به گزارش افکارنیوز، دکتر سیاری معاون پیشین وزارت بهداشت اخیراً در گفتگویی اعلام کرد: در سال ۸۰ شیوع بیماری های روانی در کشور ۲۱ درصد بود اما در سال ۸۷ این میزان در تهران به ۳۴ درصد رسید و در حال حاضر به ۴۰ درصد رسیده است. کسی که اختلال رفتاری و روانی دارد از همسرش طلاق گرفته و از فرزندانش جدا شده است، او سلامتش را از دست می دهد و این مشکل اساسی حوزه سلامت است. این استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی همچنین افزود: عوامل اجتماعی موثر بر سلامت عامل ۷۵ درصد مخاطرات سلامت مردم است و اگر اینها را کنترل کنیم، چون که صد آمد نود هم پیش ماست.

آنچه در این مطلب می خوانید برخی دلایل اخلاقی زمینه ساز بروز مشکلات و بیماری های روحی و روانی در جامعه ما و بعضی توصیه ها در جهت درمان یا پیشگیری است.

۱. خود دیکتاتوری


فرقی نمی کند در خانواده، محیط کار یا مدرسه یک نفر فکر کند که هر چه خود فکر می کند، درست است، در این شرایط فرآیند تصمیم گیری بدون مشارکت سایر اعضا و به صورت یک نفره انجام می شود. مشورت و به حساب آوردن اطرافیان مان یک تدبیر و سفارش اکید اسلام است. برای کاستن هزینه روانی بهتر است دیگران را دیده و با آنها و نه برای آنها تشریک مساعی کنید.

۲. دهن بینی


بسیاری از مشکلات مهتران به خاطر دهن بینی از کهتران است! فرد دهن بین کسی است که با جمله ای شاید، از سر خیرخواهی و برای وصل کردن دو نفر به ورطه فصل کردن و دوری بیفتد.

دهن بینی، معمولاً با تنش و فشارهای روانی همراه است. توصیه می شود افراد، با کم کردن عکس العمل ها و واکنش های آنی و به ویژه در حال عصبانیت خویش، زمان بیشتری را به تفکر در دلایل سخن چینی و اهداف اشخاص در جهت دادن فکر او اختصاص دهند.

۳. دو شخصیتی بودن


نفاق و دورویی یک آسیب جدی و خطرناک در جوامع مدعی دین است. اگر دو شخصیتی بودن را بد می دانید پس لطفاً آن را در خود از بین ببرید. ما معمولاً فقط عیب و ایراد را در دیگران می بینیم و از شرایط خودمان بی خبریم. راستی اگر شخصیت رسمی و خصوصی ما تفاوت نمی کرد، دروغ و نیرنگ در ما جایی داشت؟ با خودمان روراست بوده و سعی کنیم، درون و بیرون خانه یکی باشیم!

۴. چشم و همچشمی


در گذشته این موضوع بیشتر در بین خانم ها وجود داشته اما اکنون، متاسفانه برخی از آقایان بیشتر از بانوان در این باره از خود ضعف نشان می دهند. نباید داشته های خویش را نادیده و نداشته های خود را دیده گرفت. غبطه و حسادت بر زندگی دیگران هیچ پیامد مثبتی ندارد. آهسته و پیوسته حرکت کردن و راضی به رضای خدا و شاکر نعمت های حضر عشق بودن، خود موجب افزایش رزق و برکت می شود.

۵. مصرف گرایی


خیلی مصرف می کنیم. در بسیاری از خانواده ها تولیدکننده پول و درآمدزا فقط یک نفر و مصرف کننده بقیه هستند. گاهی خانم ها فکر می کنند همسرشان برای دادن خرجی خانه هم بر سرشان منت می گذارند. حال آنکه واقعیت چیز دیگری است. هزینه ها در طی سال های اخیر چندین برابر و بنابر برخی گزارش ها حتی سیصد برابر شده است. برخی کالاها دچار کمی وزن، اندازه و حجم شده اند. درست مصرف کردن خود بخشی از حماسه اقتصادی است.

۶. عشق؛ حلقه مفقوده


یک جای کارتان اشکال دارد. روز و شب تان، یکنواخت و تکراری شده است. انگیزه زندگی و نشاط کاری را برای فردایی که در راه است، ندارید. امید را سال ها در داستان ها و آرزو را غرق شده در دریای غم هایتان می یابید. اینها همه به خاطر گم کردن عشق تان است! تعجب نکنید انسان بی عشق، مانند ماهی در تور گرفتار روزمرگی هاست. برای کار، زندگی می کنید یا برای زندگی کار می کنید. دیر وقت آمدن به خانه مشکل را حل نمی کند. عشق را از خودتان آغاز کنید، کسی که عاشق خودش باشد نمی تواند به خود آسیب برساند. عصبانیت و افسردگی سموم مختلف را در بدن تان تولید و توزیع می کند. اجازه ندهید روزگار و دشواری هایش عشق را در قلب تان اسیر و در پستوی خانه تان نهان کند! خودتان را رها کنید و انرژی عشق را با تمام وجود حس کنید؛ در لبخندی یا گوشه چشمی.

۷. پول پرستی


بت پرستی، فقط پرستش هبل ولات نبوده و نیست. بنده هیچ کس و هیچ چیز جز خدا نباشید و غیر از ذات باری تعالی گدایی هیچ بارگاهی را در شان خویش ندانید. اعتیاد فقط به انواع مخدرها و قرص ها نیست. افراط و تفریط در هر کاری شما را از جاده اعتدال خارج می کند. در عصر جدید بعضی ها بنده پول و مقام و ریاست و گروهی اسیر خودخواهی خویش شده اند. زنی می گفت: تاکنون یک بار همسرم در یک موضوع از من عذرخواهی نکرده و برای توجیه یک اشتباه هزار دلیل اشتباه می آورد. برای نمایش ساده زیستی، میلیاردها تومان هزینه نکنید. پول پرستی نشانه هایی دارد، ماشین بازی و اسیر صفرهای حساب های بانکی شدن. دقت کنید قرار نیست، ثروتمند بمیریم بلکه باید ثروتمند زندگی کنیم. کار آفرینی، اشتغال زایی و نان آور چندین خانواده بدون خودش یک نعمت است.

۸. قانون گریزی


علتش زیاد است و انواعش بسیار! منافع شخصی هر کدام از ما از منافع ملی و جمعی ما مهمتر نیست. خوشبختانه اکنون تعداد اتومبیل هایی که زمان ترافیک از سمت راست و شانه جاده ها سبقت می گیرند بسیار کمتر از گذشته شده است. برخی از ما برای انتقام یا دلایل مختلف قانون را زیر پا گذاشته و شاخه ای را از درختی جدا می کنیم یا زباله اتومبیل مان را به بیرون پرت می کنیم. به فردا فکر کنیم و به ایرانی که دوستش داریم. به فرزندان و کودکان امروزمان که بیش از حرف ها، تیزبینانه رفتارمان را زیر ذره بین انتقاد می گیرند. قانون گریزی با تکرار به عادت و فرهنگ فردی هر کدام از ما تبدیل می شود. قانون را بر خود و منافع آنی و شخصی خویش ترجیح بدهیم.

۹. دین ابزاری


شوی مذهبی را برای رسیدن به اهداف مادی کنار بگذاریم. برخی از ما بعد از بلایی نظیر طلاق(برای فرزندان مان) از خود می پرسیم چرا این مشکل بر سر من آمده است؟ شاید حتی از خدای مهربان هم گله مند شویم و آن اتفاق را مغایر عدالت و رحمانیتش بدانیم. غافل از اینکه خودمان چه کرده ایم؟ لقمه غیر حلال و پول های ناپاک به هر شکلی بر روی جنین و رفتارمان تاثیر خواهد گذاشت. سر هر کسی را بتوانیم کلاه بگذاریم نمی توانیم حضرت عشق را اسیر فریب خویش کنیم. البته هر طلاق یا بلایی شاید برای پول بی برکت نباشد اما بی تردید نتیجه ظلمی است و اگر ما ظالم نبوده و به ما ظلم شده باشد باید به دور از عجله و کفران نعمت شاکر و راضی به رضای خدا باشیم چرا که او صابران را دوست دارد…

۱۰. غیبت و دروغ


آبروی مومن، بسیار مهم است. غیبت کردن یا دروغ گفتن برای تخریب شخصیت یک دوست یا فامیل نظیر خواهر شوهر بسیار نکوهیده است. حسد، خود برتر بینی و بسیاری از رفتارهای زشت که موجب فتنه انگیزی در بین خانواده یا همکاران می گردد، امری نکوهیده است. متاسفانه برخی از ما حتی هویت و شخصیت فردی و تاریخی خویش را فراموش کرده و با اندک شبه الگوی عرضه شده توسط رسانه های خارجی رنگ می بازیم. دروغ و غیبت نیز رنگ باختن در برابر درستی و حقیقت است.

حرف آخر اینکه بسیاری از مصادیق بیماری های رفتاری فردی و اجتماعی، ریشه در برخی زشتی های درونی و ذهنی دارد. با شناخت درست این پدیده های مذموم اخلاقی می توانیم از عینی و علنی شدن رفتارهای نابهنجار در روابط خانوادگی و اجتماعی جلوگیری کنیم. برای درمان هر بیماری، ابتدا لازم است تا یک آسیب شناسی منطقی از آن صورت پذیرد. به رحمانیت و بخشندگی خداوند امیدوار باشیم و فراموش نکنیم که بالاترین گناه «ناامیدی» است.

آرامش/ شماره دهم/ نيمه اول تير ماه ۹۲/ رضا ايراني/ صفحه ۱۸