سیاسی کشور را تحت کنترل درآورد.»

در واقع غیر از روند سیاسی، اروپا حتی در زمینه گفت‌وگو و تعامل نمی‌تواند کاری برای مصر انجام دهد. اتحادیه مدیترانه‌ای که در آن مصر و فرانسه سمتی رسمی دارند، تقریبا دیگر وجود ندارد. از طرفی تحریم‌های اقتصادی نیز دیگر کارایی خود را از دست داده‌اند. همچنین مصر کشوری است که نقشی کلیدی در پیشبرد گفت‌وگوهای صلح دارد.

با این حال باید منتظر بود و دید در نشست کشورهای گروه ۲۰ که قرار است در سپتامبر در سنت‌پطرزبورگ روسیه برگزار شود، چه تصمیمی درباره مصر گرفته می شود.

نشست مقامات اروپایی در دوشنبه آتی نیز دیگر نیز از دیگر امیدها برای یافتن راهکاری اروپایی برای حل بحران مصر است.