حاكم نيشابورى (متوفاى ۴۰۵ ه ق) از داود بن ابو صالح نقل مى‏كند: روزى مروان حَكَم ديد كه شخصى صورت خود را بر قبر پيامبر (صلي الله عليه وآله) گذاشته است، با شتاب سوى او آمد و گردن او را گرفته، از جاى بلند كرد و گفت: مى‏ دانى چه مى‏ كنى؟! منظور وى اين بود كه چرا به زيارت سنگ و كلوخ آمده اى! زائر كه ابو ايوب انصارى- از صحابه پيامبر (صلي الله عليه وآله)- بود گفت: آرى خوب میدانم كه چه می‏كنم! من هرگزبه زيارت سنگ نيامده ‏ام، بلكه به‏ زيارت خاتم انبياحضرت محمد (صلي الله عليه وآله) آمده‏ ام.

از رسول‏ اللّه(صلی الله علیه وآله) شنیدم که فرمود: «بر دین خدا گریه نکنید اگر متولّیانش اهل بودند، و آنگاه که نااهلان برآن حکم راندند، برایش بگریید.»

جالب است که این حدیثرا حاکم و ذهبى هر دو صحیح میدانند!

از اين رخداد تاريخى به ‏خوبى روشن میشود كه ريشه اين تفكّر از بنى‏ اميه و به خصوص مروان بن حكم مي باشد؛اين همان ملعون ومردود دانسته شده توسط رسول ‏اللّه است مستدرك حاكم، ج ۴، ص