۱- مسابقات فوتبال غرب آسيا قرعهكشي شد و قرار است ايران در اين بازيها با تيم اصلي خودش به مصاف رقباي گردنكلفتي مثل بحرين و عمان برود. در اين تورنمنت البته ابرقدرتهاي ديگري نظير سوريه، اردن، فلسطين و يمن نيز حضور دارند كه نشاندهنده سطح خارقالعاده اين بازيها است! آنچه در نخستين نگاه به فهرست تيمهاي حاضر در اين رقابتها بهشدت جلب توجه ميكند، وضعيت اسفباري است كه در حال حاضر فوتبال غربآسيا از آن رنج ميبرد. حتي اگر عربستان نامدار را هم به سياهه اين تيمها اضافه كنيم، باز حاضران در اين تورنمنت چنگي به دل نميزنند. شايد اغراق نباشد اگر ادعا كنيم در حال حاضر غرب
آسيا يكي از عقبافتادهترين مناطق جغرافيايي سراسر جهان از نقطهنظر كيفيت فوتبال بهشمار ميرود. اين منطقه، شايد وسيعترين پهنه جهان باشد كه در جام نوزدهم هيچ نمايندهاي نداشته و اين، به تنهايي ميتواند گواه نگونبختيهاي فعلي اين سرزمينها باشد. نيوزيلندي كه پيش از اين بهراحتي مغلوب رقباي آسيايياش ميشد، در اين دوره بالاتر از ايتاليا - مدافع عنوان قهرماني - ايستاد، تيمهاي آمريكاي لاتين نمايش تحسينبرانگيزي داشتند، آفريقاييها باوجود انتقاداتي كه بر آنان وارد بود، همين حالا بين هشت تيم برتر جام نماينده دارند و البته سير صعودي فوتبال در ديگر نقاط جهان نيز ملموس
است؛ درست برعكس غرب آسيا كه قدرتهاي برتر آن نيز به شكلي عجيب ملموس پسرفت شدهاند. ايران برخلاف جام ۲۰۰۶، امسال در بازيهاي آفريقايجنوبي غايب است و البته نوار جهاني ماندن عربستان نيز بعد از چهار دوره متوالي، پاره شده. واقعا چرا امروز فوتبال غرب آسيا چنين مهجور و ناتوان مانده است؟
۲ - وقتی در مورد غرب آسیا حرف میزنیم، یک کلمه مهم بیش از هر چیز دیگری جلب توجه میکند؛ «نفت»! واقعیت این است که ما و همسایگانمان در منطقه استراتژیک آسیای باختری، مهمترین تولیدکنندههای نفت جهان را تشکیل میدهیم و صادرات طلای سیاه در دنیا، بدون این ناحیه جغرافیایی چندان معنایی نخواهد داشت اما آیا رابطهای بین فقر فوتبالی و غنای نفتی مهمترین اعضای اپک در غرب آسیا وجود دارد؟ ظاهرا پاسخ میتواند مثبت باشد. فوتبال، ورزش «کار» است.
هماکنون در تمام دنیا برای توسعه و کسب پیشرفت در این حوزه، تنها یک راه به رسمیت شناخته میشود و آن هم از بالا زدن آستینها، برنامهریزی منطقی، منظم و کارآمد و تلاش شبانهروزی و واقعی تشکیل میشود. اگر قطار توسعه یک لحظه متوقف شود، کشور در خواب خفته مبتلا به عقبماندگی خواهد شد، حتی اگر اسمش فرانسه، ایتالیا یا انگلستان باشد. بنابراین روشن است که برای جلو رفتن در فوتبال باید کار کرد و متاسفانه گریزی از پذیرش این حقیقت وجود ندارد که «نفت» آدمها را تنبل بار میآورد.
به فوتبال ایران نگاه کنید؛ یک مربی ملی در اوج ناکامی کنار گذاشته میشود و بعد مطالبه یک میلیارد تومان ضرر و زیان میکند. چرا؟ چون وقتی مسوولان ما داشتند بنجلترین قرارداد قرن را امضا میکردند، میدانستند که ما نفت داریم و میتوانیم راحت این پول «یا مفت» را بپردازیم، درست مثل دستاندرکاران پرسپولیس که دو بازیکن در پیت برزیلی را با مبلغ ناچیز یک و نیم میلیارد تومان جذب میکنند و خم هم به ابرو نمیآورند، چون پشتشان به بشکههای خوشرنگ و لعابی گرم است که روی آن با خط خوشی نوشتهاند «OIL»! حکایت نفت داشتن ما چیزی شبیه قصه کلاسیک آن پسربچهای شده است که قرار
بود کار کند و دسترنجش را برای پدرش ببرد اما هر شب که پدر سکههای او را داخل تنور میانداخت، پسر بیتفاوت فقط نگاه میکرد، چون به جای «کار»، سکهها را از مادرش عاریه گرفته بود. نخستین واکنش پسر به اقدام پدر، در همان روزی شکل گرفت که او به جای دست دراز کردن جلوی مادرش، واقعا سر کار رفت و وقتی شب دستمزد واقعیاش را دید که روانه تنور میشود، ناخودآگاه و بدون در نظر گرفتن حرارت مرگبار، به سمت آتش حمله کرد. ما اگر خودمان کار کرده بودیم و مدیران فوتبالمان اگر قرار بود از جیبشان خرج کنند، هیچوقت حاضر نمیشدند ۳۰۰ - ۲۰۰ میلیون خرج خوشتیپی نیکبختواحدی کنند یا به
جای پرورش یک استعداد متوسط و معمولی، نیم میلیارد تومان خرج یک تکه کاغذ تحت عنوان رضایتنامه بازیکنی مثل کریم انصاریفر کنند که معلوم نیست قرار است چه گلی بر سر این فوتبال بزند.
۳ - این اواخر هوگو چاوز در راستای مواضع ضدغربیاش به اروپا حمله کرده که «خاک بر سرتان با آن اقتصاد و این فوتبالتان». با این حال لابد علاقهمندان به فوتبال میدانند که خود ونزوئلا که اتفاقا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در قاره آمریکاست، در فوتبال محلی از اعراب ندارد و اتفاقا آرژانتین در یکی از معدود پیروزیهای مقتدرانهاش در مرحله مقدماتی جامجهانی، وقتی با چهار گل از این تیم پیش افتاد، با اشارههای مارادونا - دوست صمیمی چاوز - به بازیکنانش، دست به مدارا زد و از یک آبروریزی درست و حسابی پیشگیری کرد. همین حالا اکثر غولهای فوتبال جهان حتی سابقه تولید یک
بشکه نفت را هم ندارند و با توجه به رابطه معکوسی که بین نفت و فوتبال وجود دارد، طبیعی است که اوضاع غرب آسیا، به عنوان غول نفتی دنیا چنین مصیبتبار باشد.
شناسه خبر:
۵۰۰
غولهای اپک، ناتوانهای فیفا
«نفت» علیه فوتبال!
۰