به گزارش شرق، ۱۲ فروردين امسال پرستاران بيمارستاني در كرج خبر دادند پسربچهاي به نام محمد يك چشم خود را از دست داده است. ماموران زماني در محل حاضر شدند كه محمد از بيهوشي خارج شده بود. او ادعا كرد دوستش علي وي را مورد اصابت گلوله تفنگ بادي قرار داده است.

این نوجوان گفت: من و بچه‌ها در خیابان داشتیم بازی می‌کردیم که علی آمد و تفنگی در دستش بود. او مثل فیلم‌های سینمایی سلاح را به سمت ما گرفت و گفت دست‌ها بالا بعد شلیک کرد و من بعد از آن متوجه چیزی نشدم. پلیس با توجه به گفته‌های این نوجوان، علی - پسر ۱۶‌ساله – را بازداشت کرد. او اتهامش را پذیرفت و گفت شلیک من باعثکور شدن محمد شد اما نمی‌خواستم این کار را بکنم و آن ماجرا یک شوخی بود.

تحقیقات از این دو نوجوان تکمیل و پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه اول دادگاه کیفری‌استان البرز نزد قاضی رنجبر رییس دادگاه و چهار قاضی مستشار(مینایی، سهرابی، اصف‌الحسینی و بصیرنیا) فرستاده و روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان البرز در جایگاه حاضر شد و برای علی درخواست صدور مجازات قانونی کرد. او گفت: براساس تحقیقاتی که ما انجام دادیم علی با برداشتن تفنگ ساچمه‌ای از خانه بیرون رفت و قصد داشت برای دوستانش قدرت‌نمایی کند که این اتفاق رخ داد. علی تفنگ ساچمه‌ای را به سمت محمد نشانه رفت و درست چشمش را هدف گرفت. ما تحقیقات زیادی در این خصوص انجام دادیم و متهم خودش هم به جرم ارتکابی اعتراف کرده ‌است. صحنه حادثه بازسازی شده و مقرون به واقع ‌است ضمن اینکه شاهدان هم در این خصوص شهادت داده‌اند، بنابراین با توجه به اینکه مدارک کافی در پرونده وجود دارد به عنوان نماینده دادستان درخواست مجازات برای متهم را دارم.

سپس محمد نوجوان ۱۲ساله در جایگاه حاضر شد. او گفت: وقتی علی از خانه بیرون آمد به ما گفت هر کس بماند او را می‌زنم بچه‌ها زیاد بودند. همه فرار کردند اما من ماندم و او یکدفعه به سمتم شلیک کرد و من دیگر متوجه چیزی نشدم. وقتی به‌هوش آمدم، دیدیم در بیمارستان هستم و چشم چپم جایی را نمی‌بیند. اصلا باورم نمی‌شد کور شده‌ام و هنوز هم که ماه‌ها از این حادثه گذشته، نمی‌توانم این حادثه را فراموش کنم و برای متهم درخواست مجازات دارم.

در ادامه مادر محمد در جايگاه حاضر شد و با توجه به اينكه پسرش هنوز به سن قانوني نرسيده بود، به عنوان قيم قانوني او درخواست كرد عامل كور شدن پسرش، قصاص شود. او گفت: محمد يك پسربچه است و از دست دادن چشمش سرنوشت او را تحت تاثير قرار داده و پسرم ديگر نميتواند مثل سابق زندگي كند. او ميتوانست آدم خيلي موفقي شود و حالا كه علي با رفتارش باعث تغيير سرنوشت پسرم شده، من درخواست صدور قصاص براي او را دارم تا متوجه شود چه بر سر پسرم آورده است. سپس علي به جايگاه فراخوانده شد. او گفت: من اتهامم را قبول دارم و از اينكه باعث شدم محمد كور شود، معذرت ميخواهم. آن روز من تفنگ ساچمهاي پدرم را برداشتم و بيرون آمدم. ميخواستم گنجشك شكار كنم و پيش دوستانم كم نياورم و بگويم چقدر قوي هستم. به بچهها گفتم تفنگ دارم و حالا ميبينيد چه ميكنم اصلا نميخواستم آنها را بترسانم، بلد هم نبودم ماشه را بچكانم بچهها خودشان ترسيدند و فرار كردند، من هم ميخواستم وقتي گنجشك را زدم، جسدش را به دوستانم نشان دهم و احساس غرور كنم اما نميدانم چه شد كه اين اتفاق افتاد من ميخواستم به سمت بالا شليك كنم اما هول كردم و دستم لرزيد. از محمد و مادرش عذرخواهي ميكنم و درخواست دارم مرا ببخشند. ما با هم همسايه هستيم و من با محمد هيچمشكلي هم نداشتم و ندارم. او دوست من بود. قصاص چشم من مشكلي را براي محمد حل نميكند. درخواست دارم پيشنهاد ديگري را براي حل اين مشكل بدهد. در اين هنگام قاضي رنجبر پايان جلسه اول محاكمه را اعلام و ادامه رسيدگي به پرونده را به بعد موكول كرد.