زمان آن است که آمریکا از خاورمیانه بیرون آید

به گزارش افکارنیوز، «استفن والت»، مقاله‌نویس نشریه آمریکایی فارن پالیسی و نظریه‌پرداز مشهور روابط بین‌الملل، در مقاله‌ای به روابط ایالات متحده با کشورهای خاورمیانه می‌پردازد و با سلسله استدلال‌هایی به این نتیجه می‌رسد که بهتر است سران واشنگتن دست از دخالت در خاورمیانه بردارند و بیشتر به فکر شهروندان خود باشند. تأثیر نامطلوب حمایت از صهیونیست‌ها بر چهره آمریکا در میان ملت‌ها نیز از محورهای جالب توجه این مقاله است.

بخش‌هایی از گزارش مزبور به شرح ذیل به استحضار مخاطبان می‌رسد.

به اوضاع فعلی خاورمیانه بپردازیم، اسرائیل و فلسطینی‌ها ماه گذشته را به خونریزی پرداختند که البته بیشتر خون فلسطینی‌ها بر زمین ریخت. داعش به بسط قلمرو خود در عراق می‌پردازد. سیاستمداران عراقی در بغداد با یکدیگر درگیراند، لیبی همچنان به پرتگاه از هم پاشیدن، نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و نشان می‌دهد که خوشحالی جنگ‌طلب‌های لیبرال از سقوط قذافی، بی‌مورد بوده است. در افغانستان، دعوا بر سر نتایج انتخابات می‌رود که تهدید طالبان و خطر افتادن این کشور به دست این گروه را بالفعل کند. رئیس جمهور ترکیه، همتای مصری‌اش را دیکتاتور می‌خواند. دعوای دیپلماتیک بین عربستان، امارات و قطر هم هنوز لاینحل باقی مانده است. در این میان، به نظر می‌رسد طبیعت خاورمیانه هم سر ناسازگاری با آمریکایی‌ها دارد و ویروس تنفسی «کرونا» شاید از طریق مسافران هوایی، به خاک ما برسد.

در داخل اما، نومحافظه‌کاران دولت آمریکا را به دلیل خراب کردن سیاست‌های این کشور در خاورمیانه سرزنش می‌کنند و می‌گویند که دولت نمی‌فهمد که «جنگ، جنگ است». این یعنی اوباما نخواسته مردمش را درگیر جنگ‌های بیشتری کند. این افراد به یاد نمی‌آورند که حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، بیش از همه کارهای اوباما، تا به حال به ما ضرر و زیان وارد کرده است.

حال برسیم به وضعیت متحدان خود در این منطقه، متحدانی که در زمان جنگ سرد مجبور بودیم به دلائل استراتژیک به سمت آنها دست دراز کنیم ولی حقیقت این است که ایالات متحده امروز هیچ متحد دلپذیری ندارد. مصر توسط یک دولت نظامی دیکتاتورمنش اداره می‌شود و آینده روشنی برای این کشور متصور نیست. حزب اردوغان در ترکیه این کشور را به سمت دولت تک‌حزبی سوق می‌دهد. با دولت بشار اسد همکاری نداریم که البته این مورد مشکلی ندارد ولی مشکل آنجاست که مخالفان وی هم آنچنان ارزش‌های شاخصی در خود ندارند. عربستان حکومت پادشاهی سالمندان است که البته با نیمی از اتباع خود – زنان – مانند شهروندهای درجه دو برخورد می کند. ایران اما داستان متفاوتی دارد، حکومتی نسبتاً دموکراتیک و البته با سابقه نقض حقوق‌بشر که بلندپروازی‌های نگران‌کننده‌ای در منطقه دارد.

اردن هم که چندین دهه است از متحدین آمریکا به شمار می‌رود، وابستگی شدید به کمک‌های خارجی دارد و با ضعف‌های خود، وضعیتی شکننده دارد. لیبی که اصلاً دولت ندارد چه برسد به آنکه بخواهد به ایالات متحده نزدیک شود. اما برسیم به اسرائیل، اسرائیلی که دوباره بدون هیچ استراتژی بلندمدتی، به فلسطینی‌ها حمله کرده و سیاستمدارانش علناً از حذف فیزیکی مخالفان حمایت می کنند.

رابطه ویژه ما با اسرائیل، احساسات ضدآمریکایی‌ را در میان ملت‌ها تقویت می‌کند و دولت ما را دولتی «ریاکار و ناموثر» در چشم جهانیان جلوه می‌دهد. در این میان حکومت خودگردان فلسطین نیز وضع چندان جالبی ندارد و علاوه بر نداشتن نفوذ در قلمرو خود، از فساد رنج می برد.

قطر و بحرین هم که بخش‌های ارزشمندی از خاک خود را در اختیار نظامیان ما گذاشته‌اند، در حقیقت در پی منافع خود هستند و سخت است که یک متحد واقعی در این میان پیدا کرد.

با این وجود، چه باید کرد، جوابی که معمولا می‌شنویم این است که به هر حال باید با روند دنیا پیش رفت و به سمت دولت‌هایی رفت که کم‌تر مورد انتقاد هستند.

این دیدگاه بر این پایه مبتنی است که حضور آمریکا در خاورمیانه برای منافع این کشور و امنیت ملت آمریکا، ضروری است، ولی با توجه به شرایط منطقه و وضعیت آنهایی که فرض می‌شود متحد ما هستند، این دیدگاه خیلی بحث‌برانگیز است.

در حقیقت، بیشتر درگیری هایی که الان در خاورمیانه شعله می‌کشد، هیچ تهدید مستقیمی برای منافع حیاتی ما نیستند، ما از زمان جنگ جهانی دوم تنها در پی جلوگیری از بسط نفوذ یک کشور بر حوزه نفت‌خیز خلیج‌فارس هستیم.

برخی دیگر نیز می‌گویند که آمریکا برای جلوگیری از اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی باید در خاورمیانه حضور داشته باشد اما اگر به تجربه ۲۰ سال اخیر نگاه کنیم، این نظریه نیز رد می شود. یادمان نرود که اگر نومحافظه‌کاران، ما را چشم‌بسته در جنگ عراق درگیر نمی کردند، الان داعشی وجود نداشت.

بازگردیم به روابطمان با اسرائیل، همه می‌دانند که در آمریکا هیچ رئیس‌جمهوری علاقه‌مند به درگیری با پشتیبانان اسرائیل و مشروط کردن حمایت‌ها به پایان اشغال‌گری نیست. تا وقتی که اوضاع به این گونه است، هیچ یک از تلاش‌های آمریکا برای برقراری صلح به جایی نمی‌رسد. بهتر است به جای هدر دادن بیشتر وقت و اعتبار گرانمایه آمریکا بر سر این موضوع، دست از تلاش برای متقاعد کردن اسرائیل به صلح برداریم. اگر هم اسرائیلی‌ها می‌خواهند آینده خود را با «بسط مرزها» به خطر بیاندازند، آنها را به حال خود رها کنید. مایه تأسف است که اسرائیل به یک دولت آپارتید و منفور در سطح بین‌الملل تبدیل شود، اما جلوگیری از این تراژدی وظیفه آمریکایی‌ها نیست.

به نظر من بهتر است آمریکا کمک‌های مالی و نظامی خود به اسرائیل، مصر و چند دولت دیگر را متوقف کند.

آیا باید ایالات متحده آمریکا، پول و خون بیشتری در خاورمیانه هدر بدهد و خشم بیشتر اهالی این بخش از دنیا را به جان بخرد، خشمی که شاید گاهی به اقدام علیه ما منجر شود.