گفت و گویی صمیمی با ستاره ایرانی اتلتیکومادرید

به گزارشافکارنیوز، او این هفته هم گل زد و البته یک پاس گل برای همبازی اش فرستاد تا بهترین بازیکن بازی اتلتیکو مقابل آلسالا شود. عزت اللهی که ۱۸ سالگی اش را سپری می کند کم کم در مادرید جا می افتد. او با جو این شهر آشنا شده و با تاکتیک های سرمربی جوانان اتلتیکو خو گرفته. می خواهد دیده شود اما زمانش مهم نیست. او برای موفقیت سالهای بسیاری را پیش رو دارد. انگیزه اش هم همین است، بخصوص حالا که در این سن و سال، رنج تنهایی و غربت را تحمل می کند تا به هدفش برسد. این مصاحبه با سعید، متفاوت از گذشته است. با او ابتدا از فوتبال گفتیم و بعد به آشپزی رسیدیم.

_ دوباره درخشیدی. این بار با یک گل و یک پاس گل.

بازی حساسی بود. ما باید سه امتیاز را می گرفتیم تا در کورس بمانیم. از طرفی آلسالا هم در زمین خودش بازی می کرد. هواداران بسیاری هم برای تشویق این تیم به ورزشگاه آمده بودند. همین باعثشد تا آنها در همان دقایق ابتدایی بازی روی دروازه ما فشار بیاورند اما گل اول را ما زدیم. اواخر نیمه اول گل تساوی را روی یک ضربه ایستگاهی دریافت کردیم و با این نتیجه نیمه اول به پایان رسید.

_ و نیمه دوم بود که متحول شدید.

نیمه دوم خیلی بهتر بازی کردیم. بازی را در دست گرفتیم و سه گل وارد دروازه حریف کردیم. طوری بازی کردیم که هواداران پرتعداد حریف در دقیقه ۸۰ استادیوم را ترک کردند.

_ البته تو هم در این بازی برتر، نقشت را به خوبی ایفا کردی. از گلی که زدی بگو و البته پاس گلت..

گلم را روی یک ضربه کرنر به ثمر رساندم. توپ را در تیر اول قطع کردم و با یک بغل پا دروازه حریف را باز کردم. پاس گل را هم با ضربه سر برای دوستم ساختم و او دروازه آلسالا را باز کرد.

_ دوست یا همبازی ات؟

دوستم دیگر. من اینجا با همه بازیکنان دوست شده ام و با هم ارتباط خوبی داریم.

_ جایی گفته بودی که دوست داری دیده شوی. واقعا اینطور است؟

از من پرسیدند که ناراحت نیستی دیده نمی شوی؟ من هم گفتم که الان دیده شدن برایم مهم نیست. در سنی هستم که وقت برای دیده شدن زیاد دارم. سردار و علیرضا جهانبهش ۲۰ و ۲۱ ساله هستند. من سه سال از آنها کوچکترم. پس وقت دارم که مثل آنها دیده شوم و شایستگی هایم را نشان بدهم. فعلا می خواهم پیشرفت کنم، زیاد دنبال دیده شدن نیستم!

آنجا شرایط مناسب است؟ کی به تیم اصلی می رسی؟

هنوز ۵ بازی از لیگ جوانان باقی مانده که اگر بتوانیم جزو سه تیم برتر باشیم به مرحله پلی اف می رویم. آنجا تیمهای مشهوری چون والنسیا، بارسلونا و ویارئال هم هستند که می توانیم مقابل آنها به میدان برویم.

_ الان چندم هستید؟

فعلا چهارم هستیم و ۵ امتیاز با تیم سوم جدول که ختافه است فاصله داریم. در این ۵ هفته باید این فاصله امتیازی را جبران کنیم.

_ نگفتی کی به تیم اصلی می رسی؟

من چند بار با تیم اصلی تمرین کرده ام و سیمئونه هم حسابی با من گرم گرفته اما بعد از پایان این ۵ بازی از لیگ جوانان، باید با مسئولان باشگاه برای تمدید قرارداد صحبت کنم. اگر به توافق برسم که با تیم بزرگسالان قرارداد می بندم و دیگر در خدمت این تیم خواهم بود.

_ در تیم اصلی، هم پستی های تو گابی و تیاگو هستند. با توجه به سن بالای آنها می توان به آینده تو در تیم اصلی اتلتیکو امیدوار بود.

من به رقیبان کاری ندارم. خودم باید تلاش کنم تا به هدفم برسم. الان گابی که کاپیتان تیم است در پست هافبک دفاعی بازی می کند و تیاگو هم هست. با توجه به شرایط سنی این دو، تزریق بازیکنان جوان یکی از ایده های باشگاه خواهد بود. امیدوارم که بتوانم زودتر به تیم اصلی برسم و در لالیگا بازی کنم.

_ از فوتبال فاصله بگیریم. زندگی در مادرید، برای تو در ۱۸ سالگی و غربت سخت نیست؟

زندگی که سخت است. بخصوص اگر تنها هم باشی و دور از خانواده اما برخی اوقات شرایط طوری رقم می خورد که باید تحمل کنی و بجنگی. اوایل برایم سخت بود که دور از خانواده باشم اما رفته رفته جا افتاده ام. عادت کردم به سیستم و حالا زندگی روزمره ام را پشت سر می گذارم.

_ تغذیه را چکار می کنی؟ غذای ایرانی می خوری؟

اینجا آشپز داریم و غذهایشان هم بد نیست. رستوران ایرانی هم هست. هر وقت هوس کنم می روم و غذای ایرانی می خورم. برخی اوقات هم مادرم از ایران، دستور غذایی می فرستد و خودم آشپزی می کنم.

_ بلدی؟

بلدم؟ غذا درست می کنم که انگشت هایتان را هم بخورید. کلا آشپزی را دوست دارم. اوایل که آمده بودم، بیشتر ساندویچ می خوردم و کمی هم اضافه وزن آوردم اما حالا هم به غذاهای اینجا عادت کرده ام و هم خودم آشپزی می کنم.

_ غذای اسپانیایی مورد علاقه ات؟

دو غذا را خیلی دوست دارم. اسم اولی را نمی دانم. مخلوطی از برنج، میگو و مرغ است. دومی اسمش تاپاس است. سیب زمینی و تخم مرغ که با نان می خورند. خیلی معروف است و البته خوشمزه.

_ خودت چه غذایی درست می کنی؟

ماکارونی و لوبیا پلو.

_ لوبیا پلو که راحت است..

راحت است؟ آبکش کردن برنج، تفت دادن لوبیا و گوشت، آن هم به صورت جداگانه راحت نیست بخدا. البته قورمه سبزی هم درست می کنم. شما بیا، هر غذایی بخواهید درست می کنم.