شاخصهای منفی اقتصادی چگونه مثبت شد؟!
گروه اقتصادی

- به نظر می‌رسد با وجود قابلیت دولت روحانی در چرخش زاویه شاخص‌های اقتصادی کشور از خیلی منفی به خیلی مثبت، عملکرد این دوره یک‌ساله می‌تواند الگویی برای کشورهای دیگر باشد که با بحران اقتصادی مواجه شده‌اند.

به گزارشافکارنیوز، نرخ بیکاری تک‌رقمی شد. این آمار روز پنج‌شنبه هفته گذشته روی سایت مرکز آمار ایران قرار گرفت و اعلام شد که نرخ بیکاری تابستان امسال با کاهش ۲.۱ درصدی نسبت به بهار ۹۳، به ۹.۵ درصد رسیده است.

انتشار این آمار در همان ابتدا موجی از حیرت را در میان فعالان بازار کار ایجاد کرد و حتی حسین کمالی، وزیر اسبق کار، «این آمار را بیشتر شبیه به یک شوخی دانست.» از سوی دیگر، به باور کارشناسان بازار کار، «با توجه به این‌که آمارهای منتشر شده همخوانی با واقعیت‌های اقتصادی ندارد، نمی‌توان اعتنا و اعتمادی به آمارهای رسمی در کشور داشت.»

نرخ بیکاری ۹.۵ درصدی دو هفته پس از انتشار خبر نرخ رشد ۶.۴ درصدی بهار ۹۳ منتشر شده است. این عدد نیز همان زمان تمامی کارشناسان و نمایندگان مجلس را متعجب کرد و در این میان، غلام‌رضا مصباحی‌مقدم، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در صحن علنی مجلس با انتقاد شدید نسبت به آمار نرخ رشد اقتصادی، این آمار را «غلط و غلط‌انداز» دانست.

اما نکته این‌جاست که دولت با اعلام این آمارها، تاکید روی یک موضوع دارد و این‌که اقتصاد کشور در حال خروج از رکود است. به عبارتی، دولت یازدهم بابت چرخش ۱۸۰ درجه‌ای اقتصاد در مدت یک‌سال فعالیتش، به خود می‌بالد و مدعی است در این مدت کشتی اقتصادی را که احمدی‌نژاد به گل نشانده، دوباره به آب انداخته و به حرکت درآورده است.

این در حالی است که به باور تحلیلگران اقتصادی، «اقتصادی که سال ۹۱ را با نرخ رشد منفی ۶.۸ درصد و سال ۹۲ را با نرخ رشد منفی ۱.۹ درصد تمام کرده و در عین حال، نرخ تورم در مردادماه سال گذشته به اوج خود، یعنی در مرز ۴۰ درصد قرار داشته بود، چطور می‌تواند در عرض چند ماه تا این حد بهبود پیدا کرده باشد؟! مگر این‌که روحانی چوب جادویی داشته باشد و یا با جادو و جنبل در اقتصاد کار کند.»

در این مدت در حوزه اقتصاد، تاکنون به جز برگزاری همایش‌های بزرگ مانند راهکارهای خروج غیرتورمی از رکود یا سخنرانی و شعار و در عین حال، انتقاد به دولت احمدی‌نژاد، چیز دیگری دیده نشده است، بنابراین هنوز مشخص نیست که عصای سحرآمیز دولت یازدهم کجاست، اما به نظر می‌رسد که قدرت بسیاری دارد.

تنها نکته‌ای که در این میان وجود دارد، این است که تا حدی آرامش به فضای اقتصاد کشور برگشته است؛ وگرنه تولید همان وضعیت قبلی را دارد، بانک‌ها همچنان در پرداخت تسهیلات، تولیدکنندگان را می‌چرخانند و سیاست‌ها هم همان سیاست‌های قبلی است و قوانین نیز همان قبلی است. قانون بهبود مستمر فضای کسب‌وکار نیز در حالی که انتظار می‌رفت در دولت روحانی اجرایی شود، معلق مانده و به نوعی به فراموشی سپرده شده است.

در این میان، این موضوع نیز وجود دارد که در شرایطی که مرحله اول قانون هدفمند کردن یارانه‌ها به گفته مقامات دولت یازدهم، اقتصاد کشور را به‌هم ریخت، طی ۵ ماه بعد از اجرای فاز دوم قانون هدفمند کردن یارانه‌ها در دولت روحانی، چطور اجرای این مرحله از قانون با همان شکل قبلی و فقط با افزایش قیمت سوخت، اقتصاد را به آرامش کشاند؟! مگر می‌شود یک مرحله از قانون اقتصاد را به‌هم بریزد و مرحله دیگر قانون نیز بدون تغییر و با همان شکل قبلی اجرا شود، اما اقتصاد را به‌هم نریزد؟! البته شاید باز هم چوب جادویی روحانی در حوزه هدفمندی یارانه‌ها نیز اثر متفاوتی داشته است.

در همین حال، در حالی که خود مقامات دولت روحانی معترف هستند در شرایط بحران بیکاری قرار داریم و در آینده نزدیک باید برای ۸ میلیون بیکار، شغل ایجاد کنیم و جوانان تحصیلکرده، در راس این گروه قرار دارند و هر روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود و در عین حال، شغلی هم برای آنها وجود ندارد، چطور نرخ بیکاری روندی کاهشی دارد؟! در واقع آمار تیم اقتصادی دولت از وضعیت بیکاری و بیان واژه «بحران بیکاری» به هیچ‌وجه با آمارهایی که ارائه می‌دهند، همخوانی ندارد.

به گزارشافکارنیوز، به نظر میرسد با وجود قابلیت دولت روحانی در چرخش زاویه شاخصهای اقتصادی کشور از خیلی منفی به خیلی مثبت و عملکرد این دوره یکساله، میتواند الگویی برای کشورهای دیگر باشد که با بحران اقتصادی مواجه شدهاند. اقتصادهای توسعهیافته همچون آمریکا نیز در شرایط بحران اقتصادی و رکود سنگین، با این سرعت نتوانستهاند به سمت بهبود حرکت کنند، بنابراین شاید بد نباشد شیوه عمل و راهی را که در این یکسال دولت روحانی رفته است، تبدیل به درسی برای دیگر کشورها شود.