به گزارش افکارخبر، او افزوده است: هرگونه خرید کالا چه به لحاظ کاهش قدرت خرید و چه به لحاظ انتظار برای کاهش قیمت به آینده موکول شده است که نمونه بارز آن را در بخش خودرو می‌توان دید.

رشیدی همچنین می‌گوید: همه اتفاقاتی که در سطح اقتصاد افتاد همراه با تغییراتی بود که در ساختار اقتصاد شکل گرفت و آن انحصاری شدن ساختار اقتصاد بود که هرگونه رقابت را غیرممکن کرده است و نهایتا شروع برجام به خودی خود انتظارات را تشدید کرده و در نتیجه فعالیت های اقتصادی را متوقف کرده است.



*اگرچه شاید بتوان ایرادهایی را بر بخش‌هایی از تحلیل رشیدی وارد دانست اما نکته واضح سخنان او که همانا «اثر سوء وعده و وعیدهای مذاکراتی به مردم و افراط در نشان دادن در باغ سبز به افکار عمومی» است؛ سخنی کاملاً درست و اصولی به نظر می‌رسد.

سخنی اصولی که در بند ششم نامه اخیر ۴ وزیر روحانی به روحانی هم اینگونه مورد اشاره قرار گرفته بود:

«دستاوردهای بزرگ هسته‌ای اگر چه موقعیت بسیار ممتازی برای کشور شده است و پیامدهای اقتصادی مثبت فراوانی در آتی به همراه خواهد داشت لیکن کاهش تقاضا در بازار به دلیل انتظار در کاهش قیمت کالاها مشهود است. ضمن اینکه توقع در بازار سرمایه ورود رقبای جدید خارجی برای شرکت‌های بورسی است و این نکته خود صنایع داخلی را با چالش مواجه نموده و می‌بایست برای آن سیاست شفافی اتخاذ و اعلام گردد»

بیماری مذکور که از اثر سوء وعده و وعیدهای بیجا پیرامون توافق با غرب ناشی شده است از جایی شروع شد که کسانی در دولت و در میان جریان سیاسی خاص که مدعی هواداری از دولت است، شروع به رؤیابافی و نشان دادن در باغ سبز درباره دستاوردهای توافق به افکار عمومی کردند.

عده‌ای از همین افراد چندین مرتبه خواستار برپایی «جشن هسته‌ای» شدند.

کسی از آنها حتی باران‌های پاییزی و بهاری را به اثر توافق ربط داد.

و کار تا آنجا پیش رفت که حتی «آب خوردن مردم» هم به تحریم‌ها و توافق گره زده شد و اخیراً نیز متأسفانه رئیس‌جمهور بود که در مازندران عنوان کرد «برجام باید سکویی برای جهش اقتصادی جوانان»! باشد.

و از روز آغاز همین سخنان در کنار بزرگنمایی از اثر تحریم‌ها هویدا بود که کار به انتظارات نادرستی می‌رسد که اثرات نامطلوبی بر اقتصاد دارند.

البته کسانی در دولت و در میان جریان خاص هستند که به تازگی متوجه این بلیّه شده و تلاش کرده‌اند با کشیدن ترمز این وعده و وعیدها به اصلاح مسیر رفته بپردازند.

اما پر واضح آنکه افکار عمومی، پس از رؤیت میزان باغ سبز بودن یا نبودن برجام! و لمس بازی یا واقعیت بودن وعدههای عجیب پیرامونش، به تصمیمات جدیدتری درباره تعامل با وعدهدهندگان و سرنوشت آنان خواهند رسید.