عیسای خوزستان چه کسی بود؟

از دیگر ویژگی های او سخاوت و کرامت بی حد و حصر بود، به طوری که عادت داشت هر جمعه خیل کثیری از نمازگزاران و مؤمنین را به منزل خود دعوت نماید و ولیمه ترتیب دهد که همین خلق و خوی و سخاوت وافر، وی را از دیگران متمایز می ساخت و بعضی وقت ها گروه نمازگزاران را به منزل دعوت می نمود و سفره ای می افراشت گویی که این یک تکلیف می باشد و...

روحانی مجاهد متقی آیة الله شیخ عیسی طرفی، در سال۱۲۹۳ شمسی در روستای ابوحمیظه از توابع سوسنگرد، در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.

پدرش شیخ سالم فرزند شیخ محمد، از بزرگان عشیره بنی طرف بود که در علم و ادب و دینداری، معروف بوده و همه از وی به عنوان شخصی محترم و بزرگوار یاد می کردند. مرحوم آیة الله طرفی در دامان خانواده متدین خود تحت تربیت و آموزش های اسلامی قرار گرفت و در سن شش سالگی توسط پدرش به مکتب خانه فرستاده شد تا قرائت قرآن را بیاموزد.

عیسای خوزستان، عالمی وارسته و مجاهدی خستگی ناپذیر که تا آخرین لحظات عمر پر برکتش همواره در رفتار و کردار، در اندیشه و عمل پیام آور و مبلغ اسلام اصیل محمدی در خطه جنوب بود. شیخ چه آنگاه که زیر آتش دشمن در خط مقدم حضور پیدا می کرد و چه زمانی که به عنوان خطیب امام جمعه شهرهای جنگی در محراب نماز جمعه منادی عدالت، وحدت، دوستی، خداباوری و مقاومت و دفاع از حریم ایران اسلامی بود در دل مردم جای داشت.

همواره آیت الله شیخ عیسی طرفی مردی خوش قلب، مردمی و راست اندیش بود. توجه خاصی به جوانان و ایده های امروزی آنان داشت. تصمیم گیری هایش مشورتی و با حضور جوانان انجام می گرفت. در همه حال آماده رفتن و سفر برای وعظ و خطابه بود. خانه و حسینه اش محل نشر و گسترش پیام ها و اعلامیه های امام قبل از انقلاب بود و هراسی از دژخیمان شاه برای تبلیغ آرمان های امام به دلش راه نمی داد. بعد از انقلاب نیز در حوزه فعالیتش ستاد عشایر عرب آبادان، به خانه و حسینه اش اضافه شد. در ستاد سازماندهی نیروهای بومی انقلاب را به عهده گرفت و در همین حال برای زدودن باورهای غلط مانده از رژیم ستم شاهی در میان مردم عرب آبادان، خرمشهر، شادگان و سوسنگرد تلاش مجدانه می کرد.

عیسای خوزستان با عشق به مولایش در سفری زیارتی هجرت خود را در بیست سالگی به نجف اشرف آغاز کرد و علی رغم سختی ها و مشکلات بسیار در حجره ای تنگ و نمور و چراغی پیه سوز با هوش و استعداد وافر به مدت بیست سال بی وقفه روح و جان خویش را از معارف الهی سیراب نمود. پس از آن به درخواست مردم آبادان برای ادای وظیفه شرعی به تقویت احکام دین و پشتیبانی و تاسیس مساجد همت گماشت. ایشان علاوه بر تدریس علوم دینی، مسجد محل سکونت خود را به یک حوزه علمیه با تمام سطوح تبدیل کرده بود و محکم و استوار به جنگ با مظاهر فساد پرداخته و با اینکه می دانست که این ستیز با حکومت پهلوی چه خطراتی در پی دارد از این کار نهراسید.


از آغاز جنگ تحمیلی نیز پابه پای جوانان رشید در رکاب بود. با حضور پررنگ خود دلگرمی و شجاعت و بی باکی را به آنها ارزانی می داشت. عقبه جبهه ها را در مناطق آبادان و خرمشهر با حضورش و ایجاد خط ارتباطی برای دریافت کمک از مسئولین کشوری تقویت می کرد، به طوری که شیخ را در هیبت جوان رعنایی مانند خویش می نگریستند که یار و یاور آنها در مقابله با حملات ددمنشانه صدامیان و در همه حال همپای آنان بود. حضور وی در بین روشنفکران عرب استان برجسته و ملموس بود و در جای جای استان برای تقویت مبانی انقلاب مجدانه تلاش می کرد، به نحوی که در میان روحانیونی همچون آیت الله جزایری، آیت الله دهدشتی و خصوصا یار دیرین خود آیت الله جمی و سایر روحانیون حضوری پررنگ داشت.

از ویژگی های ایشان اهتمام به مسائل فرهنگی به ویژه شعر و شاعری و همچنین تشویق جوانان عرب عشایر خوزستان در راستای گسترش فرهنگ عالی تشیع و آداب و رسوم منطقه بود که در این رابطه برپایی مجالس شب شعر در مدح پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)، زبانزد خاص و عام بود، که اغلب در این گونه مجالس پرشکوه که بمناسبت های گوناگون برپا می شد شاعران گرانقدری همچون شیخ ابراهیم دیراوی، عبدالواحد عباسی و شیخ سعید منصوری و دیگر شاعران نامی عرب خوزستان از اقصی نقاط استان در محفل شیخ عیسی جمع و شعرهایی زیبا می سرودند که تا امروز این شعرها در مخیله خیلی از افرادی که در این شب شعرها شرکت می کردند نقش بسته است.

از معروف ترین کسانی که با تشویق و ترغیب مستقیم شیخ عیسی درجات روحانی را طی نمود و قریحه شاعری را در او پروراند، می توان به شیخ ابراهیم دیراوی که یک فرد نابینا بود ولی دارای هوش و ذکاوت فوق العاده بود، اشاره کرد.

از دیگر ویژگی های مرحوم شیخ عیسی طرفی سخاوت و کرامت بی حد و حصر بود، به طوری که عادت داشت هر جمعه خیل کثیری از نمازگزاران و مؤمنین را به منزل خود دعوت نماید و ولیمه ترتیب دهد که همین خلق و خوی و سخاوت وافر، وی را از دیگران متمایز می ساخت و بعضی وقت ها گروه نمازگزاران را به منزل دعوت می نمود و سفره ای می افراشت گویی که این یک تکلیف می باشد و هر هفته این برنامه تکرار می شد. وی نه تنها سخاوت زیادی داشت بلکه دارای قلبی بسیار مهربان بود به طوری که هر کس از گوشه و کنار کشور ملجأی می خواست او را به منزل شیخ هدایت می کردند و هر انسان بینوایی که به مساعدت نیاز داشت از این سفره سخی و جود شیخ بی نصیب نمی ماند.

روزی نبود که خانه شیخ از میهمانان مختلف تهی باشد و اغلب کسانیکه گرفتاری داشتند یا مریض بودند و احتیاج به کمک داشتند به ایشان مراجعه می نمودند. اخلاق حمیده، کرامت نفس و سجایای اخلاقی شیخ بر همگان از وی چهره ای دوست داشتنی و قابل احترام ساخته بود.

آیت الله شیخ عیسی طرفی در مرداد ماه سال ۶۱ علی رغم بیماری و داشتن تنها یک کلیه، با ایمان و عشق به خدا و بندگانش در منطقه عملیاتی جنگی در سن ۶۸ سالگی بر اثر عارضه قلبی جان به جان آفزین تسلیم نمود.





منبع: تابناک