چرا بی اعتمادی به کابوها؟!

به گزارش افکارنیوز، اسماعیل کوثری در مطلبی که با عنوان «چرا بی اعتمادی به کابوها؟» در ستون یادداشت روزنامه حمایت به چاپ رساند اینگونه نوشت:

اخیرا روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در تحلیل فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر عدم اعتماد به آمریکا می نویسد: «شک ایشان بی دلیل نیست» و اوباما تنها از اختیار رفع موقت تحریم‌ها علیه ایران برخوردار است و اختیار رفع دائمی تحریم‌ها در اختیار کنگره است. این روزنامه همچنین از تصمیم نمایندگان ارشد جمهوری‌ خواه برای وضع تحریم ‌های جدید و شدیدتر علیه ایران به عنوان اولویت برنامه های کنگره خبر می دهد. اما سوال این است که اساساً چرا ما به آمریکا اعتماد نداریم؟ و آیا در گفت وگویی که یک طرف به طرف دیگر بی اعتماد است، توافقی شکل خواهد گرفت یا خیر؟

ریشه های عدم اعتماد ایران به غرب و به خصوص آمریکا به سال های پیش از انقلاب بر می گردد که به اختصار به بعضی از آنها می پردازیم: اول، پس از پیروزی انقلاب در بهمن ماه ۱۳۵۷ افسران سازمان جاسوسی سیا با استفاده از شرایط نابسامان بعد از انقلاب و آشفتگی و نامشخص بودن حوزه مسئولیت ها که نتیجه طبیعی هر انقلابی است، سعی کردند تا با نفوذ در حوزه های کلیدی و حساس انقلاب اسلامی از تعمیق و گسترش هر چه بیشتر آن جلوگیری نمایند.

لانه جاسوسی آمریکا با تشکیل شبکه های جاسوسی و اطلاعاتی به دنبال بحران آفرینی، تضعیف نیروهای اصیل انقلاب، جایگاه و شخصیت حضرت امام(ره) و همچنین ایجاد گسست و شکاف میان رهبری و نسل جوان بود تا فعال ترین و انقلابی ترین نیروی های جامعه را از رهبری دور کند. دوم، کودتای نوژه یا(کودتای نقاب) طرحی بود که در آذر ۱۳۵۹، توسط چند تن از افسران ارتش رژیم شاه و با تمرکز افسران نیروی هوایی برای بازگرداندن شاپور بختیار و نابودی نظام نوپای جمهوری اسلامی، توسط آمریکا طراحی شده بود. سوم، هواپیمای مسافربری ایران که از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ در حرکت بود با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواس اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. چهارم، همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، ایران با تحریم‌های تجاری و اقتصادی آمریکا مواجه شد و روز به روز به دامنه آن افزوده گردید.

نظیر این تحریم ها را پس از نقض پیمان مکرر غرب در توافقنامه ژنو شاهد بودیم. در ۷ آبان ۱۳۶۶ طبق تصمیم کنگره آمریکا، ورود کالاها و فرآورده‌های آمریکایی به ایران تحریم شد. این تحریم دامنه وسیعی از محدودیت ها و ممنوعیت های اقتصادی، فن آوری علمی، نظامی و راهبردی را در بر داشت. نهم، بعد از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸؛ برخی از هواداران نامزد شکسته خورده در انتخابات به بهانه تقلب در انتخابات به نتیجه انتخابات اعتراض کرده و همین امر بهانه ای شد تا گروه های ضد انقلاب با هدایت مثلثعوامل خارجی یعنی(آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس) توطئه براندازی نظام اسلامی را کلید زدند؛ که در نهایت تمام نقشه هایشان با تدبیر رهبر انقلاب و حضور انقلابی مردم در یوم الله ۹ دی شکست خورد؛ اما در قبال وقایع بعد از انتخابات ۸۸ نمی توان از کنار عملکرد دولت آمریکا که در این مسیر بیشترین سرمایه گذاری را کرده بود، به راحتی عبور کرد.

دهم، آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری هسته ای از هیچ اقدامی فروگذار نکرده و نمی کند. از ترور دانشمندان هسته‌ای گرفته تا خرابکاری های مختلف. طراحی و نفوذ ویروس استاکس نت برای تخریب فعالیت هسته ای ایران از دیگر اقدامات خصومت آمیز آمریکا در این زمینه است. با در نظر گرفتن این موارد که بی شک فقط مشتی از خروارند، آیا اعتماد به کاخ سفید جزساده لوحی معنی دیگری هم می تواند داشته باشد؟ در روزهای آتی مذاکرات هسته ای مجدداً از سر گرفته می شود اما این حقیقت قابل کتمان نیست که تلاش های تیم مذاکره کننده در نهایت به اعتماد میان ایران و آمریکا ختم نخواهد شد و تلاش در این مسیر نیز فایده چندانی ندارد. تکرار تراژدی های گذشته مانند توافقنامه ژنو نه تنها سودی ندارد بلکه موضع ما را ضعیف تر از پیش خواهد کرد.

هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق آمریکا در کتاب خاطراتش موسوم به انتخاب های سخت می گوید: در سفرهایم حداقل با سه نوع از رهبران ملاقات داشتم: کسانی که با ما ارزش ها و عقاید جهانی مشترک داشتند و شرکای طبیعی ما بودند، کسانی که مایل بودند که کار درست را انجام دهند اما فاقد اراده سیاسی و یا ظرفیت برای پیگیری بودند و کسانی که منافع و ارزش های آنان اساساً با ما در تضاد است و هر زمان که بتوانند با ما مخالفت می کنند (انتخاب های سخت، مترجم حسین ارجلو، صفحه ۱۱۶) و اشاره می کند که ایران جزء دسته سوم قرار دارد. شکی نیست که منافع و ارزش های ما با آمریکا از اساس در تضاد است و هیچگاه به نقطه اشتراک نخواهد رسید. بنابراین مذاکره ما با آمریکا نه برای رسیدن به توافق، بلکه برای اثبات حق هسته ای کشورمان است و راهکار مشکلات اقتصادی، نه چشمداشت به دشمنان قدیمی بلکه تقید و عامل بودن به سیاست های اقتصاد مقاومتی است.