به گزارش افکارنیوز، روزنامه جام جم با درج این مقدمه به تحولات اوکراین پرداخت و در سر مقاله خود ضمن تاکید بر اینکه بی‌توجهی به ساخت درونی قدرت و نگاه به خارج(اروپا و روسیه) باعثبحران شد، می‌نویسد: اعتراض و حرکت مخالفان با حمایت از نزدیکی به اتحادیه اروپا آغاز شد و به تدریج با افزایش سطح مطالبات به تغییر قانون اساسی به برکناری یانوکوویچ منجر شد.

شاید تا اینجا را بتوان از ناحیه معترضان، مدیریت شده و موفق قلمداد کرد، اما در چنین تحولاتی همه سطوح بحران الزاما قابل مدیریت نیست و می‌بینیم که در اوکراین نیز، بحران به سطوح بالاتر و عمیق‌تر کشیده شده و تجزیه این کشور به دو بخش شرقی و غربی را محتمل کرده است، اتفاقی که در صورت تحقق معلوم نیست منافع معترضان و مخالفان را تامین کند و غیر از موضوع راهبردی گسترش ناتو تا پشت دیوارهای روسیه چه بسا به نفع روسیه تمام شود.

مهدی فضائلی در این تحلیل خاطرنشان می‌کند: تحلیل رفتار غرب اعم از آمریکا و اروپا در وقایع اوکراین یک بار دیگر نشان داد تنها معیار و ملاک برای همراهی و عدم همراهی غرب با کشور و ماجرای تامین منافع تمامیت‌خواهانه غرب است و هیچ ملاک دیگری وجود ندارد. غربی‌ها بارها این مساله را ثابت کرده‌اند که استقلال و وابستگی، استبداد و دمکراسی، حقوق بشر و حقوق ضدبشر و تروریسم و مبارزه با تروریسم، در نظر آنها ارزش یکسانی دارد، مادامی که منافع آنها تامین شود.

نویسنده خاطرنشان کرد: بی‌اعتمادی به غرب درس دیگر وقایع اوکراین است. دیدیم که ظاهرا بین مخالفان و دولت برسر کار اوکراین، توافقاتی صورت گرفت از جمله این که دولت فعلی بماند و انتخابات پیش از موعد برگزار شود و برخی زندانیان از جمله تیموشنکو آزاد شوند، اما با وجود عمل به توافق از سوی یانوکوویچ، مخالفان با راهبری سرویس‌های غرب او را از کار برکنار و مهره موقت خود را بر سر کار آوردند.

این تحلیل با مقایسه تحولات اوکراین و سوریه نوشت: در سوریه همه قدرت‌ها و قدرتک‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با پول، نیروی انسانی، سلاح و همه نوع حمایت‌های سیاسی و امنیتی به میدان آمدند، اما نتوانستند خواسته خود را جامه عمل بپوشانند. روسیه هم که درهر دو صحنه با یک موضع یعنی حمایت از دولت قانونی حضور فعال داشت.

پس کدام بازیگران در بحران سوریه نقش ایفا کردند که در اوکراین حضور نداشتند؟ دو بازیگر اصلی یعنی مردم و جمهوری اسلامی ایران نقطه افتراق این دو بحران هستند دولت اوکراین در مرکز حکومت یعنی کییف بدون پشتوانه لازم مردمی بود، اما اسد در دمشق و بسیاری دیگر از مناطق سوریه از این پشتوانه برخوردار بود و هست و این موضوع کاملا راهبردی است! نکته دوم حمایت ایران از دولت قانونی این کشور است، موضوعی که نقش تعیینکننده اقتدار منطقهای ایران را نشان میدهد، اقتداری برخاسته از رهبری هوشمندانه، حمایت مردمی، تدبیر و بهرهمندی از دانش و فناوری در سایه ایمان به خدا و استقامت.