هنوز هم پیامدهای اقدام دیپلماتیک ایران در سازمان ملل بر تحلیلهای سیاسی در منطقه سایه انداخته و خاورمیانه را دچار قطببندی جدیدی بین موافقان نزدیکی ایران و آمریکا و مخالفان آن کرده است. اسراییل، ترکیه و کشورهای عربی خلیج فارس معتقدند که نزدیکی ایران و آمریکا منافع آنها را در خطر قرار میدهد.
به گزارشافکارنیوزبه نقل از السفیر، برخی از جناحهای سیاسی داخل ایران و بعضی تحلیلگران مخالف روش حسن روحانی نیز با این دسته از کشورها در یک خندق هستند. اینگونه بود که اقدام دیپلماتیک ایران در سازمان ملل، طبیعت جدال سیاسی در منطقه را تغییر داد، هر چند که در نیویورک تنها یک اقدام نمادین به عنوان افتتاحیه صورت گرفت و انتظار میرود دو طرف در آینده اقدامات بیشتری در این زمینه انجام دهند. هنوز زود است که بخواهیم نتیجه این اقدام دیپلماتیک را مورد بررسی قرار دهیم، اما میتوانیم موانع سر راه بهبود رابطه ایران و آمریکا را بررسی کنیم.
اوباما؛ اردک لنگ
روشن است که دولت باراک اوباما در بهترین وضعیت خود نیست. دلایل و ابزاری که باعثشد اوباما در سال ۲۰۰۹ به عنوان منتخب مردم و به خصوص موسسه نظامی آمریکا به کاخ سفید راه پیدا کند، مخصوص همان دوره بوده و اکنون دیگر لزوما وضعیت به همان گونه نیست. اوباما به عنوان یک سخنران چیرهدست و بلندپرواز با سابقه مشخص فرهنگی و نژادی، شخصیتی بود که نظیرش در آن زمان در میان طبقه نخبه آمریکا کم بود و بدین ترتیب او با کمترین هزینه ممکن واجد شرایط «نجات آمریکا از باتلاقهای خاورمیانه» شد. با این حال سخنوری اوباما نتوانست به او کمک کند تا با توجه به متغیرات سریع خاورمیانه برنامهاش
را پیش ببرد تا جایی که اکنون پس از پایان دوره نخست ریاست جمهوری یک سال از دوره دوم هنوز نتوانسته هیچ کاری از پیش ببرد.
اوباما در برابر اصرار اسراییل بر گسترش شهرکسازیها در زمینهای اشغالی کرانه باختری تسلیم شده تا روند صلح متوقف شود. در عین حال قمار اوباما بر ترکیه و همپیمانی با اخوان المسلمین شکست خورد. اوباما قصد داشت قطب جدیدی در معادلات خاورمیانه ایجاد کند تا سیاستش را بر اساس دو محور پیش ببرد: محورسنی به رهبری ترکیه و اخوان و محور شیعه به رهبری ایران. هنگامی که اوباما بر سر کار آمد، ارثجرج بوش در تنش با ایران را پیش رو داشت و مانند سلف خود قول داد که از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کند. با این حال وی به خصوص پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رییسجمهور ایران سعی
دارد شکافی در دیوار بیاعتمادی با این کشور ایجاد کند تا سیاست خاورمیانهای خود را پیش ببرد.
شکستهای اوباما منحصر به خاورمیانه نشد، بطوریکه وعدههای او برای سازماندهی عدالت اجتماعی در داخل آمریکا نیز به لطف مخالفت دشمنانش در کنگره محقق نشد. اکنون و پس از تعطیل شدن دولت آمریکا به نظر میرسد که اوباما مانند اردکی لنگ(لقب رؤسای جمهور آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری) شده است.
بدین ترتیب به نظر میرسد این خود اوباما است که تبدیل به مانعی در راه بهبود روابط واشنگتن و تهران شده است، چرا که قدرت اندکی در مقابله با گروههای فشار و تاثیرگذار کنگره دارد. مشخص است که رییسجمهور آمریکا بر اساس قانون این کشور اختیارات اجرایی زیادی دارد، اما اختیارات قانونگذاری کنگره باعثشده تا قدرت رییسجمهور در اجرای سیاستهایش نسبتا محدود شود. مفهوم این وضعیت این است که در مورد رابطه آمریکا و ایران، رییسجمهور آمریکا اختیارات چندانی در رفع تحریمهای اعمال شده علیه ایران ندارد.
باید توجه داشت که تحریمها یکی از موانع اصلی سر راه بهبود رابطه بوده و ایران نیز بر همین اساس معادلهای پیشنهاد داده مبنی بر «ارائه تضمینی دال بر مسالمتآمیز بودن برنامه هستهای در مقابل رفع تحریمها». ناتوانی اوباما در لغو تحریمها، روند نزدیکی ایران و آمریکا را با شکست مواجه خواهد کرد. تهران هیچ تمایلی ندارد که به خاطر چند عکس یادگاری با آمریکا مذاکره کند، بلکه خواستار دستاوردهای ملموس در رفع تحریمهای اقتصادی و اعتراف آمریکا به نقش این کشور در خاورمیانه است.
روحانی، تنها تصمیمگیر نیست
حسن روحانی در راه نزدیکی به آمریکا، حمایت کامل رهبر ایران را دارد. تفاوت روحانی و خاتمی نیز به روشنی قابل مشاهده است. خاتمی می خواست چهره ایران را از طریق گرفتن عکسهای یادگاری در محافل بینالمللی و راه انداختن «گفتگوی تمدنها» بهبود بخشد نه چیزی بیشتر، در حالی که روحانی اختیار امضای تفاهمنامههایی را دارد که مقوله امنیت ملی ایران را دستخوش تغییر میکند. علیرغم تفاوت فاحش روحانی و خاتمی، نمیتوان تصور کرد که راه روحانی با گل فرش شده و روند امور به راحتی زیاد پیش خواهد رفت. فرماندهان سپاه پاسداران با سیاست روحانی در قبال آمریکا خیلی محتاطانه برخورد
میکنند.
حمله با لنگه کفش و تخم مرغ به روحانی در فرودگاه تهران تنها پیامی نمادین به کسانی بود که با گل به استقبال وی رفته بودند. اظهارات محمدعلی جعفری فرمانده سپاه مبنی بر اینکه «مکالمه روحانی با اوباما چندان هم ضروری نبود» نشان داد که مخالفت سپاه، یک مخالفت تاکتیکی است. با اطمینان زیاد میتوان گفت که موسسات ایرانی اشتیاق زیادی برای گشایش در برابر آمریکا ندارند.
مذاکرات در حقیقت ادامه جنگ با ادوات دیگری است. یک ضربالمثل چینی میگوید «اگر دیدی پرندهها در حال فرار از جنگل هستند، بدان که در جنگل تنها نیستی». به این ترتیب به نظر میرسد که روحانی در عرصه سیاسی ایران تنها نیست. اگر چه توازن قوا در داخل ایران هنوز هم به نفع روحانی و سیاستهای باز اوست، اما ادامه این وضعیت مرهون اقداماتی ملموس و سریع در رفع تحریمهای اعمال شده علیه ایران است.
موانع منطقهای
دیگر بر کسی پوشیده نیست که قدرتهای منطقهای عربستان، ترکیه و اسراییل از نزدیکی ایران و آمریکا خشنود نیستند. این امر نیز واضح است که عربستان و اسراییل، اهرمهای فشاری در واشنگتن داشته و قدرت آنها را نمیتوان از نظر دور داشت. دیدار هفتهی قبل نتانیاهو و اوباما به روشنی نشان داد که اسراییل تا چه اندازه قدرت دارد تا رییسجمهور آمریکا را مجبور کند تا بگوید که «گزینه نظامی علیه ایران هنوز هم بر روی میز است» و او منتظر «عمل ایران و نه قولهای شفاهی» است. ضرباهنگ نزدیکی لزوما به سود روحانی نیست، به خصوص که اوباما نیز روند اثبات حسن نیت را بر دوش ایران انداخت، در
حالی که روحانی خواستار اقداماتی سریع از طرف آمریکایی برای رفع تحریمها است. قدرتهای منطقهای علیرغم اختلاف در اهداف خود، با نزدیکی ایران و آمریکا مخالف هستند، چرا که این امر در صورت تحقق، باعثافزایش نقش منطقهای ایران به ضرر این قدرتها میشود.
ادامه وضعیت سوریه و بحرانیتر شدن وضعیت نیز ایران را بیش از پیش ضعیف میکند. انتظار میرود روند حمایت منطقهای از اپوزیسیون سوریه ظرف مدت پیش رو افزایش یابد تا اوباما مجبور شود موضعگیریهایی تند علیه ایران به عنوان حامی نظام اسد اتخاذ کرده و علیرغم تمایل روحانی، اجازه ندهد تا ایران تبدیل به بخشی از راهحل در سوریه شود.
روحانی تنها نیست
نزدیکی ایران و آمریکا در مسیری پر از سنگلاخ و با تکیه بر منافع مشترک و قدیمی واشنگتن و تهران در منطقه به پیش میرود. بر اساس دادههای ژئوپلتیک، ایران قدرت لازم برای ایفای نقش شریک منطقهای آمریکا را دارد، اما به خاطر بیش از سه دهه دشمنی دو کشور، حرکت در مسیر نزدیکی به عملیاتی سخت و شاق برای طرفین تبدیل شده است. روحانی در این راه تنها نیست و حمایت رهبر را در کنار دشمنیها با خود دارد. در طرف مقابل، اوباما نیز با گامهای لرزان وارد این راه شده، چرا که موانع داخلی زیادی پیش روی خود دارد. در طرف دیگر، بازیگران منطقهای هستند که نه تنها اشتیاقی برای این تحول جدید
ندارند، بلکه برخی از آنها به دلایلی خاص، مشغول سنگاندازی در مسیر هستند. طبیعتا استراتژیها ثابت هستند، اما تاکتیکها در قبال موانع تغییر میکند.
پایان این راه چگونه خواهد بود؟ پاسخ به این سوال در شرایط کنونی بسیار دشوار است، اما دور آتی مذاکرات هستهای بین ایران و گروه ۵+۱ میتواند تبدیل به قدم بزرگ دیگری در راه نزدیکی ایران و آمریکا شود.
شناسه خبر:
۲۷۱۵۸۴
تفاوت فاحش خاتمی و روحانی از نگاه روزنامه السفیر لبنان
اقدام دیپلماتیک ایران در سازمان ملل، طبیعت جدال سیاسی در منطقه را تغییر داد، هر چند که در نیویورک تنها یک اقدام نمادین به عنوان افتتاحیه صورت گرفت و انتظار میرود دو طرف در آینده اقدامات بیشتری در این زمینه انجام دهند.
گروه بین الملل: