به گزارش افکارنیوز، دکتر محمد صادقی، بازیگری که هنوز خاطره بازی او در نقش مامون در مجموعه تاریخی «ولایت عشق» از خاطره ها محو نشده، یکی از بازیگران کلیدی در پروژه جهانی و پرخرج «لاله» است، که نقش رئیس فدراسیون اتومبیل رانی را بازی می کند. فیلم «لاله» آخرین مراحل تصویربرداری را می گذراند. به این بهانه گفتگوی کوتاهی درباره این پروژه و مسائل دیگر با دکتر صادقی انجام شده که می خوانید.

لاله، یک تجربه موفق است


درباره چگونگی و دلیل حضورم در پروژه «لاله» باید بگویم مثل تمام کارهای دیگر از من دعوت به همکاری شد و وقتی فیلمنامه را که بسیار جالب و دلنشین به زبان انگلیسی نوشته شده، مطالعه کردم، آن را پسندیدم. «لاله» یک فیلم بین المللی است و بازیگرانی از چند کشور دیگر در آن بازی دارند و به لحاظ ضبط فیلم هم تجربه تازه ای است که به زبان انگلیسی در دنیا به نمایش در می آید، که این هم برای سینمای ما تجربه تازه ای است. من در عرصه بازیگری دنبال تجربیاتی نو و کارهایی هستم که تا حدودی غیر متعارف باشند و همیشه از بازی در کارهای تکراری فرار کرده ام و این فیلم، تمام مخصوصیات مورد نظرم را دارد. فیلمنامه هم خوب و در جهت معرفی جغرافیا و اجتماع ایران است، که در آن هنرمندان ممتاز کشورمان بازی می کنند و مدیر فیلمبرداری، طراح صحنه تهیه کننده و کارگردان فیلم و… همه افرادی مسلط و مجرب هستند و من مطمئنم این فیلم می تواند با تماشاگر ارتباط خوبی برقرار کند.

با فیلمنامه ضعیف نمی توان فیلم قوی ساخت


متاسفانه بسیاری از فیلم ها و سریال های ایرانی کسل کننده است و الان مدت هاست سریالی ندیده ام که بتواند توجهم را جلب کند. سینما هم همین طور. من این روزها پیشنهاد بازی زیادی دریافت کرده ام و فیلمنامه های متعددی را خوانده ام، اما بیشتر آنها را تکراری، فاقد انرژی و نوگرایی دیده ام و معتقدم در قیاس با خیلی از کارهایی که در گوشه و کنار دنیا ساخته می شود بسیار ضعیف است. وقتی نوشته ضعف داشته باشد بهترین کارگردان هم نمی تواند کار خوبی بسازد. ضعف ما در فیلمسازی به خاطر نوشته های ضعیف است. ناگفته نماند گاهی فیلم خوب هم ساخته می شود، اما اکثر فیلم و سریال های ما حرف تازه ای ندارد، که امیدواریم در جهت نوگرایی خیلی زود قدم هایی برداشته شود و افرادی که کار نمی کنند، یا مثل من کم کاری می کنند بتوانند بیشتر با فیلمسازان همکاری داشته باشند.

در معرض تهاجم رسانه ای هستیم


امروزه هجوم به فرهنگ ها از طریق رسانه های جمعی و ارتباطی گسترش پیدا کرده، که این امر تا حدودی در میان قشر جوان سردرگمی و تزلزل به وجود آورده. البته این در همه جای دنیا، یک واقعیت غیر قابل انکار است و تمام فرهنگ ها از طریق همین رسانه های جمعی در دیگر فرهنگ ها رسوخ پیدا می کنند. این امر، هم مزایا و هم مضراتی دارد. مزایای آن دسترسی آسان به اطلاعات و فرهنگ دیگر ملت هاست و خطر آن تهاجم به سنت و فرهنگ بومی و قومی کشورمان است. در واقع باید خیلی هوشمندانه عمل کرد و به جوانان آموخت که تحت تاثیر فرهنگی قرار نگیرند که متعلق به ما نیست. اگر یک جوان غربی روی صندلی می نشیند و پاهایش را روی میز دراز می کند، برای او، این کار یک امر طبیعی است، زیرا پدربزرگ و پدرش هم این گونه بوده اند. اما ما این کار را هرگز نکرده ایم و نمی کنیم زیرا برای بزرگتر احترام قائل هستیم و وقتی جایی نشسته ایم، آگاهانه به بزرگترها احترام می گذاریم.

مایل نیستم فرزندم بازیگر شود


من متاهل هستم. یک پسر دارم که به هیچ وجه مایل نیست وارد کارهای هنری شود. خودم هم علاقه ندارم او در این حرفه دشوار و در مواقعی خطرناک و شغلی که برنامه مرتب و منظمی ندارد، وارد شود. کسی که می خواهد در این حرفه فعالیت کند باید روحیه ای ماجراجو داشته باشد که پسر من چنین روحیه ای ندارد و بیشتر به مسائل فنی و مهندسی علاقمند است.

ارتباط خانوادگی از ویژگی های فرهنگی ماست


من با پدر و مادرم در ارتباطی دایمی هستم. حتی چندی پیش که در یک برنامه زنده تلویزیونی شرکت داشتم، خطاب به جوانان قدیم و امروز و همین طور نوجوانان گفتم، به پدر و مادرها، مربیان و معلم ها احترام بگذارید، به دیدار آنها بروید و از آنان دلجویی کنید، این کار یکی از زیباترین خصوصیات فرهنگی ما است. اگر نقاط ضعفی هم در این رابطه وجود دارد، باید حذف شود و نقاط قوت مورد تقویت قرار بگیرد.

مجله خانواده/ شماره ۴۹۵/ نيمه اول آبان ماه ۹۲/ گفتگو: محمد تهراني/ صفحه ۲۸