تحریف تاریخ به سبک رجوی!

به گزارشافکارنیوز، اما حقیقت ماجرا واقعا چیست آیا کاظم رجوی یک مبارز و قهرمان بود؟ و آیا به خاطر تلاش های وی حکم اعدام مسعود رجوی لغو شد؟

صبح یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ «مرتضی فضلی‌نژاد»، از اعضای دفتر ریاست‌جمهوری، ۳۷۲ برگ سند، از جمله ۹۰ برگ سند نمایندگی ساواک در اروپا را که مربوط به کاظم رجوی منبع ساواک با اسامی مستعار «صفا» و «میرزا» بود، از ساختمان وزارت امور خارجه خارج کرد. اندکی بعد، مأموران دادستانی انقلاب اسلامی مرکز او را، به همراه اسناد فوق، در اتومبیلش دستگیر کردند و به زندان اوین منتقل کردند اما در آن اسناد چه حقایقی بود که عوامل مسعود رجوی می خواستند آنها را نابود کنند؟

پرویز ثابتی آخرین رئیس ساواک شاه در این باره می گوید:

رجوی در شهریور ۱۳۵۰ دستگیر شد و جزو ۱۰ نفری بود که محکوم به اعدام شده بود. برادر مسعود، یعنی کاظم رجوی را من می شناختم… در سال ۱۳۳۶ با هم به مدت ۱ ماه برای استخدام در آموزش و پرورش دوره ای طی کردیم و با هم آشنا شدیم. کاظم رجوی پس از یکی سال برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، فعالیت می کرد. من هم برای مسافرتی به سوئیس رفته بودم و از طرف ساواک کاری داشتم وتقریبا ۹ سال هم از سابقه من در ساواک می گذشت. حوالی سال ۱۳۴۷ بود و می خواستم که کاظم رجوی را ملاقات کنم که مثلا ببینم چه کاری می توانم درباره او انجام بدهم. به کاظم تلفن زدم و گفتم که: «مرا یادت هست؟»، گفت: «بله!، کجا هستید؟ و همدیگر را ببینیم» و رفتیم و همدیگر را دیدیم. از او پرسیدم: «اینجا چه می کنی؟»، البته می دانستم و پرونده اش را مطالعه کرده بودم. به هرحال دیدم که خیلی هم سفت و سخت نیست و فقط یک انتقادهایی از شاه دارد ولی زیاد مهم نیست… مسلماً در آن موقع، هنوز نمی دانست که برادرش(مسعود) در شبکه مجاهدین خلق(منافقین)، فعالیت دارد. از من پرسید که شما چه می کنید؟، من هم گفتم که: «در نخست وزیری هستم»، گفت: «همان ساواک؟»، من هم صراحتاً گفتم: «بله!». گفت که: «خوب اینجا در سوئیس چه می کنی؟» …خلاصه حین گفتگو دیدم که دمش سست است و به عنوان نمایندگی ساواک در آنجا استخدامش کردم و به نمایندگی ساواک در ژنو، تحویلش دادم و ماهی ۱۰۰۰ فرانک سوئیس هم برایش حقوق گذاشتیم و مأمور ما شد و گزارشات برای ما می فرستاد.»

اسنادی که عوامل رجوی سعی داشتند در ۲۷ اردیبهشت سال ۶۰ آنها را به سرقت ببرند دقیقا به گفته ثابتی به همکاری کاظم رجوی و مسعود رجوی با ساواک حکایت دارد. دکتر علی شریعتی نیز از ارتباط کاظم رجوی با ساواک اطلاع داشت و این امر عامل نفرت مسعود رجوی از شریعتی بود.

پرویز ثابتی درباره همکاری مسعود رجوی با ساواک نیز می گوید: «مسعود رجوی آن وقت در زندان معترض شده بود که «نخیر، من چه همکاری داشته ام؟»، در حالی که همکاری کرده بود، در بازجویی ها، خیلی آدمها را معرفی کرده بود. در زندان، گاهی زندانی ها شلوغ می کردند، او می رفت و می گفت شلوغ نکنید. در حالی که مخفیانه فعالیتش را داخل زندان می کرد و تنها کسی بود که از همان گروه اول مانده بود و نتیجتاً اتوماتیک، رهبر شده بود.»

در سال ۵۸ نیزجزوات کمیته افشا توسط دانشجویان پیرو خط امام در سراسر کشور منتشر شد که یکی از این جزوات در خصوص مسعود رجوی و محمد رضا سعادتی بود که نشان می داد مسعود رجوی نه تنها مقاومت خاصی در مقابل ساواک نداشته بلکه تمامی اطلاعات خود را لو داده است. مسعود رجوی در اعترافات ابتدایی خود محمد حنیف نژاد از موسسین سازمان را اینگونه لو می دهد: «از افراد سطح بالای ما بود قد دراز رنگ سفید و سبزه گاهی اوقات عینک استفاده می کند. محل سکونتش در همان اتاق کنار من در گلشن بود. ترک و اهل آذربایجان بود…»

مسعود رجوی در مورد محمد بازرگانی کروکی منزل وی را برای ساواک رسم می کند و از ساواکی ها می خواهد که درباره حنیف نژاد از سعید محسن و ناصر صادق بازجویی نمایند. وی حتی در طول بازجویی افرادی چون اصغر بدیع زادگان موسس سازمان و هوشمند خامنه ای و ابراهیم داوری را به بدترین نحو ممکن افشا می کند. در خصوص اصغر بدیع زادگان اینگونه می نویسد: «نام فامیل وی ویدعی یا بدیعی است مهندس بود و احتمالا مهندس شیمی و کارمند یا استادیار دانشکده فنی دانشگاه تهران قد کوتاه سیه چرده یا سبزه مو فلفل نمکی چشم مشکی …»

رجوی در انتها نیز اعتراف می کند که: «افرادی را که از ابتدا تا انتها و حتی برای یکی دو جلسه در این گروه هم شرکت کرده اند قبلانوشته ام.»

روزنامه‌ها نیز در تاریخ ۳۰فروردین۱۳۵۱ ضمن اعلام اسامی چهارنفر از اعضای اعدامی گروهک منافقین، درباره اعترافات رجوی و همکاری‌های وی با ساواک توضیح‌داده و اعلام کردند که اطلاعات وی درباره کادرها و اعضای بازداشت‌شده و نشده بسیار ارزشمند بوده است و حتی کروکی محل اقامت آن‌ها را به تفصیل بیان کرده است. «ارتشبد نصیری»، رئیس سازمان امنیت نیز در نامه‌ای که به دادرسی ارتش می‌نویسد، مسعود رجوی را همکار ساواک دانسته است و اعلام کرده که «در جریان تحقیقات کمال همکاری را در معرفی اعضای سازمان مکشوفه به‌عمل‌آورده و اطلاعاتی که در ارائه نموده از هر جهت در روشن‌شدن وضعیت شبکه مزبور مؤثر و مفید بود؛ لذا به‌نظر این سازمان، استحقاق ارفاق و تخفیف مجازات را دارد.» بدین‌ترتیب با پیشنهاد عفو ملوکانه محمدرضاشاه، رجوی با یک‌درجه تخفیف، از اعدام رهایی جست.

کاظم رجوی مزدور و حقوق بگیر ساواک و نماینده ساواک در اروپا بود مسعود رجوی نیز در زندان با تمام وجود با ساواک همکاری داشت پس تلاش برای این قهرمان سازی برای چیست؟ آیا منافقین واقعا فکر کرده اند که همه اسناد دوران شاه از بین رفته و نابود شده و کسی درباره گذشته رجوی ها چیزی نمی داند.