ملت ما: چندي قبل ماموران كلانتري مهرويلا در كرج يك موتوسيكلت دزدي را متوقف كردند و محمد (۱۸ ساله) راكب آن را بازداشت كردند. در بررسي كارآگاهان پليس آگاهي كرج معلوم شد؛ اين موتور دزدي شده است و پرونده شكايتي در پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ است، لذا با قرار عدم صلاحيت از دادسراي كرج، پرونده به همراه متهم دستگير شده به پايگاه چهارم تهران انتقال يافت.

متهم در بازجویی‌های نخست منکر انجام سرقت موتوسیکلت شد و ادعا کرد از سرقتی بودن موتوسیکلت هیچ اطلاعی ندارد و موتور را از دوستش امانت گرفته است اما با توجه به اینکه در بررسی‌های بعدی مشخص شد این جوان در سال گذشته نیز دارای سابقه دزدی موتوسیکلت در تهران و در پایگاه سوم آگاهی بوده‌، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: «در ساعات روز برای انجام سرقت به تهران می‌آمدم و با پرسه زدن در کوچه‌ها و خیابانها موتوسیکلت‌هایی را که بدون قفل و زنجیر در محل‌های خلوت پارک شده بود در یک چشم به هم زدن سرقت می‌کردم و با خود به کرج می‌بردم».

وی در ادامه تحقیقات کارآگاهان مبارزه با سرقت موتوسیکلت، به دزدیدن ۱۰ موتوسیکلت در تهران اعتراف کرد و گفت: «موتورهای دزدی را به قیمت بسیار پایین به دوست و همدست سابقم «پیام» می‌فروختم و پول‌های به دست آمده را خرج تهیه و استعمال مواد مخدر(از نوع کراک) می‌کردم».
متهم با اعلام اینکه بی‌سواد است و خیابان‌ها و کوچه‌های تهران را خوب نمی‌شناسد نتوانست محل دقیق دزدی‌ها را به کارآگاهان نشان دهد.

در ادامه و با توجه به اینکه مشخصات مالخر توسط دزد به دست آمده بود، کارآگاهان پایگاه چهارم با اخذ نیابت قضایی و اعزام به کرج، متهم سابقه‌دار، پیام(۱۸ ساله‌) را در اطراف کرج شناسایی کردند. متهم هنگام دستگیری با توجه به ورزیدگی و آمادگی جسمانی خود ابتدا قصد درگیری با کارآگاهان را داشت اما لحظاتی بعد پا به فرار گذاشت که با توجه به محاصره کامل محل، دستگیر شد. دستگیری این متهم که از سوی چندین مرجع قضایی و انتظامی در کرج تحت تعقیب بود و زندگی کاملا مخفیانه‌یی را درپیش گرفته بود‌، موجی از خوشحالی را در بین مردم کرج به همراه داشت.

در بررسی‌های کارآگاهان معلوم شد این جوان ۱۸ ساله دارای سابقه شرارت، درگیری‌های متعدد، سرقت و زورگیری در محدوده کرج است. «پیام» نیز در ابتدا با انکار خرید موتوسیکلت‌های مسروقه قصد فریب کارآگاهان را داشت که با توجه به اعترافات صریح متهم(به فروش مال مسروقه به ‌پیام‌) و به دست آمدن مستندات دیگر، وی اعتراف کرد: «پس از خرید موتورها آنها را اوراق کرده و به صورت ضایعات یا قطعه به دیگران می‌فروختم».

با توجه به اینکه ‌پیام‌ از خانواده بسیار ثروتمندی بوده، وی در اظهارات عجیبی ادعا کرد: «ازدواج مجدد پدرم، منجر به طلاق مادرم و بیرون رفتن مادرم از زندگی‌اش شد. مادرم آواره شد، این موضوع در روحیه‌ام اثر بدی گذاشت. بعد از این ماجرا با مادرم زندگی می‌کردم. با کینه‌یی که از پدرم به دل داشتم در یکی، ۲ سال اخیر تصمیم گرفتم با خلاف، درگیری، شرارت، سرقت، زورگیری و هر طوری که شده پدرم را بدنام کنم که از این نظر واقعا موفق شدم و خوشحالم. دوستان، همکاران، اطرافیان، فامیل و… دیگر پدرم را به عنوان مرد به ظاهر موجه و خوشنام نمی‌‌شناسند. همه با شنیدن اسم او یا دیدنش، خلاف‌های مرا و نامردی‌هایی که او در حق مادرم کرد به یاد می‌آورند‌.

سرهنگ كارآگاه رضا موذن، رييس پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: با توجه به اتهامات پيام درباره خريد مال مسروقه و اتمام رسيدگي به اين موضوع در پايگاه چهارم و شعبه ششم بازپرسي دادسراي رسالت، متهم براي رسيدگي به اتهامات متعددش در كرج در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي كرج قرار گرفته است. اما آنچه درباره انگيزه وي ميتوان گفت (در صورت صحت اظهارات)، اينكه متهم بدترين راه را انتخاب كرده است. با اين تصميم مادرش علاوه بر تنهايي، چه ناراحتيهايي را در دستگيريهاي فرزندش و زندان و بدنامي وي و خانواده تحمل نكرده است. لذا به جوانان توصيه ميشود در انتخاب راه خلاف، دوستان ناباب و... به عاقبت اين كار بيشتر بينديشند.