به گزارش افکارنیوز، مجتبی جباری حالا دیگر یک فوتبالیست بزرگ و یک سرمایهگذار فرهنگی است، کسی که برای سینما هزینه میکند، آن هم از جیب و وقتی از او بابت این مسئله میپرسیم، میگوید: «دغدغههای فرهنگی دارم.» او بیشک متفاوتترین فوتبالیست ایرانی است که با وجود استعداد عجیب در زمینه فوتبال، کتاب میخواند، شعر میخواند، تئاتر میبیند، به سینما میرود و حالا خودش شخصاً وارد بدنه سینما شده است. با او در مورد اتفاقات روز به گفتوگوی تلفنی نشستیم که خواندن این مصاحبه پرمحتوا را به شما توصیه میکنیم:
*از سینما شروع کنیم. شما سرمایهگذار فیلمی از عبدالرضا کاهانی شدهاید. چرا برخلاف اینکه خیلی از فوتبالیستها به دنبال مسائل فرهنگی از جمله مطالعه، سینما و تئاتر نیستند، چنین تصمیمی گرفتی؟
من لذت میبرم از حرف زدن و گفتوگو با کارگردان یک نمایش خوب یا یک فیلم خوب. احساس میکنم با آنها موضوع مشترک زیاد دارم برای حرف زدن. من دوست دارم راجع به زندگی، راجع به تفکر آدمها، حرف بزنم. همه زندگی که فوتبال نیست. مثلاً وقتی با آقای کاهانی آشنا شدم خیلی سریع بین ما دوستی قویای ایجاد شد. نمیدانم شاید اینکه ایشان هم به من پیشنهاد سرمایهگذاری در فیلمشان را دادند به خاطر این بوده که این قابلیت را در من دیدهاند. میدانم آقای کاهانی و امثال او، به هرکسی این فرصت را نمیدهند. باعثخوشحالی من است که این فرصت را پیدا کردم که با ایشان کار کنم. خیلی از
آنهایی که خودشان در این مسائل فرهنگی هستند، باز هم چندان قوی عمل نمیکنند چه برسد به فوتبالیستهایی که شاید اطرافیانشان چندان در این مسائل به آنها کمک نمیکنند. به نظر من فوتبالیستهای ما، جوانهای بسیار لایق و شایستهای هستند، حداقل اینکه خانواده دوست هستند و چند خانواده را تأمین میکنند. شاید اگر با ۱۰،۱۵ سال قبل هم مقایسه شوند، این تفاوت قابل دیدن است اما الان فضایی است که بیشتر فوتبالیستها را تخریب میکنند. در مورد فوتبالیستها، این را بگویم که در ایران با تلاش خودشان و بدون داشتن حداقل امکانات فوتبالیست میشوند. با همه نداریها و ناملایمات،
خودشان را بالا میکشند. خیلیها از نظر خانوادگی هم به مشکل برمیخورند تا به یک آینده روشن برسند. کسانی که توانستهاند به این سطح از فوتبال برسند، با توجه به شرایطی که در ورزش و فوتبال ایران وجود دارد، ۳۰ درصد از توانایی خودشان را نیز نشان نمیدهند. با وجود مشکلات سخت افزاری و نارساییهای بسیار، فوتبالیستها رضایت مردم را جلب میکنند. تیمملی به جامجهانی رفت و ۷۵ میلیون نفر خوشحال شدند اما در مورد امکانات و پاداشها باز هم بدقولی شد. متأسفانه خیلیها میکروفن بهدست دارند و علیه فوتبالیستها صحبت میکنند اما بازیکنان، فرصت دفاع از خود را ندارند. در
حالی که اگر بخواهند هر روز این کار را تکرار کنند، انرژی و زمان زیادی تلف میشود. به نظر من بازیکنی که خودش، خودش را بالا میکشد و امکانات خاصی در اختیارش قرار نمیگیرد، باید مورد احترام باشد. شما ایران را با سایر کشورها مقایسه کنید تا ببینید به بازیکنانشان چه میدهند و چه میگیرند. آن پولی که صحبت میشود و میگویند صفرهایش را نمیتوانیم بشمریم، در فوتبال ایران و دنیا کاملاً با هم متفاوت است. در همه جای دنیا با قرارداد حرفهای سال اول یا دوم، همه مشکلات زندگیت حل میشود اما در ایران بازیکن تا ۳۲،۳۳ سالگی به دنبال پول جمع کردن و تأمین آیندهاش است. خیلی کم
است تعداد بازیکنانی که مربی میشوند. در ایران، آیندهای برای یک فوتبالیست وجود ندارد و اگر یکسال از فوتبال دور بماند، دیگر تیم برایش پیدا نمیشود. به عنوان مثال امید روانخواه که در اوج جوانی فوتبال را به خاطر اشتباهات پزشکی کنار گذاشت و هنوز از باشگاه طلبکار است.
* بعد از پایان فصل گذشته، وزارت ورزش اقدام به انتشار قراردادهای بازیکنان استقلال و پرسپولیس کرد و این مسئله جو منفی زیادی علیه فوتبالیستها در رسانهها و میان مردم به راه انداخت. چه نظری دارید؟
این یک حساب دو، دوتا چهارتاست. اگر فوتبال اینقدر خوب و پردرآمد است، چرا همه فوتبالیست نمیشوند؟ اگر فوتبال این همه پول دارد، چرا همه پدرها، پسرانشان را فوتبالیست نمیکنند؟ فوتبالیست شدن کار هر کسی نیست. خیلی از مربیان بزرگ دنیا، میخواستند بچههایشان فوتبالیست شوند امااین اتفاق رخ نداد. چرا دیگران به دنبال این پول مفت نمیروند؟ با بهترین هزینه، بهترین امکانات و بهترین مربی، نمیشود یک نفر را به زور فوتبالیست کرد بلکه آن فرد باید خودش استعداد داشته باشد. هرکس فکر میکند میتواند فوتبالیست شود، برود و این کار را انجام دهد. با این همه رقابت و نبود
امکانات، مگر هر کسی میتوانست فوتبالیست شود؟ آنهایی هم که فوتبالیست حرفهای میشوند، معمولاً همه از باشگاههایشان طلبکارند یا پولی که میگیرند، به اندازه تلاش و سختیشان نیست. در جواب سؤال قبلی شما باید بگویم من به خاطر علاقه شخصیام به کتاب، شعر، تئاتر و سینما با این مسائل سر و کار دارم. مگر در همه جای دنیا، همه فوتبالیستها اهل سینما و کتاب هستند؟ الان باید بگویند اتفاق خوبی افتاده که یک فوتبالیست دغدغه این مسائل را دارد نه اینکه بگویند چرا بقیه چنین دغدغهای ندارند. این موضوع را کسانی باید پاسخ دهند که با مطرح کردن پولهای دریافتی توسط بازیکنان،
میخواهند جوابگوی اشکالات موجود در ورزش و فوتبال نباشند. اگر والیبال ما خوب شده و افتخار میآفریند، باید به خود والیبال برسیم نه اینکه آن را با فوتبال مقایسه کنیم.
*خداحافظی شما از تیمملی در آستانه جامجهانی، شوک بزرگی برای فوتبال ایران بود و کسی انتظار این قضیه را نداشت. موضوعی که هنوز هم مبهم باقیمانده و منتظر صحبت شما در این مورد هستیم.
دوست دارم خیلی حرفها بزنم اما شاید الان زمانش نباشد. یکی از دلایل اصلی خداحافظی من، به خاطر شرایط سنیام بود، زیرا میدانستم پس از جامجهانی آینده روشنی برایم نیست. همه اینها غیر از مصدومیتهای قبلی بود که داشتم. تیمهایی در جامجهانی دنبال نتیجهگیری و موفقیت هستند که کارهای پایهای و اساسی روی فوتبالشان انجام داده و لیگ پویایی دارند. ما میتوانستیم از فرصت جامجهانی بهتر استفاده کنیم و تعدادی جوان خوب و آیندهدار را به فوتبال اروپا معرفی کنیم اما این اتفاق نیفتاد. تیمی که به جامجهانی رفت، تا دو، سه سال آینده بیشتر آنها به خاطر شرایط سنی
در تیمملی نخواهند بود. ما یکی از تیمهای پیر جامجهانی بودیم. عملکرد گزارشگران هم برای من قابل توجه بود. تمامی بازیکنان تیمملی از دوستان نزدیک و صمیمیام هستند و احترام بسیاری برایشان قائلم. توانایی آنها بسیار بیشتر از آنچه بود که دیدید اما هدفشان این بود که خواستههای کروش را برآورده کنند نه اینکه توانایی تیمملی ایران را نشان دهند. مردم دنیا فوتبال را بسیار خوب میشناسند و خوب آنالیز میکنند و برداشتشان از تیمملی ایران مطابق با واقعیت است نه آن طور که گزارشگران ما میگفتند. آنها طوری از تیمملی دفاع میکردند که انگار تیم ما ۴ سال دست کروش
نبوده. توقعات خیلی پایین آمده بود و جوی راه افتاده بود که انگار یک ماه مانده به جامجهانی، کروش آمده و میخواهد تیمی که انتظار میرود ۷،۸ گل از رقیب بخورد را جمع و جور کند. اگر به جامجهانی ۲۰۰۶ برگردید که ما با آلمان و پرتغال بازی کردیم، میبینید که هرگز تخریبی و تدافعی ظاهر نشدیم، در حالی که این دو تیم همواره از تیمهای قدرتمند جامجهانی هستند. اگر میگفتند این تیم باید ۷،۸ گل از جامجهانی بخورد پس در جامجهانی ۲۰۰۶ خیلی بهتر بودیم. شاید برخی تیمهای اروپایی خوب نتیجه نگرفتند اما فوتبال باکیفیتی را ارائه دادند. مگر گل خوردن و حذف اسپانیا، ایتالیا
یا انگلیس به معنای ضعیف شدن فوتبال آنهاست؟ یا مگر تیم ما که این قدر از آن تعریف شد، چه خروجی در جامجهانی داشت؟ راجع به خودم هم بگویم؛ اصلاً جای من در جامجهانی خالی نبود زیرا تیم ما نیازی به بازیسازی نداشت و نمیخواست فوتبال بازی کند. تیمملی دنبال فوتبال تخریبی بود. باز هم میگویم بازیکنان ما بهنحو احسن کاری که سرمربی خواسته بود را انجام دادند اما اگر مربی بهتر و تهاجمیتر تیم را روانه مسابقات میکرد، بازیکنانمان از این هم بهتر میشدند.
*پس با این حساب شما اصلاً از عملکرد تیمملی در برزیل راضی نبودید؟
اینکه هر دوره با سختی به جامجهانی برویم و بازیکنانی با سنهای بالا، که دو سال بعدش در تیمملی نباشند و خروجی نداشته باشیم چه فایدهای برایمان دارد؟ بازیکنان ما به بهترین نحو کارشان را انجام دادند اما اگر دو سال بعد در تیمملی نباشند، چه فایدهای دارد؟ این تیم را مربی دیگری نساخته بود که بخواهد به کروش تحویل دهد و ما از کروش انتظاری نداشته باشیم. فضا خیلی بد شده بود، اینها باعثشده بود یک نفر به راحتی با اذهان عمومی بازی کند اما وقتی مربی با این اسم و رسم میآید، باید دید چند نفر از تیمملی او راهی اروپا شدند و رشد کردند. ما باید اول فوتبالمان را
بسازیم، لیگ خوب داشته باشیم و سپس به دنبال نتیجهگیری برویم. مگر میشود در زمینی که شخم نخورده، دانهای کاشته نشده و آبیاری نشده، محصولی بروید؟ ما پتانسیل بهتری در جامجهانی داشتیم. امیدوارم امسال لیگی داشته باشیم که مشکل اولش، توپ نباشد.
*خیلی از مربیان به کروش انتقاد کردهاند که به راحتی افکار عمومی را به نفع خود برگرداند. با آنها موافقی؟
به نظر من کروش در این زمینه بهترین است. او طوری سناریو مینوشت و نقش بازی میکرد که همهچیز به نفع خودش باشد. کروش در این زمینه بسیار توانمند است و البته بد نیست اگر از این توانمندی به نفع تیمملی استفاده کند. اگر ما منطقی و با آنالیز دقیق به تیمملی نگاه کنیم، به راحتی مشخص میشود با چه کیفیتی بازی کردیم. به نظر من اگر حمایتی که مجریان و گزارشگران از کروش کردند، نصف آن را از مربیان قبلی تیمملی داشتند، هیچ کدام از آن مربیان برکنار نمیشدند. اندازه حمایتها آنقدر زیاد بود که روی ذهن مردم تأثیر گذاشت. در یک برنامه سهراب بختیاریزاده حضور داشت و صحبتهای
انتقادی مطرح کرد اما به نظر میرسید مجری برنامه از این حرفهای انتقادی خوشش نیامد و مدام به میان حرفهای سهراب میپرید تا انتقادات او را پوشش دهد.
*اگر موافق باشی در مورد خداحافظی خودت صحبت کنیم. انتظار میرفت مجتبی جباری که یکی از بازیکنان اصلی و اثرگذار تیم در مسابقات مقدماتی بود، بیشتر مورد حمایت کارلوس کروش واقع میشد اما این اتفاق نیفتاد. چرا؟
من همه مسائل را رعایت کردم، با خودش هم صحبت کردم اما در این میان، اتفاقات دیگری رخ داد که الان زمان صحبت در موردش نیست. به موقع در این مورد حرف میزنم اما الان تمایلی ندارم. از نظر خودم بهترین تصمیم را گرفتم و نیت خوبی هم داشتم.
*الان بحثتمدیدقرارداد کروش هم بسیار داغ است و به نظر میرسد حضور او در تیمملی برای ۴ سال بعد هم قطعی باشد. نظر شما چیست؟
سناریوی بسیار جالبی در این مورد نوشته شده و بسیار با هم هماهنگ هستند. خیلی جالب است که انتقاد میکنند از یکدیگر، همدیگر را میکوبند، علیه هم مصاحبه میکنند بعد جلسه میگذارند و کنار میآیند. من در نهایت امیدوارم اتفاقی بیفتد که به نفع فوتبال ایران تمام شود نه اینکه فقط کروش سود ببرد و فوتبال ایران هم استفادهای نبرده باشد.
*دلتان نمیخواست وقتی بازی با نیجریه، آرژانتین و بوسنی را دیدید، شما هم در زمین بازی بودید؟
هر کسی آرزو دارد در تیمملی باشد آن هم در جامجهانی. من فکر میکنم کاری که کردم، خیلی بهتر خودش را نشان داد تا اینکه در زمین بازی باشم. جامجهانی نهایت آرزوی هر بازیکنی است و من این را خیلی خوب میدانم اما وقتی قبل از جامجهانی خودم را کنار میکشم، حتماً مسائل مهمی در میان است. پاهای من اجازه نمیداد به تیمملی کمک کنم، این جام بیشترین مصدومیت را در ادوار تاریخ داشت و ممکن بود این مصدومیت برای من هم تکرار شود. من همین الان هم هر روز با درد تمرین میکنم و حتی به ادامه فوتبالم تا فردا، پس فردا و سال دیگر مطمئن نیستم. در جامجهانی نمیتوانستم بازیکنی
باشم که به تیمملی کمک میکند. فشار اردوها و بدنسازیها برایم غیرقابل تحمل بود. البته شاید اگر میرفتم، برای شخص خودم خیلی بهتر بود زیرا در جامجهانی بازی میکردم و حتی اگر مصدوم هم میشدم، دو سال با الاهلی قطر قرارداد داشتم و اتفاقی برایم رخ نمیداد اما متوجه شدم بعد از جامجهانی آیندهای ندارم و به خاطر همین کنار کشیدم تا یک جوان، کسب تجربه کند. من دوست داشتم در جامجهانی بازیکنانی باشند که خودشان را به جهان معرفی کنند و به بهترین باشگاههای اروپایی ترانسفر شوند اما این اتفاق نیفتاد. فکر میکنم صحبت کردن در مورد تیمملی تا همین جا کافی باشد. اگر
نیاز به صحبت بیشتر باشد، بعداً این کار را انجام میدهم.
*حتماً شنیدهاید که علی کریمی هم از فوتبال خداحافظی کرده؟
بله! بازيكن و اسطورهاي كنار رفت كه فكر ميكنم خيلي كم تواناييهايش را ديديم. متأسفانه شرايطي به وجود آمد كه نشد تواناييهاي علي كريمي را كامل ببينيم. او ميتوانست خيلي بهتر از اينها باشد، توانايي كريمي بياندازه بود و شايد امكانات فوتبال ايران، اين شرايط را برايش مهيا نكرد. باعث افتخار ماست كه بگوييم علي كريمي يك فوتباليست ايراني بوده. او همه چيز را با هم داشت و با حداقل توانايي كه از خود نشان داد، به بزرگترين تيمهاي دنيا رسيد. من هميشه در ذهنم ميماند كه اگركريمي همه تواناييهايش را نشان ميداد، ما ميتوانستيم بهترين بازيكن جهان را از ايران داشته باشيم و به
شخصه افتخار ميكنم، هر چند در زماني كوتاه اما در تيمملي با او همبازي بودم. براي علي كريمي آرزوي سلامتي و خوشحالي دارم.
شناسه خبر:
۳۵۱۰۹۴
مجتبی جباری:
کریمی میتوانست بهترین بازیکن جهان شود
مجتبی جباری می گوید جایش در برزیل خالی نبود چون تیمملی فوتبال بازی نکرد!
۰