به گزارش جامجم از كلاردشت، چند روز پيش زن جواني وقتي متوجه شد فرزندش برخلاف هميشه كه صبح زود از خواب بيدار ميشد، همچنان بيحركت به خواب رفته است، با نزديك شدن به كودك ۳ ساله متوجه شد او نفس نميكشد.

پس از فریادهای کمک‌خواهی این زن از همسایه‌ها، کودک به بیمارستان انتقال یافت و پزشکان در معاینات اولیه اعلام کردند این کودک خفه شده است.

با گزارش این حادثه به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ و پلیس آگاهی کلاردشت، قاضی ابراهیمیان رئیس شعبه ۱۰۲ دادگاه جزایی کلاردشت با حضور در محل دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد.

با ارجاع پرونده به پلیس آگاهی و تحقیق، مادر کودک به ماموران گفت: پس از مرگ فرزندم، شوهرم مخالف انتقال فرزندم به پزشکی قانونی بود.

با ثبت اظهارات اولیه در حالی که تحقیق در این زمینه ادامه داشت مادر این کودک بار دیگر با حضور در پلیس آگاهی عنوان کرد شوهرم پس از مرگ محمدصادق ۳ ساله از مردم فراری است، او مرتب از خانه بیرون می‌رود و بعضی شب‌ها نیز به خانه نمی‌آید و مدام می‌گوید مگر ما محمدصادق را کشته‌ایم، خودش خفه شده است و…

زن جوان افزود: روز هفت فرزندم، وقتی شوهرم به مراسم نیامد به او تلفن کردم، اما گفت که قصد خودکشی دارد و بشدت از کاری که کرده پشیمان است.

در پی این اظهارات، ماموران در مرحله بعدی پدر کودک ۳ ساله را در حاشیه کلاردشت شناسایی و او را دستگیر کردند.

اعتراف به جنایت

حسین ابراهیمیان، رئیس شعبه ۱۰۲ جزایی کلاردشت در ارتباط با تحقیقات و اعتراف پدر کودک درخصوص قتل فرزندش گفت: وقتی کوچک بودم نزد نامادری‌ بزرگ شدم و در طول سال‌های عمرم مدام احساس تحقیر می کردم. وقتی فرزندم محمدصادق به دنیا آمد، احساس می‌کردم، دیگر همسرم علاقه‌ای به من ندارد و تمام محبتش معطوف محمدصادق شده است، این بود که حسادت به سراغم آمد و تصمیم گرفتم فرزندم را بکشم.

متهم اضافه کرد: وقتی فرزندم در اتاق خواب بود، وسوسه جنایت سراپای وجودم را گرفت و او را در خواب خفه کردم، سپس به بهانه خرید گوشی تلفن همراه از خانه خارج شدم و در مقابل خواسته همسرم که می‌گفت محمدصادق را بیدار کنم، از او خواستم کاری نداشته باشد و به سرعت از خانه فرار کردم و…

قاضی پرونده گفت: ‌ پس از اعترافات تکان‌دهنده متهم که از سلامت کامل عقلی برخوردار است، دستور بازسازی صحنه جنایت صادر شد.

شوهرم باید قصاص شود

در این ارتباط مادر این کودک به خبرنگار ما گفت: پسرم وابستگی شدیدی به من داشت و حسادت شوهرم، او را از من گرفت.

وی افزود: شوهرم پس از بازسازی صحنه جنایت مدام از من می‌خواست تا او را ببخشم و می‌گفت، اشتباه کرده است و درخواست ادامه زندگی را می‌کرد، اما من با حضور در دادگاه درخواست کردم تا او را قصاص کنند؛ زیرا زندگی با مردی که از عاطفه پدری بویی نبرده است، برایم امکان‌پذیر نیست و حالا بی‌صبرانه انتظار صدور حکم قانونی را دارم.

بنابر اين گزارش، اين پرونده بزودي پس از پايان تحقيقات با صدور قرارقانوني به دادگاه كيفري استان ارسال خواهد شد.