روایت خوداشتغالی مددجوی کمیته امداد

چند مغار در اندازه‌های مختلف، چوب ساب و تیشه تمام ابزار کار «اسلام چیتن» هنرمند خراط و درودگر اهل ماسال است. اسلام که حالا ۳۵ سال دارد ۲۰ سال است به این حرفه مشغول است. وقتی چهارم ابتدایی بود از پدرش ساخت صنایع دستی را آموخته است. شغلی که در خانواده آنها جا افتاده و شغل آبا و اجدادی محسوب می‌شود. کارگاه کوچک بود و تولیدات محدود؛ فروش صنایع دستی خراطی شده کفاف مخارج زندگی را نمی‌داد و پدر وارد دوران سالخوردگی و از کارافتادگی شده بود. شرایط روز به روز سخت‌تر می‌شد و سفره خانواده چیتن هر روز کوچکتر از قبل.

پدر که به دلیل از کارافتادگی و کهولت سن و بیماری تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفت شرایط کمی بهتر شد اما مستمری کمیته امداد به قدری نبود که کفاف زندگی یک خانواده ۵ - ۶ نفری را بدهد. کارگاه از رونق افتاده بود و ابزار کار فرسوده شده بودند. چرخ دستگاه خراطی از گردش ایستاده بود اما امید در قلب خانواده چیتن هنوز زنده بود. اسلام با گذشت بیش از ۱۵ سال هنوز آن روزها را به خاطر دارد. روزهایی که کارگاه بود و نبود؛ می‌توانست چرخ زندگی خانواده چیتن را بچرخاند اما چرخهای خودش از حرکت وامانده بود. در این وضعیت که درماندگی و استیال به اوج خود رسیده بود تنها دستی که به سوی آنها دراز شد باز هم از سوی کمیته امداد بود. یک وام ۸۰۰ هزار تومانی اگرچه رقم بالایی نیست اما تنوانست خون تازه‌ای در رگهای کارگاه خراطی بدمد.

شغل خانوادگی و آبا و اجدادی خانواده چیتن دوباره می‌توانست جان بگیرد. وام خوداشتغالی صرف خرید دستگاه جدید خراطی شد. اسلام می‌گوید: پدر که فوت کرد فکر کردیم دیگر نمی‌توانیم کارگاه را احیا کنیم اما باز هم کمیته امداد بود که به داد ما رسید. یک وام ۲ میلیونی خوداشتغالی دیگر این بار صرف خرید زمین برای کارگاه خراطی شد. کم‌کم و با رونق گرفتن کار تولید صنایع دستی چوبی، اسلام توانست کارگاه خود را در زمین خریداری شده برپا کند. اما هنوز هم تولیدات کارگاه به اندازه‌ای نبود که هزینه‌های هنگفت زندگی اعضای خانواده و مادر پیرش را تأمین کند.

اسلام فکر کرد باید کار خود را توسعه دهد و کارگاه تجهیز شود. تمام پس‌انداز اما صرف مخارج روزمره و درمان مادر می‌شد. اسلام این توان را در خود می‌دید که روزانه محصولات بیشتری را تولید کند اما ابزار کار این اجازه را به او نمی‌داد. به ویژه که در آستانه ازدواج هم قرار داشت و این خود همچون سدی در مقابل زندگی او قرار گرفته بود. باید به هر قیمتی کسب و کار خود را توسعه می‌داد. سال ۹۰ درخواست وام مجددی را به کمیته امداد ارائه داد. وام ۳ میلیونی خوداشتغالی را که دریافت کرد توانست کارگاه را توسعه دهد، ابزار کار جدید خرید و مواد اولیه را برای مدتی تأمین کرد. فروشگاه کوچکی را در کنار کارگاه فعلی راه اندازی کرد تا بتواند محصولات هنری خود را بدون واسطه هم به دست هنردوستان و علاقمندان صنایع دستی برساند.

حالا گردشگران از همه نقاط ایران راهی فروشگاه صنایع دستی اسلام چیتن می‌شوند و فروشندگان صنایع دستی هم محصولات او را برای عرضه به نقاط مختلف ایران می‌برند. بیشترین بازار تولیدات کارگاه او در مناطق گردشگری ماسوله و قلعه رودخان به فروش می‌رسد.

اسلام در مورد میزان تولیدات خود می‌گوید: در حال حاضر به تنهایی روزانه حدود ۲۰۰ محصول صنایع دستی مثل قاشق یا سینی تولید می‌کنم و امور روزمره زندگی به خوبی می‌گذرد. درآمدم به حدود ۲ میلیون تومان در ماه رسیده است اما هنوز از شرایط رضایت کامل ندارم. خرج همسر و ۲ فرزند و مادرم را می‌دهم اما دوست دارم بتوانم در کنار توسعه کارگاه و کسب و کار، برای دیگران هم اشتغال زایی کنم چون می‌دانم جوانان مستعد زیادی هستند که توانایی انجام کار دارند اما سرمایه مورد نیاز را ندارند. در یک کارگاه ۲۵ متری بیش از یک نفر نمی‌تواند کار کند اما اگر کارگاه بزرگ شود، اسلام می‌تواند جوانان جویای کار را با آموزش وارد کار کند.

اسلام برای جدا کردن کارگاه و تأسیس یک فروشگاه به مبلغ ۲۰ میلیون تومان وام نیاز دارد که درخواست آن را از چند جا داشته اما به دلیل نیاز به ضامن و عملیات زمان بر بانکی تاکنون موفق به دریافت این وام نشده است. همین مبلغ را از کمیته امداد هم تقاضا کرده است اما چون دیگر تحت پوشش کمیته محسوب نمی‌شود موفق به دریافت نشده است. او از برنامه‌های بلندمدت خود می‌گوید و از آرزوهایش برای صادرات محصولات صنایع دستی. تاکنون در چندین نمایشگاه داخلی محصولات خود را عرضه کرده است اما تصمیم دارد در نمایشگاه‌های خارجی هم حضور یابد تا بلکه بتواند بدون واسطه با مشتریان بین‌المللی ارتباط بگیرد و تولیدات هنوری خود را صادر کند.