به گزارش برنا، عالمان ربانی و صاحبدلان اهل راز، آنان که با مهدی آل محمد(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیوند و عقلهای دیرینه دارند، و در ندبهها و نالههای شبانهشان، همواره فرج حضرتش را از درگاه دوست تمنا میکنند، مدام نفس خود را کشیک میکشند که مبادا کاری از ایشان سر زند که مطلوب و محبوب آن دلدار بیمثال نباشد. از این رو هم خود را میپایند و هم دیگران را نسبت به مراقبت بر این دقیقه سفارش میکنند.

فقیه فقید، و عارف دانای راز، حضرت آیت الله العظمی بهجت که به تعبیر مقام معظم رهبری، سرچشمه پایان ناپذیر فیوضات معنوی بودند، یکی از این نمونه‌هاست. آنچه می‌خوانید درباره انتظار فرج و تحصیل مقدّمات آن است که در پایگاه اطلاع رسانی معظم له آن را منتشر نموده است.

آیا هیچ نگران هستیم؟! اینجور متدیّن هستیم؟!
اگر به راستى شیعیان کسانى هستند که: «براى شادى ما شاد، و براى ناراحتى ما محزون مى شوند» آیا ما این طور هستیم، آیا در شادى و غم با ائمه(ع) شریکیم؟!

آیا مى‌شود شیعه باشیم و یک شب بگذرد و براى نابودى دشمنان اسلام و اهل بیت(ع) دعا نکنیم؟! و یا دعاى ما صمیمى نباشد؟!

اگر دعاهاى مقرون به اشک داشتیم، پیش مى‌بردیم، و اگر مى‌مردیم و شهید مى‌شدیم، مقصود حاصل مى‌شد.

الآن برادران و خواهران مذهبى و دینى ما در فشار و ناراحتى به سر مى برند، و ما اینگونه راحت و بى‌تفاوت نشسته ایم؛ پس اگر روزى ما در فشار و ناراحتى به سر بریم و آنها راحت باشند عیبى ندارد! در حالى که جامعه توحیدى باید طورى باشد که اگر جایى از آن آسیب دید، جاهاى دیگر بى تفاوت نباشند.

قطعاً آنان که در دعا راستگو، و مهموم به همّ اهل بیت(ع) و مستبشر به سرور آنان هستند، مُبْصَرات و مشاهداتى دارند، و قطعاً مثل ما چشم بسته و نابینا نیستند.

خدا نکند که براى تعجیل فرج امام زمان(عج) دعا کنیم ولى کارهایمان براى تبعید فرج آن حضرت باشد!

انتظار بدون مقدمات
ما باید انتظار فرج حضرت غائب(عج) را داشته باشیم، و فرجش را فرج عموم بدانیم، و در هر وقت و هر حال باید منتظر باشیم، ولى آیا مى شود انتظار فرج آن حضرت را داشته باشیم، بدون مقدمات و تحمّل ابتلائاتى که براى اهل ایمان پیش مى آید؟!

با این حال، چه اشکالى دارد که تعجیل فرج آن حضرت را با عافیت بخواهیم، یعنى این که بخواهیم بیش از این بلاها که تا به حال بر سر مؤمنین آمده، بلاى دیگرى نبینند؟!

زیرا در روایت آمده است: وقتى سفیانى خروج مى‌کند، هر کس نام على، فاطمه، حسن و یا حسین را دارد مى‌کشد.
پس از این که عده‌اى کشته مى‌شوند، بقیه مى‌گویند: پدران و مادران ما گناه کرده‌اند و این اسم ها را بر ما گذاشته اند، ما چه تقصیر داریم.

در این جا سفیانى تفضّل مى کند! و به افراد خود دستور مى‌دهد از کشتن صاحب بعضى از نام ها خوددارى کنند، ولى صاحب بعضى از نام ها را بکشند! چنان که زمانى یهودى ها اگر مى دیدند صاحب شناسنامه، شیعى است، فوراً او را مى کشتند! الآن هم منتظر دستورند!

در هر حال، باید منتظر فرج باشیم ولى با مقدمات آن؛ ولى مىدانیم كه ضعیفیم و طاقت ابتلائات سخت را نداریم، لذا از خدا بخواهیم كه شیعه بعد از این دیگر به ابتلائات بیشتر، مبتلا نشود. و اهمّ مقدّمات انتظار فرج را كه توبه و طهارت از گناهان است، تحصیل كنیم.