به گزارش افکارنیوز، اعضای سازمان منافقین به دلیل مشی مسلحانهشان در مبارزه با رژیم طاغوت، ایدئولوژی مارکسیستی، ترور کور بسیاری از مردم بیگناه کشورمان و… همواره در نظر ملت ایران منفور و مغضوب بودهاند.
همین فاصله و گریز از دین و ایمان عمیق اسلامی بود که تأثیر زیادی بر استقامت پوشالی آنها در مبارزات گذاشته بود. مثلاً پیش از انقلاب مؤلفه ثابت در منش اعضای نفاق هنگام دستگیری " وادادگی " و معرفی همتیمیهایشان بود، تا جایی که یکی از اعضای اداره هشتم ساواک صراحتاً عنوان میکند:
«سال ۵۰ شخص مسعود رجوی را با چادر به خیابان میبردیم و وی دوستان خود را در محلهای مختلف تهران برای ما نشانهگذاری میکرد.»
در حالی که چنین رویهای از سوی اعضای اصیل انقلاب اسلامی حتی زیر بدترین شکنجههای ساواک دیده نشد.
پس از انقلاب ایدئولوژیک در سازمان منافقین و موضوع تصفیه نیروهای مذهبی و در عین حال حضور سران منافقین در تلویزیون و اعتراف به این امر، آغازی برای نمایش چهره واقعی سازمان در افکار عمومی امت مسلمان ایران بود.
البته حضرت امام خمینی(ره) با بصیرت مثالزدنیشان، هیچگاه سازمان منافقین را تأیید نکردند و حضور عناصر این گروهک در بین نیروهای انقلاب صرفاً به افرادی ختم میشد که ماهیت مارکسیستی خود را پنهان داشتهاند.
پس از انقلاب اسلامی و خروج رجوی به همراه بنیصدر خائن، موجی از ترورهای مردم کوچه و بازار، مسئولان ارشد نظام، امامجمعههای شهرها و… در دستور کار منافقین قرار گرفت.
این رویه موجب برخورد شدید و قانونی نظام در مقابل این گروه تروریستی شد و نفرت عمیقی نسبت به آنها در دل ملت ایران ریشه دواند.
منافقین اما، همواره از طریق خانواده عناصری که دلباخته سازمان بودند ارتباط خود را با زندانیان حفظ کردند تا آنجا که نگاه ایشان به زندانها به پایگاهی برای " انجام برخی تحرکات " تغییر کرد.
اوج و شدت این شبکهزنی را میتوان در آمادگی زندانیان منافقی دید که پس از پذیرش قطعنامه۵۹۸ و پیشروی سازمان به سمت داخل مرزهای ایران با هدف براندازی، در صدد پیوستن به همپالگیهایشان بودند. پس از جنگ نیز منافقین با همین هدف و راهبرد همواره نیمنگاهی به زندانها داشتهاند. جذب " احمد باطبی " به سازمان در دهه ۸۰ از نمونههای بارز این مهم پس از سالهای دفاع مقدس است که به ابزاری در راستای عملیات روانی علیه نظام تبدیل شد.
بازداشتگاه اویندر حادثه اخیر زندان اوین نیز حماقت منافقین در معاندت با نظام اسلامی بازتولید میشود. در همین راستا رئیس سازمان زندانها در گزارشی از حادثه زندان اوین اذعان کرد:
«یکی از نکاتی که در بازرسی رخ داد این بود که ما با دایره گسترده محکومان امنیتی در اوین روبهرو هستیم از گروههای مختلف از مرتبطین با پژاک، مرتبطین با سازمان منافقین و تروریستها و جاسوسهایی که ممکن است ارتباط تشکیلاتی با برخی از گروههای داخل نداشته باشند اما به سرویسهای اسرائیلی و بخشهای مختلف وصل شدهاند.
حوزههای امنیتی ما این گروههای مختلف را در خود جای داده است اما هنگام بازرسی ما مقاومت را صرفاً از دو گروه و دو جریان از این طیف گسترده داشتیم: یکی جریان نفاق و دیگری فتنه ۸۸ و این را ما در صحنه عمل دیدیم که این دو گروه نسبت به برنامه ما که قانونی است مقاومت میکنند.
از قبل تحلیلها بر این بود که جریان نفاق و فتنه دو جریان کاملاً مجزا و غیرمرتبط با همدیگر هستند و همدیگر را قبول ندارند و به نوعی جریان فتنه ابراز نمیکرد که با اینها همراهی و همدستی دارد اما ما در یافتههای بازرسی به آن رسیدیم.
نکته مهم و قابل توجه این بود که برخی عوامل جریان فتنه که گاهی ادعا میکنند ما با نظام مشکلی نداریم بلکه با برخی افراد مشکل داریم ارتباطات اینها با سرپلهای نفاق خارج از کشور کاملاً معلوم شد یعنی این دو جریان یک نقطه اشتراک اتصال پیدا کردند و ما دیدیم عناصر فتنه ۸۸ با عناصر تابلودار و مشخص نفاق که خارج از کشور علیه نظام فعالیت میکنند همراهی و همفکری میکنند و به همدیگر اطلاعات میدهند و این موضوع در بازرسی برای ما آشکار شد.
نفاق و التقاط دو جریانی هستد که در طول تاریخ مهمترین آسیبها به مذهب و نظام اسلامی وارد کردهاند و به قول یکی از مراجع تقلید تا زمانی که فضای اسلامی باشد، جریان نفاق نیز حاضر خواهد بود و این امری اجتنابناپذیر است که مبارزه اعتقادی نیروهای انقلابی را میطلبد و سخن گهربار امام خمینی(ره) را یادآور میشود که "جنگ ما تا رفع فتنه ادامه دارد".