به نوشته ملت ما، اين مرد با ادعاي اينكه همسرش را طلاق داده است نزد بستگان دختران جوان به خواستگاري ميرفت. ۳۰ فروردين ماه سال جاري دختر جواني به دادسراي شهرري رفت و پرده از اقدامات سياه خواستگار فريبكار برداشت. اين دختر به داديار شعبه ۶ شهرري گفت: ۳ سال پيش با جواد آشنا شدم، اين دوستي ادامه داشت تا اينكه از يكديگر جدا شديم و من با مرد ديگري ازدواج كردم و اين دوستي كودكانه به پايان رسيد.

۲سال از جواد خبر نداشتم تا اینکه بخاطر مشکلات خانوادگی از شوهرم جدا شدم. وقتی جواد از این ماجرا باخبر شد با من تماس گرفت و گفت وی نیز می‌خواهد از همسرش جدا شود و در حال انجام کارهای دادگاه است. روزهای نخست به تلفن‌ها و پیامک‌هایش پاسخ نمی‌دادم، ولی جواد با به یادآوردن خاطرات روزهای دوران نوجوانی‌مان دوباره اعتمادم را جلب کرد.

او را دوست داشتم و در سرم از وی یک بت ساخته بودم. جواد در جمع دوستان و آشنایان مرا به عنوان همسرش معرفی می‌کرد و چندین‌بار برای خواستگاری نزد خانواده و بستگانم رفت. تصور می‌کردم وی مرد رویاهایم است. یک روز به بهانه گردش مرا به خانه‌اش برد و با تهدید دست و پایم را بست و از شکنجه‌های سیاه عکس و فیلم تهیه کرد. خیلی گریه کردم، به پایش افتادم و التماسش کردم‌ ولی گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود. هر روز تهدیدم می‌کرد اگر تسلیم خواسته‌های وی نشوم فیلم‌ها و عکس‌ها را منتشر خواهد کرد.

جواد پسر شروری بود و با دختران زیادی ارتباط داشت ولی هرگز تصور نمی‌کردم همه اینها نقشه باشد تا مرا اسیر و مطیع خود کند. نمی‌خواستم در این شرایط باشم به همین خاطر تصمیم گرفتم شکایت کنم. با ادعاهای این دختر در حالی که تحقیقات برای افشای زوایای پنهان پرونده ادامه داشت، چند شکایت مشابه پیش روی رییس شعبه ۶ دادیاری دادسرای شهرری قرار گرفت. تحقیقات نشان می‌داد پسر شرور با وجود داشتن همسر و بچه‌ یک ساله، دختران را فریب می‌داده و به بهانه ازدواج آنان را با تهدید تحت نیت شیطانی خود قرار می‌داده و از این صحنه‌های سیاه فیلمبرداری می‌کرده است.

با اين سرنخ وقتي پسر جوان پيش روي داديار پرونده قرار گرفت، گفت: من هيچوقت با اين دختران ارتباط نداشتم، آنها در زندگي من رخنه كرده بودند و ميخواستند من و همسرم را از يكديگر جدا كنند، ادعاهاي آنان واهي است چون جوان خوشتيپي بودم دوست داشتند با من دوست باشند، هرگز آنان را به خانهام نبردم و فيلمي تهيه نكردم، تنها چندبار كه با يكديگر به فرحزاد رفته بوديم خودشان عكس و فيلم گرفتند. جواد در ادامه افزود: من در يك كارگاه ريختهگري كار ميكنم، از وقتي كه اين دختران در زندگي من پا گذاشتند، ارتباطم با همسرم كمرنگ شد تا جايي كه وي خانه را ترك كرد و به شهرستان رفت. من هيچوقت آنان را تهديد نكردم، سال گذشته نيز بخاطر ادعاهاي اين دختران زندگيام به هم ريخت و به زندان افتادم. با ادعاهاي اين پسر جوان، داديار درپرونده متهم را براي فاش شدن ديگر جزييات پرونده راهي زندان كرد.