به گزارشافکارنیوز، رهبر معظم انقلاب در دیدار علما و اندیشمندان جهان اسلام با ایشان، مطالبی را مطرح کردند و موضوعاتی را پیش کشیدند که هیچ عنوانی جز درد و دل‌های یک عالم آگاه به مسائل مبتلا به دنیای اسلام را نمی‌توان به آن اطلاق کرد.
مسأله فلسطین، زخم‌های جریان تکفیری به بیداری اسلامی و منحرف کردن اذهان از آرمان قدس به سمت برادر کشی و مسلمان کشی، موضوع تمام توصیه‌های ایشان به علمای حاضر در مجلس بود.
حضرت آیت الله خامنه‌ای در فرمایشات خود، همه را به بازگشت به آرمان فلسطین و در کانون توجه قرار دادن مسأله قدس دعوت کردند و پیش از آن اهتمام به مبارزه با جریان تکفیری را گوشزد کردند.
جریان تکفیری در چند سالی که به طور گسترده فرصت بروز و ظهور یافته، همه مسائل درجه یک دنیای اسلام را تحت الشعاع قرار داده است. بیداری اسلامی اولین قربانی این جریان بود. بیداری اسلامی اگرچه شاید کمی از دیدها دور مانده استا لیکن روند آن کماکان ادامه دارد و مصداق آن تحولات بحرین و یمن است. مثل جریان بیداری اسلامی مثل اتومبیلی است که شاید با وجود موانعی در مسیرش از جاده منحرف شده باشد اما این اتومبیل کماکان وجود خارجی دارد و می توان آن را در مسیر اصلی خود قرار داد.
بیداری اسلامی نیز اگرچه فراز و فرودهایی از جمله ظهور جریانات تکفیر داشته است لیکن با رفع موانع و تهدیدهای پیش روی ان و در صورت هم اندیشی اندیشمندان دنیای اسلام با نهضت علمی علیه تکفیر دوباره به مسیر پیشین خود بازخواهد گشت.
جریان تکفیری، در توجیهات مفتیان خود، با یک تقسیم بندی مضحک، دنیای اسلام را دشمن نزدیک خود قلمداد می‌کند و اسرائیل را دشمن دور می‌نامد. «ایمن الظواهری» رهبر تکفیری‌های القاعده توجیهات متعددی را برای عدم اقدام گروهک تحت امر خود در مقابل اسرائیل، می آورد و در انتها چنین نتیجه می‌گیرد که مبارزه با منافقین(مردم مسلمان منطقه) بر مبارزه با کفار(اسرائیل و غرب) اولویت و ارجحیت دارد.
مقام معظم رهبری در این باره اما نکته نهایی را یادآور می‌شوند و منشأ گروههای تکفیری را طرف‌هایی می‌داند که در این مسأله بیشترین نفع را می‌برد. آنجا که می فرمایند: «جریان تکفیر و حکومتهایى که پشتیبان و حامى آن هستند، کاملاً در جهت نیّات استکبار و صهیونیسم دارند حرکت میکنند؛ کار آنها در جهت هدفهاى آمریکا و دولتهاى استعمارى اروپا و رژیم اشغالگر صهیونیستى است.»
اشاره ایشان به دشمنانی است که با وارد کردن جریان تکفیر به دنیای اسلام، موضوع اساسی که همان مسأله فلسطین است را به حاشیه برده و امنیت موقتی را برای اسرائیل فراهم کرده است.
ایشان می فرمایند: این[مسئله‌ى تکفیر] را دشمن به‌صورت مشکل دست‌ساز وارد دنیاى اسلام کرده است و ناچاریم به آن بپردازیم، لکن مسئله‌ى اصلى، مسئله‌ى رژیم صهیونیستى است؛ مسئله‌ى اصلى، مسئله‌ى قدس است.
براین اساس معظم له یک بار دیگر فلسطین و قدس را قطب نمای مسیر جهان اسلام می داند و تلاش دارند بار دیگر نگاه اندیشمندان اسلامی را به اصلی ترین مسئله مبتلا به جهان اسلام یعنی وجود غده سرطانی و ضرورت نابودی آن معطوف کنند.
راه حل چیست؟
رهبر معظم انقلاب، بهترین مبارزه با جریان تکفیری و اصلاح راه امت اسلامی و چرخش آن به سمت آرمان فلسطین را ابتدا مبارزه فکری می‌دانند. آنجا که فرمودند: «یکى[تشکیل] یک نهضت علمى و منطقى فراگیر از سوى همه‌ى علماى مذاهب اسلامى است براى ریشه‌کن کردن جریان تکفیرى؛ این مخصوص مذهبى دون مذهبى[دیگر] نیست؛ آنها با شعار دروغین «پیروى از سَلَف صالح» وارد این میدان شدند؛ باید بیزارى سلف صالح را از کارى که اینها میکنند و از حرکتى که اینها میکنند، با زبان دین، با زبان علم، با منطق صحیح، به اثبات رساند. جوانان را نجات بدهید.»
پس از افشای دروغ بودن داعیه تکفیری‌ها در تبعیت از راه سلف، باید ریشه این گروهها بر ملا شود و نشان داده شود که نقش آمریکا و غرب در این میان چیست. موضوع دشمن شناسی این روزها برای مردم منطقه مهم‌ترین اولویت است. رهبری انقلاب به درایت علمای شیعه و سنی را به این امر مهم دشمن شناسی دعوت میکنند. منطقه‌ای که دشمن اصلی را رها کرده و گریبان دشمنان ساختگی را گرفته است.
در این میان مسأله فلسطین باز هم اهمیت خود را نشان می‌دهد، اذهان باید به سمت آرمان فلسطین برود و رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن درجه یک دنیای اسلام بیش از گذشته معرفی شود.
راه حل بعدی در کنار اقدامات فرهنگی توسط علمای اسلام، از منظر مقام معظم رهبری که پیش از این نیز بارها مطرح کرده‌اند، بحثحمایت تسلیحاتی از جریان مقاومت و تسلیح کرانه باختری است. رهبر معظم انقلاب در کنار کار فرهنگی، مقاومت مسلحانه را نیز به عنوان بخشی از فرهنگ مقاومت پیش می‌کشد. حمایت از حزب‌الله لبنان و جنبش های حماس و جهاد اسلامی، نشان از این دارد که مبناهای شیعه و سنی در مبارزه با اسرائیل رنگ می‌بازد. حضرت آیت الله خامنه‌ای حمایت از آرمان فلسطین و مبارزه با صهیونیسم را از قالب‌های بسته‌ای چون موضوعات شیعه و سنی می‌رهاند و آنرا وظیفه تک تک مسلمانان
می‌داند.
در بیانات معظم له تاکید بر رهایی قدس از چنگال اشغالگران از طریق مقاومت مسلحانه و در قالب دعوت برای تسلیح کرانه باختری فلسطین یکبار دیگر گوشزد می شود و از همه دنیای اسلام خواسته می شود که به قضیه فلسطین کمک کنند. آنجا که فرمودند: «در غفلت دنیاى اسلام، آحاد مردم و ملّتهاى مسلمان، رژیم صهیونیستى به دنبال تصرّف قدس شریف است، به دنبال تصرّف مسجدالاقصى است. گاهى بعضى از جوانهاى ما که مراجعه میکنند و جوابى نمى‌شنوند، به من نامه مینویسند و التماس میکنند که اجازه بدهید ما برویم در صفوف مقدّم با رژیم صهیونیستى بجنگیم. ملّت، عاشق مبارزه‌ى با صهیونیست‌ها است. ما به توفیق
الهى و به فضل الهى از محدودیّت اختلاف مذهبى عبور کردیم. ما همان کمکى را که به حزب‌الله لبنان کردیم که شیعه است، همان کمک را به حماس کردیم و به جهاد کردیم و باز هم خواهیم کرد.»
معظم له در اثنای جنگ سوم غزه در مردادماه زمانی که رژیم اشغالگر قدس اعلام کرد که مقاومت اسلامی در نوار غزه را واردار خواهد کرد سلاح را بر زمین بگذارد اعلام نمود که زمان تسلیح نه تنها غزه که کرانه باختری هم فرا رسیده است و به این ترتیب پایه های انتفاضه سوم را مهندسی کردند. در مورد تسلیح کرانه باختری توجه به چند نکته ضروری می رسد: با توجه به اینکه کرانه باختری از سه جهت توسط رژیم اسراییل و از یک جهت توسط پادشاهی اردن تحت محاصره است و از انجا که اینکه دشمنان سرسخت مبارزه مسلحانه هستند طبیعی است که تسلیح کرانه باختری و مبارزه مسلحانه کمی دشوار باشد لیکن این دشواری به
معنای محال بودن تسلیح نیست بلکه نیازمند مقدمه ای است که از ان با نام «مقاومت مردمی» یاد می شود. مقاومت مردمی شبیه آنچه که این روزها در قدس شاهد ان هستیم یعنی نافرمانی مدنی و درگیری های تن به تن با اشغالگران صهیونیست روی است که هم زمان لازم برای تسلیح کرانه باختری را می دهد و هم با ایجاد انسجام بین فلسطینی های داخل سرزمین های اشغالی سال ۱۹۴۸ م و کرانه باختری زمینه های لازم برای فرا رسیدن روز موعود یعنی انتفاضه مسلحانه را فراهم می کند.
آخرین نکته ای که در بیانات مقام معظم رهبری بیش از سایر مسائل به چشم می خورد موضوع وضعیت دشمنان ایران و اسلام بود.
رهبری معظم انقلاب در بخشی از این بیانات فرمودند: «دشمن اسلام که استکبار است، امروز از همه‌ى دورانهاى گذشته‌ى این ۱۰۰ سال و ۱۵۰ سال ضعیف‌تر است. رژیم صهیونیستى نسبت به گذشته بشدّت ضعیف شده است. این همان رژیمى است که شعار «از نیل تا فرات» میداد! داد میکشیدند و با صراحت میگفتند از نیل تا فرات مال ما است! پنجاه روز در غزّه نتوانستند تونل‌هاى فلسطینى‌ها را فتح کنند. در مقابله‌ى با جمهورى اسلامى، شما مى‌بینید آمریکا و کشورهاى استعمارگر اروپایى دُور هم جمع شدند و از همه‌ى نیرویشان استفاده کردند که در قضیّه‌ى هسته‌اى، جمهورى اسلامى را به زانو دربیاورند؛
نتوانستند به زانو دربیاورند و نخواهند توانست».
اشاره معظم له در این موارد به وضعیت رویارویی جهان اسلام بویژه محور مقاومت و دنیای استکباری است. وضعیتی که خیلی از مرعوبین خارجی و داخلی تلاش می کنند ان را وارونه و به نفع دنیای استکبار ترویج کنند. تحولات یکدهه اخیر منطقه و جهان اما نشان از وضعیت دیگری اس که در ان دنیای اسلام علاوه براینکه با اقبال گسترده ای در دنیای غرب واقع شده همزمان قدرت های خارجی نیز در مناسبات بین المللی از جایگاه ضعیف تری برخوردار شده اند و این نکته نگرانی های انان را به شدت افزایش داده است. انان که دل در گرو اسلام و قران دارند به جایگاه بی بدیل محور مقاومت اعتقاد راسخ دارند و در مسیر اهداف
ان گام بر می دارند. این روزها مقاومت در برابر منافع استعماری غرب دیگر منحصر به ایران نیست. در عراق، سوریه، لبنان، یمن، ترکیه، بحرین و رد یک کلام ملتهای اسلامی قلعه های مستحکمی در برابر این منافع استعماری صف ارایی کرده اند.
به رغم همه این توانمندیها اما رهبری عزیز انقلاب همچنانه فلسطین را محور اصلی و به عنوان قطب نمای دنیای اسلام بر می شمرد و از همه عالمان اسلامی می خواهد که نگاه خود را از این منطقه اسلامی به جای دیگری منحرف نکنند. رهبری معظم بسیار تأکید دارند که راه گم نشود. ایشان همچنان فلسطین و قدس را عیار اسلامی و اسلام گرایی هر کسی و هرجریانی می دانند.
