جایگاه اتکا به سرمایه های اجتماعی داخلی کجاست؟

به گزارش افکارنیوز،میزان داشته‌های هر کشوری برخواسته های آن کشور تاثیر مستقیم می‌گذارد اما اینکه نوع نگاه به سرمایه ها چگونه باشد و از چه اولویتی برخوردار باشد، در هر جهان بینی، تئوری و مکتبی متفاوت است. اما آنچه مسلم است نیروی انسانی به عنوان سرمایه‌های اجتماعی یک جامعه از جایگاه ویژه ای در بین داشته های کشورها محسوب می شود به طوری که اتکا به نیروهای درونی موجب ثبات و اقتدار هر ملت – دولتی خواهد شد، لذا نحوه‌‌ی تعامل با این سرمایه‌های انسانی، حوزه ای جدید از تعلیم و تربیت و به عبارت دیگر آموزش و پرورش را فراهم می کند.

پس «هدف از تعلیم و تربیت، ساختن انسان‌هاست، مکتبی که دارای هدف هایی مشخص است و مقررات همه جانبه و سیستم‌های حقوقی، اقتصادی و سیاسی دارد نمی‌تواند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد؛ یعنی مکتبی که می‌خواهد در مردم طرح‌های خاص اخلاقی، اقتصادی و سیاسی پیاده کند، خواه هدف آن مکتب، فرد باشد یا جامعه ناچار از داشتن یک سیستم آموزش است.»(۲) برخی از مولفه‌های اساسی که می تواند در طراحی الگوی رفتاری با سرمایه های اجتماعی موثر واقع شود به این شرح می باشد:

ساختن یا پرورش دادن

تربیت به طور کلی با صنعت فرق دارد؛ صنعت عبارت است از ساختن و به عبارت دیگر آراستن و پیراستن اشیا و ایجاد ارتباط میان اشیا در جهت حکومت انسان، اما تربیت عبارت است از پرورش دادن؛ یعنی به فعلیت در آوردن و پروردن استعدادهای درونی بالقوه‌ای که در چیزی موجود است و لذا تربیت فقط در مورد جانداران به کار می رود و از همین جا معلوم می شود که تربیت باید متناسب با طبیعت و سرشت شیء باشد؛ یعنی اگر بنا باشد شیئی شکوفا شود، باید کوشید همان استعدادهایی که در آن است، ظهور و بروز کند و اگر استعدادی در شیئی نیست، بدیهی است که پرورش آن معنی ندارد.

لذا در تربیت انسان دو حالت اصلی وجود دارد: یکی به نحوی است که بیشتر درباره‌ی آن " ساختن " و صنعت صدق می کند و آن تربیتی است که در آن، انسان مانند یک شیء فرض می شود و برای منظور خاصی ساخته می شود؛ اما مکتبی هم هست که در خدمت انسان است، یعنی منظورِ بیرون از انسان ندارد و هدفش به سعادت رساندن و تکمیل انسان است.

در دیدگاه دوم، تربیت باید بر اساس پرورش استعدادها و نیروهای انسانی و براساس تنظیم آن ها باشد؛ پس نکاتی که در تربیت باید مورد توجه باشد: اول تلاش در راه شناخت استعدادهای انسانی و پرورش - و نه تضعیف - آنها، دوم برقراری نظامی میان استعدادهای انسانی به طوری که در اثر این نظام هیچ گونه افراط و تفریطی بر او حکمفرما نباشد؛ یعنی هر نیرو و استعدادی حظ خویش را ببرد و به بقیه تجاوز نکند.(۳)

نقش فراموش شده پرورش در برابر آموزش

در نظام تعلیم و تربیت اگر به پرورش توجه نشود و صرفا تاکید بر آموزش گردد نتیجه‌ی این نظام جز ساختن انسان‌های کاریکاتوری که به طور متناسب پرورش نیافته اند نخواهد بود. «آنچه از استاد انتظار می رود فقط تغذیه‌ ى علمى دانشجو نیست، بلکه تقویت روحیه‌ى معنوى او و شخصیت معنوى او هم از استاد متوقع است؛ شما می توانید در این زمینه اثر بگذارید. سعى کنید دانشجو را پایبند به تعلقات معنوى، تعلقات خانوادگى، تعلقات میهنى بار بیاورید؛ دانشجو را معتقد و مؤمن به فرهنگ اسلامى بار بیاورید.»(۴) به عبارت دیگر «آنچه مربوط به معلمان است، این است که معلم عزیز بداند شغل او فقط تعلیم نیست؛ یا به تعبیرى فقط تعلیمِ مطالب کتاب و دانشِ در دست اجرا نیست. معلم، هم باید علم بدهد، هم باید روش تفکر و کار تفکر را بیاموزد، هم رفتار و اخلاق آموزى در کار او باشد.»(۵)

اما متاسفانه به مسئله ی تعلیم بیش از موضوع تربیت پرداخته شده است حال آنکه این دو مولفه باید درکنار همدیگر قرار بگیرد یعنی باید به انسان ها هم دانش داده شود و هم بینش. «معلم دانش مى آموزد، تفکر مى آموزد، اخلاق و رفتار هم مى‌آموزد؛ آموختن رفتار و اخلاق از قبیل آموختن دانش نیست که فقط انسان از روى کتاب بخواند؛ درس اخلاق را با کتاب نمی شود منتقل کرد، بیش از کتاب و بیش از زبان، رفتار مؤثر است؛ یعنى شما در داخل اتاق درس و میان دانش آموزان، با رفتار خودتان به آنها درس می دهید. البته با زبان هم باید گفت، باید نصیحت کرد، اما رفتار تأثیر عمیق ترى دارد، تأثیر همه گیرترى دارد. صادقانه بودن سخن را رفتار انسان روشن می کند.»(۶) لذا باید توجه داشت که انسان علاوه بر آموزش دانش، نیازمند پرورش بینش نیز می‌باشد.

گفتمان سازی

باید زمینه‌های پیشرفت و ترقی برای نیروهای انسانی فراهم شود که یکی از این زمینه‌ها گفتمان سازی می باشد منظور از گفتمان سازی این است که: «این چیزى که اخیرا من دیدم که این جوان‌هاى دانش آموز دنبال این کار هستند و دارند این مسئله را در حدى که از توانایى هاى معمول دانش آموزهاى ما بالاتر است دنبال می کنند یا براى بخش‌هاى مختلف کارهایى انجام گرفته، این گفتمان سازى است؛ این گفتمان ‌سازى خیلى مهم است. یعنى در کشور این فکر، این گفتمان، این اندیشه به وجود بیاید که باید مسئله‌ى نانو را دنبال کرد. خب، نانو خیلى مهم است؛ نمی‌خواهیم بگوییم از همه‌ى مسائل کشور، از همه‌ى مسائل فنى مهم تر و بالاتر است؛ نه،[اما] یکى از مسائل مهم پیشرفت علمى و فنى کشور است؛ ما این را الگو قرار بدهیم براى کارهاى گوناگونمان»(۷) حال اگر این گفتمان سازی برای حل مشکلات مختلف کشور ایجاد شود باب تحقیقات متفاوتی برای نیروهای انسانی مختلفی جهت برطرف کردن مشکلات و ارائه‌ی راه حل‌ها شکل می‌گیرد، البته باید توجه داشته باشیم که خودباوری و اعتماد به نفس برای ورود، جهت مبارزه با مشکلات هم لازم است چون «این هم جزو بلاهایی است که سر ملت ما آمد؛ سال‌های متمادی تسلط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بیگانگان بر این کشور، این را باورانده بود که ایرانی استعداد ندارد؛ ببینید چه خیانت بزرگی است! استعداد ایرانی از متوسط استعداد دنیا بالاتر است؛ جوان ایرانی، استعداد ایرانی، جزو درجات بالای استعداد بشری در همه ی دنیا است؛ آن وقت این را این جور وانمود می کردند که نه، اینجا استعداد نیست. این مربوط به قبل از انقلاب است و متأسفانه تا سال‌هایی از شروع انقلاب هم بودند کسانی که هنوز این تفکرات غلط در ذهن شان ریشه داشت.»(۸)

شناسایی استعدادها، مانع نشت نخبگان

یکی از تهدیدهایی که سرمایه‌های اجتماعی یک کشور را تبدیل به فرصتی برای کشورهای فرصت طلب می‌کند نشت نخبگان است لذا شناسایی نخبگان، تاثیر قابل توجهی در جلوگیری از این نشت خواهد داشت؛ «ما البته در گذشته، در یک دورانى، نمونه‌هاى نامطلوبى در دانشگاه داشتیم. کسانى را در یک دانشگاه معتبر کشور داشتیم که جوان‌هاى نخبه را تشویق می‌کردند به ترک کشور! اینکه مکرر می‌گویند فرار مغزها، فرار مغزها؛ آدم‌هایى داشتیم که دانشجوى نخبه را جستجو می‌کردند، پیدا می‌کردند، تشویق می‌کردند به اینکه کشور را ترک کنند و بروند؛ در یک دورانى این را داشتیم؛ و در یک دورانى دیدیم این را و گذراندیم این دوران را که در داخل وزارت کسانى بودند که در مقابل حرکت علمى و پیشرفت علمى مانع تراشى می‌کردند؛ اینها نباید تکرار بشود؛ دانشگاه در اختیار کسانى قرار نگیرد که پیشرفت علمى را به هیچ مى انگارند؛ به آن اهمیت نمی دهند؛ دانشگاه در اختیار کسانى قرار بگیرد که عاشق پیشرفت علمى کشورند»(۹) قطعا کشوری مانند ایران بیشتر در معرض این تهدید است اما باید توجه داشته باشیم که «اهداف، انسان لازم دارد؛ بیش از همه چیز، آدم لازم است. از جاده مهم‌تر، راه رونده‌ى در آن راه و جاده است؛ اگر چنانچه رونده وجود نداشته باشد، جاده‌ى آسفالته هم به درد نمی‌خورد. اگر رونده‌ى با همت وجود داشته باشد، نبود جاده‌ى آسفالته هم ضرر نمی‌زند. مى بینید این کوهنوردها تا کجا می روند؛ جاده که نیست، اما پا هست و همت هست. می‌توان پیش رفت، می‌توان بالا رفت، می‌توان استعدادهاى ناشناخته را همچنان شناخت و مورد بهره بردارى قرار داد. می‌توان گره‌ها را پى درپى گشود. همه‌ى اینها آدم لازم دارد.»(۱۰)

عدم توقف حرکت علمی

اگر چه موضوع تربیت مهم می باشد اما این مسئله از اهمیت آموزش و حرکت علمی نمی‌کاهد و یکی از مهمترین وظایف نیروهای انسانی ابتدا تلاش در جهت ارتقای دانش خود و سپس ادامه دادن حرکت پر شتاب این نهضت برای افزودن اقتدار کشور می‌باشد چون «یکى از نقشه‌هاى مهم دشمن، متوقف کردن حرکت علمى در کشور است.»(۱۱) اگر چه حرکت علمی متناسبی در ده‌ی اخیر شکل گرفته اما «ما امروز خیلى احتیاج داریم به کار؛ ما یک عقب ماندگى تاریخى و یک فقر تاریخى در زمینه هاى علمى و تحقیقى داریم. درست است که امروز شتاب علمى ما در دنیا در درجه ى اول است و در واقع شتاب علمى از متوسط خیلى خیلى بالاتر است لکن هنر این شتاب حداکثر این است که ما را از این عقب ماندگى تاریخى و از این فقر تاریخى یک مقدارى جلو بیاورد. ما باید این قدر این کار را ادامه بدهیم که برسیم به صفوف مقدم.»(۱۲) و در این راستا باید مسولان بیشترین توجه را داشته باشند که مجامع علمی را از فضای سیاسی که سمی برای متوقف کردن این حرکت پر شتاب علمی است، دور نگه دارند.

«من خواهش می‌کنم از مسئولان وزارتخانه‌هاى مربوط، و از مسئولان دولتى ذىربط که مرتبط با مسائل علم و دانشگاه و صنعت هستند، مسئله‌ى پیشرفت علمى و ارتباط علم با فناورى در کشور را جدى بگیرند؛ یعنى نسبت به این مسئله واقعا هیچ کوتاهى صورت نگیرد. این مسئله، مسئله‌ى اساسى ما است؛ یکى از اصلى‌ترین، اساسى‌ترین و فورى‌ترین مسائل ما است. کار تحقیقات به جاى خود،[اما] در پژوهش‌ها و آنچه در این زمینه لازم است انجام بگیرد، به نظر ما هیچ نبایستى کوتاهى صورت بگیرد.»(۱۳)

تاسیس شرکت‌‌های دانش بنیان و کاربردی کردن علوم

تکمیل کردن ذنجیره ی علمی کشور و داشتن نقشه ی جامع علمی موجب آن می شود که نیروهای انسانی در چرخه های ناقص علمی بیهوده مشغول نشوند و بازدهی آنها نسبت به جامعه بیشتر گردد و در این مسیر خود نیروهای انسانی هم رشد می کنند. «دوستان چند مطلب را گفتند که به نظر من درخور توجه و مهم بود؛ این مسئله ى " نگاه به علم، بدون توجه به فایده ى علم براى کشور " که در بیانات چند نفر از دوستان تکرار شد، کاملا حرف درستى است و مکرر این را ما هم گفته ایم. کار علمى و تلاش علمى، امروز در کشور و در دانشگاه ها و پژوهشگاه هاى ما تلاش زنده و موفق و مورد تحسینى است، منتها همه باید توجه داشته باشند که علم، مقدمه ى عمل است؛ علمِ نافع عبارت است از آن علمى که به کار کشور بیاید و مفید براى حل مشکلات کشور باشد. صِرف اینکه فرض کنید مقاله مان در پایگاه‌هاى آى اِس آى و امثال آن در دنیا منتشر می شود، یا حتى مرجع قرار می گیرد، این یک تمجید علمى هست، اما مطلوب نهایى نیست؛ کار علمى باید ناظر به نیازهاى کشور باشد؛ این را دوستان گفتند، من هم تاکید می کنم.»(۱۴) به عنوان مثال فارغ التحصیل شدن در یک رشته که بیش از نیاز کشور است در واقع تلف کردن نیروهای انسانی و سرمایه های اجتماعی است همچنین کامل نشدن و به فعلیت نرساندن زنجیره ی علوم هم یکی از مشکلاتی است که غالبا در کشورهای عقب مانده و به اصطلاح کمتر توسعه یافته به چشم می خورد.

در این زمینه شرکت های دانش بنیان می تواند موثر واقع شود، «البته در تشخیص شرکت هاى دانش بنیان دقت بشود، یعنى شاخصه ها و مشخصه ها[معین بشود] و شرکت دانش بنیان استاندارد سازى بشود؛ این جور نباشد که به اسم شرکت دانش بنیان کسانى بیایند و همین کارهایى را که در برخى از عرصه هاى دیگر معمول است - دلالى و مانند اینها - در[اینجا] پیش ببرند. به معناى واقعى کلمه، شرکتِ دانش بنیان[باشد]؛ این را باید یکى از محورهاى اساسى قرار داد.»(۱۵)

بالا بردن سطح تحلیل و دریافت ها

قشر دانشجویان که بخش مهمی از نیروهای فکری و کاری آینده ی یک کشور خواهند بود تکلیف سنگین تری را بر دوش دارند با این توضیح که «دانشجو را ما جزو مجموعه‌ هاى نمایشگرِ وجدان بیدار ملت و کشور به حساب بیاوریم که واقع قضیه همین است. اگر دانشجویان در یک جامعه اى جهت گیرى اى داشته باشند و حرکتى بکنند و خواستى داشته باشند، این نشان دهنده‌ى گرایش عمومى جامعه است؛ در همه جاى دنیا هم همین جور است. دانشجو در واقع جزو مجموعه هایى است که وجدان بیدار ملت را و جهت گیرى هاى آن را نشان می‌دهد، لذا باید دانشجو خیلى آگاهانه با مسائل برخورد کند؛ وضعیت خود را، وضعیت محیط خود را، تهدیدها را، فرصت ها را، دشمن ها را، دشمنى ها را باید بشناسد.[البته] انتظار این را نداریم که دانشجو از درس و بحثو کار گوناگون، بزند و فقط به کار سیاسى بپردازد؛ نه، این[منظور] نیست؛ انتظار داریم که با چشم باز، با نگاه روشن، با احساس تکلیف و با انگیزه به مسائل نگاه کند؛ این انتظار ما از دانشجو است.»(۱۶) با این وصف، دانشجو به عنوان قشر متفکر و بیدار سرمایه های اجتماعی لازم است که آگاه به حوادثو جریانات باشد «توصیه می کنم دانشجویان عزیز را به اینکه مطالعات خودشان را، هم در زمینه‌هاى مسائل دینى، هم در زمینه‌ى مسائل گوناگون سیاسى، در کنار کار علمى تقویت کنند. سعى کنید قدرت تحلیل را در خودتان تقویت کنید. البته من امروز که نگاه می‌کنم به بیانات دانشجوها، نکات برجسته و خوبى را مشاهده میکنم، یعنى واقعاً جاى خرسندى و شکرگزارى دارد، لکن هرچه می توانید در این زمینه بیشتر کار کنید.»(۱۷)

بیدار بودن و ربوده شدن خواب از چشم نیروهای انسانی

در منظومه ی فکری شهید مطهری، معیار سنجش ارزش انسان ها میزان " درد " آنها می باشد با این توضیح که انسان به چه میزان نسبت به حوادثو اتفاقات واکنش نشان می دهد و دغدغه ی حل مشکلات انسان ها را دارد و درد انسان های دیگر را درد خود می پندارد پس با این مجموع برای سنجش ارزش سرمایه های اجتماعی باید به میزان دغدغه های آنها توجه شود. «یکى از دوستان هم گفتند که خواب از چشم دانشجویان ربوده شده. این خیلى خوب است؛ واقعا اگر چنانچه این جور باشد که نگرانى ها دانشجو را این جور حساس بکند؛ البته امیدواریم خوابتان را بموقع و کامل انجام بدهید! این تعبیرِ " خواب از چشم ربوده شدن " تعبیر خوبى است؛ اگر واقعاً این جور باشد، ما خیلى خرسند می شویم. این حالت نگرانى و دغدغه نسبت به حوادث، موجب می شود که با چشم باز مسائل را نگاه کنید.»(۱۷) «جوان دانشجوى ما باید مطالبه گر، پرانگیزه، پرنشاط، حاضر در صحنه و ناظر به مسائل کشور باشد؛ همین روحیه[و] نگاه منتقدانه و مطالبه گرانه و همراه با احساس تکلیف و وظیفه، در شما باقى بماند؛ که اگر این شد، کشور نجات پیدا خواهد کرد»(۱۸)

استفاده از مربیان با اولویت

مربیانِ سرمایه‌های اجتماعی از اهمیت بی نظیری برخوردار هستند و آینده‌ی هر کشور به دست آنها شکل می‌گیرد لذا «نیروهایى که باید در این شبکه‌ى عظیم به کار گرفته بشوند، باید خصوصیاتى داشته باشند. یکى از این خصوصیات این است که پرانگیزه باشند، بانشاط باشند؛ از نیروهاى خسته، فرسوده، بى ابتکار - کسانى که هرچه بلد بودند، به کار زدند، دیگر هیچ کارى بلد نیستند - نباید به‌عنوان عناصر اولویت دار استفاده کرد. اولویت با نیروهاى جوان، بانشاط، پرانگیزه، متدین، انقلابى و کسانى است که مسئله‌ى آنها در آموزش و پرورش، همان مسئله ى اصلى آموزش و پرورش باشد؛ یعنى تربیت انسانها؛ از اینها باید استفاده کرد؛ این یک مسئله است. بنابراین در مدیریت هاى کلان و سطح بالاى آموزش و پرورش، اولین مسئله به نظر من این است که نگاه کنند، ببینند از چه نیروهایى استفاده می کنند؛ از نیروهاى مؤمن، انقلابى، بانشاط، علاقه مند، عاشق کار خود، و آماده ى ورود در میدان هاى دشوار در محدوده ى اهداف آموزش و پرورش؛ این مهم ترین کار است.»(۱۹)

کلام آخر

نیروی انسانی هر کشوری بزرگترین سرمایه‌ی اجتماعی محسوب می‌شود که نباید نسبت در تربیت این نیروها کوتاهی صورت بگیرد و این مسیر را باید با ثبات مدیریت، توجه به پرورش و تعلیم، دوری گزیدن از فضای سیاسی، اعتماد و اتکا به نیروهای درونی پیمود و توجه داشت که«ما ملتى هستیم با آرمان هاى بلند، با حرف هاى بزرگ، با قله هاى ترسیم شده اى که می خواهیم خودمان را به این قله ها برسانیم. این احتیاج دارد به انسان هاى صبور، عاقل، متدین، اهل ابتکار، اهل اقدام، دور از تنبلى، مهربان، عطوف، داراى حلم، داراى شجاعت، با رفتارهاى مؤدبانه، پرهیزگار و انسان هایى که درد دیگران، درد آنها محسوب بشود. بافت انسان و قالب و تراش یک انسان مطلوب اسلام چیزى است که با تربیت حاصل می شود.»(۲۰) پس همه ی مسولان علی الخصوص دولت در قبال سرمایه های اجتماعی، علاوه بر اتکا و دوختن چشمشان بر این ها، موظف اند تحقیر و تضعیف را کنار گذاشته و اهتمامی اساسی در پرورش و فراهم کردن عرصه برای ورود نیروهای انسانی داخلی را داشته باشند.

ارجاعات:

پیام رهبر انقلاب به نشست اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا(۱۳۹۳/۱۱ / ۳). مطهری، مرتضی:انسان برآستان دین؛ تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام، ۱۳۸۰. همان. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاه‌ها(۱۳۹۳/۰۴ / ۱۱). بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با معلمان و فرهنگیان سراسر کشور(۱۳۹۳/۰۲ / ۱۷). همان. بیانات مقام معظم رهبری پس از بازدید از نمایشگاه دستاوردهاى فناورى نانو(۱۳۹۳/۱۱ / ۱۱). بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا(۱۳۹۳/۰۲ / ۱۰). بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاه‌ها(۱۳۹۳/۰۴ / ۱۱). بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با معلمان و فرهنگیان سراسر کشور(۱۳۹۳/۰۲ / ۱۷) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاه‌ها(۱۳۹۳/۰۴ / ۱۱). بیانات مقام معظم رهبری پس از بازدید از نمایشگاه دستاوردهاى فناورى نانو(۱۳۹۳/۱۱ / ۱۱). بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاه‌ها(۱۳۹۳/۰۴ / ۱۱). بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان(۱۳۹۳/۰۵ / ۰۱). بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاه‌ها(۱۳۹۳/۰۴ / ۱۱). بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان(۱۳۹۳/۰۵ / ۰۱). همان. همان. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با معلمان و فرهنگیان سراسر کشور(۱۳۹۳/۰۲ / ۱۷). همان.