حمله مایلی کهن به مهدوی کیا و تیم ملی

به گزارش افکارنیوز، خیلی وقت است که محمد مایلی‌کهن کمتر با روزنامه‌ها صحبت می‌کند. از وقتی هم که بحثشکایت و دادگاه پیش آمد این سکوت سنگین‌تر از قبل شد اما قرعه‌کشی جام جهانی وهمگروهی ایران با تیم‌های

آرژانتین، نیجریه و بوسنی سوژه خوبی برای شکستن سکوت مایلی‌کهن است که اتفاقا سرمربی پیشین تیم ملی هم از این مساله استقبال می‌کند. این مصاحبه عجیب را به نقل از ایران ورزشی بخوانید. گفت و گو با مردی که به هنگام استراحت، جالبتر حرف می زند.

نه اجنبی پرست باشیم، نه اجنبی کش

البته محمد مایلی‌کهن قبل از آن نسبت به یکی از مطالب روزنامه‌ها گلایه دارد. مایلی‌کهن از اینکه نامش به‌عنوان یک مربی ناموفق در تیم ملی المپیک مطرح شد و خارجی‌ها را بهتر از او و پیروانی دانستیم ناراحت است و نسبت به این مساله انتقاد می‌کند: «من فکر می‌کنم از جهان سوم بودن داریم به سمت جهان دهم بودن می‌رویم. شما چند روز پیش از فدراسیون فوتبال انتقاد کردید که دارند برمی‌گردند به سمت مربیان ایرانی. نوشتید که از مایلی‌کهن و پیروانی درس نگرفتید؟ ‌ای کاش لااقل منصفانه برخورد می‌شد و می‌دیدید که تیم امید بیشتر از اینکه دست مربیان ایرانی باشد، دست مربیان خارجی بود اما مگر اتفاقی افتاد. زمان کوردس که منجر به محرومیت یکساله کریمی شد را چرا نگفتید؟ چرا ننوشتید گده موفق نبود یا حتی وینکو بگوویچ که آخرین مربی خارجی تیم امید بود، مگر اتفاقی افتاد؟ ما آن زمان در ضعیف‌ترین گروه‌ها قرار داشتیم. حداقل زمان من با توجه به نتایجی که گرفتیم، بهتر از بگوویچ بودیم. ما باید در ۲ مرحله قرار می‌گرفتیم. ابتدا باید از سد ازبکستان می‌گذشتیم که در بازی اول ۳ - یک ازبک را در تاشکند شکست دادیم که پیش از آن سابقه نداشت چنین اتفاقی بیفتد، در بازی برگشت هم ۶ تا زدیم و به مرحله گروهی راه پیدا کردیم. آن زمان ما با چین، کره‌جنوبی و مالزی همگروه شدیم که شب قبل از بازی با کره، به ما خبر دادند برادر جواد کاظمیان در استخر غرق شد. من یک ربع قبل پیش جواد بودم اما بعدش آمدند گفتند جواد را ببر خانه‌اش. خود من به قدری حالم بد بود که نمی‌توانستم بروم اما این کار را کردم. از این مسائل بگذریم. به هر حال می‌خواستم بگویم که لااقل منصفانه برخورد کنید. نه اجنبی پرست باشیم، نه اجنبی کش، نه ایرانی‌کش. واقعیت‌ها را منعکس کنیم. اینها کم لطفی است. یعنی همه چیز خودمان را زیر سوال ببریم؟ ما ادعا نداریم اما واقعیت هم این نیست.»

چرا اوت شدیم؟

سرمربی سابق تیم امید فکر می‌کند یکی از دلایل عمده عدم موفقیت تیمش در مرحله دوم، اتفاقی بود که برای برادر جواد کاظمیان افتاد: «یکی از دلایل عمده مرحله دوم جواد بود چون اتفاقی که برای برادرش افتاد روحیه همه را خراب کرد اما به جز آن، یکسری بازیکن بودند که هم در تیم امید بودند، هم در تیم بزرگسالان. آن زمان حتی برای بازی با لائوس همه بچه‌های امید باید می‌رفتند! کعبی، مبعلی، کاملی‌مفرد، نویدکیا و…، می‌دانید چه فشاری می‌آمد؟ برگشتیم مبعلی باید از اهواز می‌رفت برای بازی با شموشک. آن زمان تا تهران با پرواز می‌آمدند و از اینجا با اتوبوس به نوشهر می‌رفتند. همان زمان بود که کمر مبعلی عیب پیدا کرد. نویدکیا مصدوم شد. این اتفاق‌ها را شما نمی‌بینید و جوری مطلب می‌نویسید که انگار مرغ همسایه غاز است! من می‌بینم چه استعدادهایی وجود دارد اما از آنها استفاده نمی‌شود. چرا اینها را نمی‌نویسید؟»

دنبال بازی تدارکاتی نیستیم

محمد مایلی‌کهن به مصاحبه‌های گذشته‌اش اشاره می‌کند که بارها از علیرضا جهانبخش به‌عنوان یک پدیده نام می‌برد اما تا وقتی که لژیونر نشد، دیده نمی‌شد: «پارسال من چند بار گفتم پدیده داریم اما پدیده شناس نداریم. یکی از پدیده‌ها همین جهانبخش بود که می‌گفتم و یکی دیگر مهرداد جماعتی. البته جماعتی را پارسال اسم می‌بردم، نه امسال. در کنار اینها گفتم عبدا… کرمی قابلیت‌های زیادی دارد. او هم در دفاع وسط، هم هافبک و هم نوک حمله می‌تواند بهترین باشد. کی اینها را می‌بیند؟ دوره، دوره‌ای شده که می‌گویند پول نداریم، بازی تدارکاتی نداریم. باور کنید که جهان پنجمی‌ها هم اردوی بلند مدت نمی‌گذارند. ما خودمان نمی‌خواهیم بازی تدارکاتی انجام دهیم. روزهای فیفا می‌گذرد و می‌گویند بازی نداشتیم چون تحریم هستیم. اگر تحریم هستیم چطور تیم فوتسال روسیه می‌آید ایران و بازی تدارکاتی انجام می‌دهد؟ بهتر است واقعیت را بگوییم. اینکه جرات نمی‌کنیم چون می‌ترسیم بد ببازیم و صدای مردم در بیاید. نگرانی ما این است و شک نکنید که دنبال بازی تدارکاتی نیستیم.»

کوردس رفت کی روش هم می رود

اما اگر به خاطر بد باختن، تیم ایران بازی تدارکاتی نمی‌گذارد، پس اگر مقابل آرژانتین بد ببازیم چه اتفاقی می‌افتد؟ آن زمان صدای مردم بلند نمی‌شود؟ اینها سوالاتی است که مایلی‌کهن به آن پاسخ جالبی

می‌دهد: «این مساله نگرانی ندارد چون کی روش می‌گذارد و می‌رود. دیگر هم کسی از او نامی نمی‌برد. مگر الان کسی از کوردس یادی می‌آورد؟ نه اما هر بار از مایلی‌کهن و پیروانی اسم برده می‌شود. کسی می‌گوید این مربیان چه پول‌هایی گرفتند؟ نمی‌گویند اما به ما می‌گویند. یادم می‌آید زمان ما یک زمین تمرینی هم برای آماده‌سازی و رفتن به جام جهانی ۹۸ نداشتیم. بچه‌ها در خوابگاه می‌خوابیدند. آن هم هر ۱۰،۹ نفر در یک اتاق اما الان می‌بینیم چه اتفاقاتی می‌افتد. صحبت‌های روسای فدراسیون هم که واقعا جالب و عجیب است. واقعا دیگر حوصله ندارم در مورد این مسائل صحبت کنم. همه جای بدنم درد می‌کند. روح و روان‌مان درگیر این مسائل شده و روی جسم‌مان تاثیر می‌گذارد. طوری که وقتی دچار یک سرماخوردگی ساده می‌شوم تا یکی، ۲ ماه درگیرش هستم.»

آرش افشین و انصاری فرد را پودر کردیم

سرمربی اسبق تیم ملی اگرچه حوصله چندانی ندارد اما دوست ندارد از کنار یکسری مسائل به سادگی بگذرد. اینکه می‌بیند بازیکنان لیگ ایران دیده نمی‌شوند اما ۲ رگه‌ها جای ویژه‌ای در تیم ملی پیدا کردند: «می‌گویند ۲ رگه، ۲ رگه، ۲ رگه و آدم‌های داخلی را پودر می‌کنیم. آرش افشین را پودر می‌کنیم. انصاری‌فرد را تا همین چند وقت پیش پودر کردیم. خلعتبری را همینطور اما مگر همین‌ها نبودند که مقابل ازبکستان برد ایران را رقم زدند. پاس گل کی بود؟ کی به آن زیبایی توپ را گل کرد؟ کشورهای دیگر که از عنوان ۲ رگه استفاده می‌کنند بازیکنان خاص دارند. مثلا مسعوت اوزیل از ۵۰ سال پیش خانواده‌اش در آلمان زندگی می‌کردند. مادرش آلمانی است و خودش هم آلمان به دنیا آمد. این کشورها به دنبال بازیکن ۲ رگه هستند که نرخ رشد جمعیت‌شان منفی است. یعنی وقتی یک نفر از دنیا می‌رود به جای او یک نفر دیگر به دنیا نمی‌آید. این مساله در کشورهای پیشرفته دنیا و اروپا وجود دارد اما در ایران با وجود مشکلات عدیده اقتصادی و اینکه می‌دانند زندگی و بچه‌داری سخت است هنوز نرخ رشد جمعیت مثبت است. یعنی وقتی یک نفر از دنیا می‌رود، ۳ نفر متولد می‌شوند. همین است که این همه استعداد در همه زمینه‌ها در مملکت داریم. اینها را نمی‌بینیم. یعنی نمی‌خواهیم ببینیم. هزینه گزاف می‌کنیم اما چیزی عایدمان نمی‌شود. می‌گوییم پول نداریم اما دم خروس می‌زند بیرون و ۱۰ روز اردوی خارجی می‌رویم. اینهاست که آدم را اذیت می‌کند. مربی تیم ملی با ۲۰ دقیقه بازی کردن علیرضا جهانبخش در نایمخن او را می‌بیند اما در ایران دیده نمی‌شد. خیلی نفرات دیگر هستند. مثلا بختیار رحمانی. مثلا عبدا… کرمی که به نظرم یک استثناست.»

می توانیم موفق باشیم

محمد مایلی‌کهن با این وجود فکر می‌کند تیم ملی بازیکنان خوبی دارد و توانایی صعود از گروهش در جام جهانی را دارد. سرمربی سابق صبای قم در رابطه با گروه ایران می‌گوید: «من فکر می‌کنم گروه ایران خیلی خوب است. ما اگر خودمان هم می‌خواستیم قرعه برداریم بهتر از این نمی‌توانستیم برداریم. اینکه می‌گویند در گروه سوییس بودیم بهتر بود، به نظر من اشتباه است چون ما اصولا با کشورهای قدرتی بیشتر مشکل داریم. تیم‌هایی مثل آرژانتین بهتر است. مثلا بازی ما الان مقابل نیجریه سخت‌تر است چون نیجریه تیمی قدرتی است. در مجموع گروه خوبی است.» مایلی‌کهن در رابطه با اینکه چقدر می‌توانیم امیدوار به صعود ایران از گروهش باشیم، ادامه می‌دهد: «ما فوق‌العاده استعداد داریم. توانایی داریم. تا ۳-۲ سال پیش می‌گفتیم ما کشوری هستیم که در ورزش‌های گروهی نمی‌توانیم موفق باشیم اما الان فوتبال ساحلی، فوتسال و والیبال را می‌بینیم که روی این مساله خط بطلان کشیدند. پس در فوتبال هم با توجه به استعدادهایی که وجود دارد می‌توانیم موفق باشیم.»

هزینه های فوتبال معقولانه است

مایلی‌کهن در مورد صحبت‌های دادکان در رابطه با هزینه‌های ۶۰۰ میلیاردی در فوتبال هم حرف‌های جالبی دارد: «علی‌رغم اینکه گفته می‌شود ۶۰۰ میلیارد تومان در فوتبال هزینه می‌شود اما به نظرم این هزینه نسبت به سایر جاها زیاد نیست. مثلا الان در جاهایی برای بخش‌های فرهنگی بودجه‌های بالای هزار میلیارد تومانی می‌بینیم اما عملکرد خاصی هم ندارند. اینجا اگر هزینه می‌شود معقولانه است. البته به این دلیل به چشم می‌آید که انعکاس زیادی در رسانه‌ها دارد. فوتبال نه آب، نه نان و نه بهداشت مملکت است اما بیشتر از همه اینها به چشم می‌آید. الان می‌بینیم که در بخش‌های مختلف خبری صدا و سیما یک بخش اختصاصی برای ورزش و به خصوص فوتبال وجود دارد، در روزنامه‌ها هم همینطور. برنامه‌های ورزشی تلویزیونی هم رقابت زیادی با هم دارند و هر روز بیشتر از قبل می‌شوند. در رابطه با کدامیک از جریانات به این صورت می‌پردازیم؟ ما حداقل در چند سال اخیر دیدیم که فوتبال به خوبی خودش را نشان داده. قبلا می‌گفتند در کشتی و وزنه‌برداری می‌توانیم موفق باشیم اما الان می‌بینیم که در فوتسال هم می‌توانیم، در فوتبال ساحلی هم می‌توانیم، در والیبال هم همینطور. پس در فوتبال هم می‌توانیم. ما فوق‌العاده استعداد داریم اما آنهایی که متولی امر هستند به دنبال چیزهای کوچک و اندک هستند. به نوعی دنبال حفظ میزهای خود هستند. به فوتبال به‌عنوان سرگرمی نگاه می‌کنند وگرنه ما می‌توانیم جزو ۱۰ تیم برتر دنیا باشیم. البته نه در رنکینگی که معلوم نیست چطور کار می‌کند.»

چرا مهدوی کیا از من یاد نکرد؟

کارشناس فوتبال کشورمان که قرعه‌کشی جام جهانی را از شبکه ۳ سیما تماشا می‌کرد، یک گلایه هم از مهدی مهدوی‌کیا دارد: «وقتی مراسم قرعه‌کشی را می‌دیدم مهدی مهدوی‌کیا گفت خدا پدر ایویچ را بیامرزد. خدا خود ایویچ را رحمت کند و از این حرف‌ها. برایم جالب بود که یک کلمه نگفت خدا رحمت کند مایلی‌کهن را! من ادعایی ندارم اما شاید به اندازه یک ارزن در حضور مهدوی‌کیا به سطح بالای فوتبال نقش داشتم اما او حتی نامی از مرحوم مایلی‌کهن نبرد! البته من برای مهدی مهدوی‌کیا احترام خاصی قایلم و او اسطوره تیم ملی و فوتبال است اما اسطوره پرسپولیس نیست. اسطوره هامبورگ هست اما اسطوره پرسپولیس نیست. من از نظر شخصیتی و فنی مهدی را خیلی قبول دارم اما‌ای کاش نامی از آنهایی که برایش زحمت کشیدند می‌برد.»

۹۸ یادم می افتد گریه ام می گیرد

مايليكهن كه به روزهاي جام جهاني ۹۸ برميگردد، فكر ميكند اگر يكسري دستهاي پشت پرده آن زمان وجود نداشت تيم ايران ميتوانست از گروهش صعود كند: سال ۹۸ همه ديديد چه كار كردند. نميخواهم نبش قبر كنم اما من از يكسريها به خاطر اتفاقات آن زمان نميگذرم. نميخواهم حرف بزنم چون اگر بزنم شهر بههم ميريزد. آن زمان تيم ملي ميتوانست به دور دوم صعود كند اما يكسري دستهاي پشت پرده نگذاشت. نعيم سعداوي آن زمان در بهترين شرايط جسمي، سني و روحي قرار داشت اما چرا بازي نكرد؟ تيم ما آن زمان با اسكلت اصلي حضور پيدا نكرد. روياي بزرگ ما بردن آمريكا بود. بعد از آن تيم رها شد. آمريكا را برديم و بايد ميرفتيم شهر ديگري با آلمان بازي كنيم. فاصله بين اين ۲ شهر حدود ۶-۵ ساعت بود اما به جاي اينكه با پرواز نيم ساعته ميرفتند با اتوبوس رفتند. به همين دليل جلوي تيم آلمان كه پيرترين تيم جام جهاني بود ميآييم راحت ميبازيم. خود آلمانيها هم باور نداشتند ۲ گل بزنند. به خاطر همين وقتي كلينزمن گل زد داشت تور دروازه را پاره ميكرد. من به آن بازيها وقتي الان هم فكر ميكنم اشك در چشمانم جمع ميشود. متاسفانه يكسري نگذاشتند تيم آن طور كه بايد و شايد حضور پيدا كند.