قاسم روانبخش در وبلاگش نوشت:
از زمان تشکیل دولت دهم، ماجراهای اسفندیار رحیم مشایی به صورت موضوعی پرتنش برای نظام اسلامی در آمده است. از معاونت اولی و عزل وی با نظر ولی فقیه گرفته تا موضوع عزل وزیر اطلاعات و حدیثخانه‌نشینی رئیس‌جمهور؛ موضوعی که متدینان و اصول‌گرایان را به شدت نگران کرده است. اکنون پس از اثبات برخی مسائل و ارائه سندهایی در بعضی محافل، از دستگیری وی سخن به میان می‌آید. چنان‌چه این فرصت فراهم گردد و رئیس جمهور محترم، پشتیبانی خود را از این عنصر معلوم الحال بردارد، مدعی‌العموم باید کیفر خواستی روشن و منطقی ارائه کند تا وی نتواند با شعارهای عوام پسند، افکار عمومی را بفریبد. اکنون فرض می‌کنیم دادگاه تشکیل شده و می‌خواهند کیفر خواست تنظیم شده را قرائت کنند. این کیفرخواست دارای چه موادی می‌تواند باشد.

۱. فرصت سازی برای دشمن

‌هر زمان که فرصت طلایی برای جمهوری اسلامی به وجود می‌آید، رحیم مشایی با طرح یک موضوع فرعی اذهان مردم را به سمت آن می‌کشاند و در مقابل، برای دشمن فرصتی فراهم می‌کند تا بتواند خودش را باز سازی کند. درست در زمانی که رئیس جمهور محترم لبه تیز حمله‌اش را به سوی رژیم منحوس و غاصب صهیونیستی متوجه کرده و ملت‌ ایران و همه ملت‌های مسلمان از این حرکت که بر مبنای استراتژی امام و رهبری بود، به خود می‌بالیدند، مشایی با ارائه طرح دوستی با ملت اسرائیل، چالش آفرید و مباحثمربوط به آن در میان خواص و نخبگان جامعه، حوزه‌ها و دانشگاه و نمایندگان مجلس و… به موضوع اصلی تبدیل شد. رئیس جمهور نیز در دفاع از مشایی آن را موضع رسمی نظام خواند. این مسأله تا جایی پیش رفت که مقام معظم رهبری ناچار به موضع‌گیری شدند و آن را خطای فاحش آن فرد خواندند و از دیگران هم خواستند به این حرف و حدیث‌ها پایان دهند. این موضع‌گیری مشایی، هم موجب کند شدن موضع نظام اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی در آن مدت شد و هم اذهان ملت‌های مسلمان را تا حدودی از نامشروع بودن این رژیم به موضوع دیگری منصرف ساخت که مردم اسرائیل، مردمان خوبی هستند و ما باید آن‌ها را دوست داشته باشیم! در این ایام نیز که موج بیداری اسلامی، منطقه را فراگرفته و ناقوس مرگ رژیم‌های دیکتاتور و مزدور آمریکایی به صدا درآمده است و مقام معظم رهبری از تشکیل خاورمیانه اسلامی خبر می‌دهد، از ملک عبدا… اردنی برای سفر به ایران دعوت به عمل می‌آید و بر آن اصرار ورزیده می‌شود! و در این شرایط که دشمن درصدد ناامن‌ و ناموفق جلوه دادن الگوی ملت‌های منطقه(‌ایران اسلامی‌) است، وزیر اطلاعات عزل می‌شود و ‌هنگامی که حکم حکومتی ولی فقیه صادر می‌شود، در چنین شرایطی رئیس جمهور ۱۱ روز در خانه می‌نشیند به‌راستی آقای مشایی در این ماجرا چه نقشی ایفا ‌می‌کرده است؟

۲. شکستن قبح گناه و…

رحیم مشایی از زمان ریاستش بر میراثفرهنگی تا کنون کارهایی انجام داده که حاصل آن، شکستن قبح گناه بوده است که خود می‌تواند به عنوان یکی از مواد کیفر خواست قرار گیرد. حضور وی در مراسم رقص ترکیه که تصاویر آن موجود است، ارتباط بر قرار کردن با برخی هنر پیشه‌های زن و پرداخت وام به برخی از آن‌ها و عکس گرفتن با هدیه تهرانی و… تبلیغ موسیقی و دادن فتوا به حلیت آن و پخش سی دی این سخنرانی در میان مردم و در همین راستا قابل بررسی است.

۳. صرف هزینه‌های هنگفت در استان‌ها و شهرستان‌ها و دادن هدایای میلیونی به برخی افراد مؤثر درجهت فراهم کردن زمینه برای انتخابات مجلس نهم و ریاست جمهوری دهم. دستگاه قضایی باید از وی بخواهد که این پول‌ها و اعتبارات از کجا تأمین شده است؟

۴. ارتباط با مرتاضان و جن‌گیران

وی باید در دادگاه پاسخ دهد که افرادی مثل «ع. غفاری» که سال‌ها در ‌دولت مدعی اصلاحات، از نزدیکان آقایان «ی» و مهاجرانی و… بوده است، امروز در دفتر او چه می‌کرده‌اند؟ و چه کسی چنین فردی را برای همکاری فراخوانده است؟ ارتباط با شبکه جن‌گیران در راستای چه اهدافی صورت پذیرفته است؟ دستگاه قضایی و دستگاه‌های اطلاعاتی می‌توانند اسناد و مدارک آن را در اختیار افکار عمومی قرار دهند تا وی نتواند با مظلوم نمایی آن را منکر شو‌د.

۵. دورویی و فریب افکار عمومی

رحیم مشایی با نفوذ در جریان اصول‌گرایی و ‌مناصب مهم نظام، همواره تلاش کرده است از خود چهره‌ای مومن و انقلابی و ولایی ارائه دهد. او با شعار اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و… در ابتدای سخنرانی‌هایش و دائم‌الذکر بودن و قرائت قرآن و…‌، خود را یک فرد برجسته و با سخنرانی‌های مستمر درباره دین و اخلاق، خود را یک نظریه‌پرداز متخصص جلوه داده و در این قالب، با ارائه نظریات فاسد و واضح البطلان، گمراهی عده‌ای را موجب شده است. گذشته از نظراتی که وی در فروع دین درباره حلّیت موسیقی و… داده، درباره مسائل اساسی اسلام هم نظرات تأسف‌انگیزی مطرح می‌کند. برای نمونه کافی است به متن پیاده شده فیلم سخنرانی‌اش در دوران میراثفرهنگی که در اختیار هفته نامه پرتو می‌باشد توجه کنید: " دوره اسلام‌گرایی هم به پایان رسیده است. معنایش این نیست که اسلام‌گرایی وجود ندارد یا رو به نضج نیست. نه، دوره‌اش تمام شده. وگرنه الان دوره اسب‌سواری تمام شده اما اسب هست سوارش هم هست. داره دوره ماشین سواری هم تمام می‌شه اما ماشین هم هست سوارش هم هست. اشتباه برداشت نشه معناش اینه که روند توسعه در دنیا به این سمتی میره که – ان الدین عند الله الاسلام هیچ تردیدی توش نیست - اما روند تحولات این نیست که بشریت مسلمان بشود تا به حقانیت برسد. این دوره رو به پایان است؛ تمام نشده رو به پایان است. بشر سرعتش بالا رفته، فهمش تیز شده، به یک حقایقی می‌رسه که اونا لازم نیست از دوره پوسته اسلام طی کند؛ یعنی داره به یک عصاره اصلی می‌رسه که اون عصاره اصلی یک فهم بزرگی درش اتفاق می‌افتد که می‌فهمد که برای آن نظام بسیار بزرگ …– " وی سپس جریان اسلام خواهی را به نظم نوین جهانی طر ح شده از سوی آمریکا تشبیه می‌کند و می‌افزاید: " نظم نوین یادتونه؟، نظم نوین جهانی چقدر می‌شنیدیم؟ چقدر الان می‌شنویم؟ اصلاً کسی دیگه از نظم نوین جهانی حرف می‌زنه؟ نه راستی می‌شنوید؟ داشت برای سال‌های آینده از نظم نوین جهانی حرف می‌زد. حالا همه فراموش کردند نظم نوین جهانی را برای این‌که تحولات آن قدر سریع است که دیگر نمی‌فهمد دارد چه اتفاقی{می افتد} … " به‌راستی آیا چنین فردی با این اعتقاد نسبت به اسلام، می‌تواند مدعی انتظار برای امام زمان و ولایت آن حضرت و پیروی از ولایت فقیه باشد؟ ‌ آیا این همان جریان شبه ماسونی نیست که آیت ا… مصباح درباره ‌شکل‌گیری مجدد آن هشدار داده است؟ برای محاکمه مشایی همین یک فراز از سخنانش کافی است.

۶. ضربه زدن به گفتمان عدالت و ایجاد روحیه بدبینی و نومیدی در مردم

یکی دیگر از اتهام‌های مشایی، ضربه زدن به گفتمان عدالت و ایجاد روح بدبینی و نومیدی در مردم و مصادره ریاست جمهوری به نفع خود و جریان انحرافی است. مردم پس از این که در یک دوران نسبتا طولانی حاکمیت کارگزاران و مدعیان اصلاحات سرخورده و ناامید شده بودند، با شعارهای زیبای مبارزه با فساد و ضرورت تحقق عدالت و شعارهای اسلام‌خواهی به نامزدی که این شعارها را در تابلوی ستاد‌های انتخاباتی‌اش قرار داده بود رای دادند و دکتر احمدی‌نژاد را بر کرسی ریاست جمهوری نشاندند تا این شعارها را عملیاتی سازد. خوشبختانه رئیس جمهور توانست در مدت کوتاهی گام‌های بلندی در این راستا بردارد و مردم را نسبت به رأی خود خشنود و به آینده امیدوار سازد. ولی با نفوذ این فرد در ریاست جمهوری، ملاک گزینش در پست‌های حساس دولتی، نزدیکی به رحیم مشایی قرار گرفت و هرکس منتقد وی بود، از پست خود عزل می‌شد، هر چند برادر رئیس جمهور(داوود احمدی نژاد) باشد. رحیمی و بقایی روز به‌ روز بر پست‌های حساس‌تری تکیه می‌زنند و مشایی ۱۸ پست مهم را در اختیار می‌گیرد. احمدزاده - استاندار۳۳ساله فارس - به یمن خوش خدمتی در جمع آوری امضا به نفع مشایی، به ریاست میراثفرهنگی می‌رسد؛ ولی متکی، محصولی، فتاح، میرکاظمی، محرابیان و… از دولت کنار گذاشته می‌شوند.

شعار عدالت محوری و مبارزه با باندهای مخوف فساد به تدریج رنگ می‌بازد و افرادی در کنار دست رئیس جمهور متهم به فساد‌های سنگین مالی می‌شوند که طی برخی اسناد منتشره، لیدر جریان انحرافی نیز در آن دست دارد.

شعار اسلام‌خواهی جای خود را به ملی‌گرایی و اومانیزم و تجلیل از کوروش و منشور وی و برگزاری جشن نوروز، پررنگ‌تر از تجلیل روز تولد پیامبر و علی(ع) و اعیاد فطر و غدیر شد! برخی مفسدان اقتصادی که روزی رئیس جمهور وعده افشای اسامی آن‌ها را داده بود، پناه‌گاهی امن یافتند و با تأییدات این‌گونه افراد، فرصت‌های جدیدی پیدا کردند! به عنوان نمونه آقای العقیلی که رئیس جمهور در سال ۸۴ در ساوجبلاغ نام او را افشا کرد، در سال ۸۶ از سوی آقای مشایی به وزیر اقتصاد سفارش می‌شود!‌

۷. و…

بهراستی آیا اينها اتهامهاي اندکي است؟