سونامی خاموش سالمندی در ایران

به گزارشافکارخبر،رشد و توسعه علمی - پزشکی در دهه های اخیر سطح امید به زندگی را به نحو قابل توجهی افزایش داده است.

جهان امروزی با وجود معضلات متعددی که در سایه زندگی صنعتی و ماشینی با آن مواجه است به توفیقات بسیار قابل توجهی دست یافته که شاید تصور آن در صدسال گذشته در مخیله انسان نمی‌گنجید.

یکی از دستاوردهای حائز اهمیت این سطح از پیشرفت مشمول حوزه های سلامت و درمان می‌شود و به یُمن چنین موفقیت‌هایی، کثرت جمعیت سالمند در مقایسه با ادوار نه چندان دور با افزایش بسیاری همراه بوده است.

هرم سنی جمعیت به سرعت به سمت پیری و سالمندی پیش می‌رود که ایران نیز از این جریان مستثنی نیست.

بر اساس پیش بینی های سازمان ملل، جمعیت بالای ۶۰سال در ایران تا سال ۲۰۵۰ میلادی با افزایش ۲۶درصدی مواجه می‌شود و طبق برآوردهای حاصله، در سرعت و شتاب حرکتی جمعیت به سمت و سوی سالمندی، کشور ایران با استمرار وضعیت موجود رتبه سوم جهان را به خود اختصاص خواهد داد.

آماری نگران کننده که در صورت عدم اتخاذ تدابیر هوشمندانه برای افزایش جمعیت و کثرت ‌موالید، می‌تواند جامعه ایران را با بحران‌هایی جدید روبه رو سازد.

طبق تعاریف معمول جهانی، عموما جمعیت بالای ۶۰سال، سالمند تلقی می‌شود و پیرو ‌سرشماری سال ۹۰،۸درصد از جمعیت کشور را طبقه سالمند تشکیل می‌دهد که در مقیاس جمعیتی می‌توان گفت نزدیک به ۶میلیون نفر از جمعیت ایران ‌در این طیف قرار می گیرد، آماری که با توجه به سمت و سو و مسیر نزولی جمعیت جوان کشور به طور یقین در سال جاری با افزایش هر چه بیشتری همراه شده است.

انوشیروان محسنی پند‌پی، رئیس سازمان بهزیستی کشور در مراسم افتتاحیه کارگاه تخصصی(محیط دوستدار سالمند) و(شاخص دیده‌بان سالمندی) با اظهار نگرانی وضعیت هرم سنی جمعیت کشور اظهار کرد: در سال ۱۴۲۹هجری شمسی شاهد برابری میزان جمعیت سالمندی با جمعیت زیر ۱۵سال خواهیم بود، به طوری که ۲۵درصد از سهم جمعیتی کشور به این گروه سنی تعلق می‌گیرد.

* ‌گسست در پیوند های اجتماعی و فرهنگی در سایه سنگین ‌گسست سالمندی


شرایط خاص حاکم بر جهان امروزی و مقتضیات موجود در آن بسیاری از ‌الگوها، شاخص ها و مؤلفه‌ها را با تغییر و تحولات بنیادی مواجه ساخته است.

اگر در دهه های پیشین منابع طبیعی و زیر زمینی ‌شاکله ثروت و اندوخته های جوامع و کشور ها را رقم می زد اما در دوران معاصر این سرمایه انسانی است که در ‌راس هرم شاخص ثروت و سرمایه کشور ها قرار می گیرد.

به واقع سرمایه انسانی است که جهت گیری، سرعت، کیفیت رشد و افق آینده جوامع را ترسیم می‌کند و منابع زیر زمینی علی رغم نقش موثری در باروری اقتصاد کشورها ایفا می‌کند اما با این وجود در سیطره مدیریت نیرو و سرمایه انسانی معنا پیدا می‌کند.

به طور طبیعی هر آنچه بر کهولت سن این سرمایه افزوده شود، به همان نسبت از پویایی، نشاط سرزندگی و میل به رشد و ترقی در آن کاسته خواهد شد.

بدون شک قشر سالمند برای هر جامعه‌ای موهبتی قابل احترام و ستودنی است که با کوله باری از تجربه می‌تواند راهگشای بسیاری از بن‌بست‌ها شود اما نباید از نظر دور داشت که توانمندی جمعیت جوان در مقایسه با قشر سالمند در ابعاد اجرایی، میدانی و عملیاتی بسیار متفاوت و محسوس است و در جهانی که رقابت ها در دقایق و ثانیه‌ها رقم می‌خورد، عنصر جوانی در مقام عمل بسیار فعال‌تر از طیف سالمند و کهنسال خواهد بود.

هر آنچه بر جمعیت جوان مملکتی افزوده شود به طبع توان دفاعی و ظرفیت های موجود در استعدادها و نخبه سازی جامعه نیز ارتقاء خواهد داد و بالعکس ‌چرخش جمعیت سالمند بر طیف جوان در هر جامعه‌ای، باعثافزایش هزینه های درمانی، مراقبتی و کندی سیر پویایی و بالندگی جامعه خواهد شد.

البته نباید کارآمدی و غلبه انرژی و نیروی جوانی بر قشر کهنسال و سالمند جامعه باعثشکل گیری و تصور این انگاره شود که تنزل توانمندی در این طیف به نادیده انگاشتن این گروه از جمعیت کشور منتهی شود.

انسانیت، اخلاق و موازین اسلامی حکم می‌کند که جامعه در تکریم این طیف جمعیتی نهایت تلاش و امکانات خود را بسیج کند و در قانون نیز اصل ۲۹ و فصل اول ساختار نظام جامع تامین اجتماعی بر حمایت همگانی از افراد پیر و سالمند تاکید موکد و ویژه‌ای دارد.

اما با همه‌ این اوصاف برای ترسیم افق پیشرفت و توسعه کشور باید واقع نگر بود و پایه‌های شکوفایی را بر مبنایی استوار ساخت که خروجی و بازدهی آن به تحقق اهداف پیش بینی شده منتهی شود و یکی از ‌الزامات حصول این امر خطیر بهره گیری از نیروها و عناصر شاداب پویا ‌انرژیک و فعال است که چنین شاخصه‌هایی را می‌توان در جمعیت جوان کشور جستجو کرد.

*لزوم تسهیل شرایط ازدواج و افزایش بسته های تشویقی برای فرزند آوری


یکی از سیاست های غلطی که در دهه های اخیر در کشور اتخاذ شد " شعار فرزند کمتر زندگی بهتر بود " که بخشی از وضعیت کنونی موجود و جهت حرکتی جمعیتی ایران به سمت سالمندی ناشی از سیاست گذاری های نادرست درآن دوران است.

موضوعی که مقام معظم رهبری نیز با انتقاد از آن به ضرورت افزایش جمعیت کشور تاکید کردند و در چنین شرایطی بر آحاد جامعه و تمام دستگاه های ذی ربط واجب است که نسبت به تغییر رویه مورد اشاره مبادرت ‌ورزند.

البته جوان گرایی در کشور‌ الزاماتی دارد که اشتغال، بهبود وضعیت اقتصادی، تسهیل شرایط ازدواج و تقویت بسته های تشویقی برای فرزند آوری خانوار ها از نمونه های آن به شمار می‌رود.

امید است در سطوح کلان و خرد، با اتخاذ تمهیداتی ویژه سیر حرکت سنی جمعیت کشور به سمت جوان گرایی سوق پیدا کند که در غیر این صورت، چالش‌ها، مخاطرات و گسست‌های فرهنگی و اجتماعی بسیاری در انتظار این مرز و بوم خواهد بود.

چالشی که امروز کشور های توسعه یافته با همهی پیشرفتها و توانمندی های موجود با آن دست به گریبان هستند و با اتخاذ سیاست های مهاجر پذیری، در جهت کاهش معضلات و مشکلات این حوزه(سالمندی جمعیت) میکوشند تا شاید بخشی از محدودیتهایی که با آن مواجهاند را پوشش دهند.