گاهی فکر میکنیم زندگی چقدر سخت است؛ شاید هم تلخ؛ گویی همه چیز تکراری است و روح ندارد؛ همة اینها از آنجا سرچشمه میگیرد که منشها و روشهای صحیح برای بودن در کنار هم و همراه هم بودن را نمیدانیم؛ یا نیاموختهایم یا اگر آموختهایم؛ نمیدانیم چگونه باید اجرایش کرد. اما این روشها و منشها مهماند؛ حتی اگر جزئی و پیش پا افتاده باشد.
داشتن یک زندگی ایدهآل، با نشاط و خوب، رعایت یک سری اصول و قواعد صحیح زندگی را میطلبد. خواندن و عمل کردن به سلسله مباحثگامهای زندگی مشترک، ما را تا حدودی به آن مرتبه از آرامش و سکون واقعی میرساند.
گام بیست و پنجم: اعتدال در تمام مسائل زندگی
الف) اقتصاد(۱)
در مسائل اقتصادی نه خسیس باشیم(۲) که آبرویمان برود،(۳) به ذلت بیفتیم،(۴) رابطة دوستیمان با خانواده آسیب ببیند(۵) و در یک کلام، آرامش از زندگیمان رخت ببندد(۶) و نه ولخرج باشیم که در آستانة فقر قرار بگیریم.(۷) اعتدال در مسائل اقتصادی مایة برکت بوده(۸) و در مقابل اسراف، برکت را از خانه بیرون میبرد.(۹) باید به گونهای اقتصاد خانه را مدیریت کرد که آنچه موجود است، برای ادارة خانه کافی باشد. چنین مدیریتی از نشانههای ایمان بوده(۱۰) و لازمة آن هم قناعت است.(۱۱) به هر حال اقتصاد خانواده میان دو کار زشت تنگ گرفتن و اسراف کردن قرار دارد(۱۲) که هر کدام نتایج بدی در پی دارد.
ب) عبادت
نه اینکه جز مسجد و سجاده چیز دیگری را نشناخته و از خواب و خوراک بیفتیم(۱۳) و نه اینکه عبادت را کنار بگذاریم و به آن بیاعتنا باشیم.(۱۴)
ج) رفت و آمد
نه شب و روزمان به رفت و آمد به خانة این و آن طی شود و نه ماه و سال هم بگذرد و ما از صلة ارحام غافل باشیم.(۱۵)
د) پوشاک
نه با لباسفروشیها و کفشفروشیهای شهرمان قرارداد ببندیم؛ نه به گونهای بگردیم که در کوچه و خیابان کسی دلش بسوزد و لباسش را به ما بدهد.(۱۶)
ه) رفاقت
نه به قدری ارتباطمان را با دوستان زیاد کنیم که گویا خانهمان کاروانسراست و نه پس از ازدواج رابطهمان را با رفقا آنقدر کم کنیم که یکی یکی آنها را از دست بدهیم.(۱۷)
و) محبت
نه به اندازهای افسار گسیخته به هم محبت کنیم که جمع و خلوت برایمان یکی باشد، نه به قدری دریغ بورزیم که همسرمان از ما گدایی محبت کند.
ز) تفریح
نه تمام زندگیمان را وقف تفریح کنیم که از کارهای دیگر باز بمانیم،(۱۸) نه آن را بر خود حرام کنیم.(۱۹)
ح) شوخی
نه آنچنان با خانواده خشک و جدی برخورد کنیم که گویا خانه محیطی کاملاً رسمی است(۲۰) و نه اینکه به قدری شوخی کنیم که هیبتمان از بین برود(۲۱) و یا اینکه طرف مقابل را از خود ناراحت کنیم.(۲۲)
ط) کار
نه به قدری به کار بپردازیم که از توجه به همسر و فرزندان، معنویت و عبادت، رفت و آمد و صله رحم، غافل شویم و نه آنقدر بیاعتنا که از نظر اقتصادی دچار تنگنا شویم.(۲۳)
ی) بهداشت و نظافت
نه تا مرز وسواس به بهداشت حساس شویم و نه آنکه به اندازهای بیاعتنا باشیم که دیگران از نشست و برخاست با ما بیزار باشند.
گام بیست و ششم: عذرخواهی و پذیرش عذر
زندگی مشترک هر انسانی غیر از معصومین((ع)) مملو از خطاست. عصمت از خطا هم برای انسانهای معمولی تقریباً غیرممکن است؛ اما اگر ما به رفتارها و گفتارهایمان توجه و دقت کافی داشته باشیم، از میزان خطاهایمان کاسته خواهد شد و دیگر مجبور به عذرخواهی نمیشویم.(۲۴)
حال اگر به هر دلیلی دچار خطا شدیم، چه باید کرد؟
برخی عادت دارند به جای پذیرش خطای خویش تا حد ممکن آن را توجیه کنند؛ در حالی که انکار اشتباه، خود نوعی اصرار بر آن است؛ حتی اگر اشتباه را تکرار نکند.(۲۵) بهترین کار در این هنگام پذیرفتن خطاست. اگر انسان از نگاه خود مرتکب خطایی هم نشده، بهتر است در مقابل همسر خویش مدعیانه ظاهر نشود؛ بلکه برای جلوگیری از تنش بگوید اگر من چنین خطایی مرتکب شدم، از شما عذر میخواهم(۲۶) که عذرخواهی نشانة خردمندی است.(۲۷)
برخی هم به جای عذرخواهی تلاش میکنند، روزنة گریزی بیابند و تقصیر را به گردن دیگری بیاندازند.(۲۸) این روحیه، نه تنها مشکلی را حل نمیکند؛ بلکه مشکل جدیدی را به وجود میآورد که همان بگو مگوهای بیخودی بر سر تعیین مقصر است. اگر اشتباهی کردهایم، تا همسرمان را راضی نکردهایم آرام نگیریم.(۲۹)
پذیرش خطا موجب میشود اگر همسر ما هم عصبانی است، مدیریت خشم خود را به دست بگیرد؛ اما توجیه خطاها معمولاً طرف مقابل را عصبانیتر میکند.
عذر خواهی نه تنها نشانة ضعف نیست؛ بلکه دلیلی بر مدیریت عاقلانه یک اختلاف است. کسی که در رفتار خود مرتکب اشتباهی شده و خیلی زود عذرخواهی میکند، معلوم است که از بهره عقلی بالایی برخوردار است.(۳۰) از آن سو پذیرش عذر هم نشانة خردمندی است.(۳۱) بنابراین اگر هر دو طرف به عذرخواهی و عذرپذیری پایبند باشند، تنشها را به صورت عاقلانه پشت سر خواهند گذاشت. در این صورت اختلافها نه تنها موجب کدورت روابط نخواهد شد؛ بلکه به استحکام آن نیز کمک خواهد کرد.
برخی از پوزشها با رفتار شکل میگیرد؛ مثلاً زن اشتباهی کرده و بر اثر آن تنشی میان او و همسرش رخ داده و به هر دلیلی از پوزش زبانی خودداری میکند؛ اما وقتی همسرش به خانه میآید، خود را برای او آرایش کرده و با روی خندان به استقبالش میرود. یا مرد چنین اشتباهی مرتکب شده؛ اما به جای پوزش زبانی، وقتی از بیرون به خانه میآید، یک جعبه شیرینی میخرد و با لب خندان به همسرش تعارف میکند. در اینجا باید طرف مقابل هم به راحتی گذشت کرده و انتظار نداشته باشد که حتماً همسر با پوزش زبانی عذرخواهی کند.
پذیرش اشتباه هم خود نوعی پوزش طلبی است.(۳۲) اگر اختلافی رخ داد که مقصرش همسرمان بود، اما به جای اینکه بگوید معذرت میخواهم، گفت اشتباه از من بود و مقصر هستم، همین را باید به عنوان عذر خواهی پذیرفت.(۳۳)
برای پذیرفتن عذر همسر نباید به دنبال دلیل قانع کنندهای بود. ممکن است که دلیلی که همسرمان برای اشتباهش میآورد، از نظر ما منطقی نباشد؛ اما این نباید مانع پذیرش عذر او شود. در اینگونه موارد نه تنها نباید عذرخواهی او را رد کرد؛ بلکه باید خودمان برای اشتباه او دلیلی بتراشیم؛(۳۴) مثلاً اگر قولی داده و حالا عمل نکرده، بگوییم شاید در توانش نبوده، شاید فراموش کرده، شاید وقتی که قول میداد، به سختی عمل کردن به آن فکر نکرده بود، شاید و هزار شاید دیگر. بالاتر از این حتی اگر میدانستیم که او در عذری که میآورد، صادق نیست؛ باز هم باید عذرش را پذیرفت.(۳۵)
در برابر خطاهای همسر باید در حد ممکن با نگاهی همراه با حسن ظن قضاوت نمود؛(۳۶) اما اگر این خطا به هیچ وجه قابل توجیه نبود، باید از آن گذشت کرد و اگر همسرمان از آن خطا عذرخواهی کرد، عذر او را پذیرا باشیم.(۳۷)
در پذیرش عذر نباید معطل نمود. همین که همسرمان عذرخواهی کرد، باید عذر او را پذیرفت که نپذیرفتن عذر، نشانه کمبود عقل بوده(۳۸) و موجب محرومیت از بهرههای معنوی میشود.(۳۹) در بسیاری از موارد نپذیرفتن عذر از اشتباهی که همسرمان انجام داده، زشتتر بوده(۴۰) و موجب میشود که انسان از فیض شفاعت محروم شود.(۴۱) برای پذیرش عذر نباید همیشه در انتظار عذر خواهی همسر بود؛ زیرا پذیرفتن اشتباه، خود نوعی عذرخواهی است.(۴۲)
شاید در اینجا سؤالی پیش بیاید که چرا تا این اندازه باید مدارا کرد؟ آیا این موجب نخواهد شد که همسرمان در اشتباهاتش جسارت بیشتری پیدا کند؟
فرض کنید زن یا شوهری عصبانی شده و در همان حالت کار ناشایستی انجام داده که موجب ایجاد کدورت میان این دو شده است. این شخص وقتی به اشتباه خود پی میبرد، با عذری خواه درست و خواه نادرست پیش همسر خود آمده و پوزش میطلبد. حالا همسر او میتواند دو کار انجام دهد: اول آنکه عذر او را نپذیرفته و او را نبخشد. این کار موجب میشود کدورت ادامه یافته و هیچ حرکت اصلاحی هم نتیجه ندهد. کار دوم آن است که عذر را قبول نموده و او را ببخشد. با پذیرش عذر، روابط به حالت عادی بازمیگردد. در این حالت است که اگر تصمیم به حرکت اصلاحی گرفتیم، بسیار عاقلانه و منطقی میتوانیم با در نظر گرفتن
قواعدی که در همین مباحثارائه میشود، به سوی اصلاح قدم برداریم. بنابراین اصلیترین کارکرد پذیرش عذر، ایجاد فضایی آماده برای ثمر دادن حرکتهای اصلاحی است.
ناگفته نماند که انسان در اموری که از امر خداوند اطاعت کرده و دیگران ناراحت شدهاند، نباید عذرخواهی کند.(۴۳)
گام بیست و هفتم: قهر ممنوع
چرا برخی از ما به محض پیدا شدن یک اختلاف، اولین کاری که به ذهنمان میرسد، قهر کردن است؟ مطمئن باشید که با قهر کردن سودی نصیب شما نخواهد شد.(۴۴)
قهر کردن، موجب خوشحالی شیطان است و از آن سو، وقتی دو طرف قهر را کنار گذاشته و با هم سخن میگویند، به قدری برای شیطان گران تمام میشود که نالة هلاکت سر میدهد.(۴۵) آیا آن خوشحالی و این ناراحتی شیطان نمیتواند دلیلی باشد بر اینکه قهر، بنیان ارتباط دو مسلمان را نشانه گرفته است؟ خشم خداوند بر قهر هم نشانه روشنی بر مخرب بودن آن است تا اندازهای که به کسی که مقصر هم نیست، دستور داده شده اگر قهر بیش از سه روز شد، با به عهده گرفتن تقصیر هم که شده، به این قهر پایان دهد و گرنه مبتلا به خشم الهی میشود.(۴۶)
کسی که زودتر قهر را به پایان میبرد، در سیر آفرینش خود زودتر گام برداشته و به هدف نزدیکتر خواهد شد.(۴۷)
در هنگام بروز اختلاف، گفتگو بهترین کار است؛ البته با رعایت قوانین گفتگو. در حالت قهر، دو طرف به جای اینکه در عالم واقعی با هم سخن بگویند، در ذهن خویش با همسرشان حرف میزنند. این کار نوعی محاکمه غیابی است که در آن شاکی همیشه پیروز و متهم محکوم به شکست است. اگر گفتگو هم اختلاف را حل نکرد، بهترین کار گذشت است که بحثآن گذشت.
برخی معتقدند قهر موجب میشود آتش اختلاف خاموش شود. اگر قهر نکنیم، بحثمیکنیم. وقتی بحثکردیم، عصبانی میشویم. وقتی هم که عصبانی شدیم، دعوا شدیدتر میشود. اینکه بحثکردن در اوج اختلاف و عصبانیت، تنور دعوا را داغتر میکند، درست است؛ اما راه حل آن بحثنکردن است؛ نه قهر. پیش از این هم گفتیم که سعی کنیم تا چند دقیقه پس از عصبانیت حرف نزنیم و سکوت اختیار کنیم.(۴۸) به هیچ وجه تلاش نکنید که در هنگام عصبانیت با طرف مقابلتان بحثکنید؛ زیرا در هنگام خشم، نوع فهم شما، منطق شما و دلایلی که شما را قانع میکند متفاوت از حالت عادی است؛ پس بحثدر هنگام خشم فایدهای ندارد.(۴۹) پس از
فروکش کردن آتش خشم هم باید با در نظر گرفتن قوانین گفتگو صحبت کرد؛ زیرا در غیر این صورت دوباره آتش دعوا شعله خواهد کشید.
از آنجا که در حالت قهر دو طرف یکدیگر را به صورت غیابی محاکمه میکنند، کینه یکدیگر را هم به دل میگیرند. در اینجاست که آتش خشم دست به دست آتش کینه داده و زمینة اختلافات بیشتری را در میان زن و شوهر فراهم میکند. پس قهر نه تنها آتش را خاموش نمیکند؛ بلکه آتش را زیر خاکستر برده و آن را دو چندان میکند.
اگر قهر هم کارآیی داشته باشد، حداکثر مدتی که میتوان آن را تجویز کرد، سه روز است.(۵۰) بعد از سه روز هم اگر فایدهای ندیدیم، حتی اگر مقصر هم نیستیم، باید برای عذرخواهی پا پیش بگذاریم. اگر هم همسرمان متوجه اشتباه خود شد و پوزش طلبید، باید بدون هیچ تحقیر و سرزنشی عذر او را بپذیریم. ادامه دارد…
پینوشت:
۱. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «بخشنده باش؛ اما ولخرجی نکن. صرفه جو باش؛ اما خسیس و سختگیر نباش»؛ نهج البلاغه، کلمات قصار۳۳.
۲. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «بخل تمام بدیهای عیوب را در خود جمع نموده و آن افساری است که[انسان] به وسیلة آن به سوی هر بدی کشانده میشود»؛ همان، قصار۳۷۸.
۳. امام رضا(ع) فرمود: «بخل آبرو را میبرد»؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۵۴.
۴. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «هر که در مال خویش بخل ورزد، ذلیل میشود»؛ غرر الحکم، ص۲۹۳.
۵. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «برای انسان خسیس، دوستی نیست»؛ همان.
۶. امامرضا(ع) فرمود: «برای انسان بخیل آسایشی نیست»؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۴۵.
۷. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «ولخرجی سرلوحة ناداری است»؛ مستدرک الوسایل، ج۱۵، ص۲۶۶.
۸. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «میانه روی، مایة رشد[مال] اندک است»؛ غرر الحکم، ص۳۵۳.
۹. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «اسراف[مال] زیاد را هم نابود میکند»؛ همان، ص۳۵۹.
۱۰. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «انسان حقیقت ایمان را نمیچشد؛ مگر آن که سه ویژگی داشته باشد: فهم دین، صبر بر مصیبتها و مدیریت خوب در امر معاش»؛ قرب الاسناد، ص۹۵.
۱۱. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «قناعت، مالی است که تمام نمیشود»؛ نهج البلاغه، کلمات قصار۴۷۵.
۱۲. کسی برای پرسش از خرجی خانواده به محضر امام رضا(ع) شرفیاب شد. حضرت فرمود: «خرجی خانه میان دو کار زشت قرار دارد». راوی خدمت حضرت عرض کرد: «به خدا قسم نمیدانم که آن دو کار زشت چیست؟» حضرت فرمود: «خدا رحمتت کند! آیا نمیدانی که خدا اسراف و تنگ گرفتن را خوش نمیدارد؟ خداوند فرمود: " و[بندگان خداوند رحمن] کسانیاند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی میکنند و نه تنگ میگیرند و میان این دو[روش] حدّ وسط را برمیگزینند "؛(فرقان(۲۵): ۶۷)»؛ بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۴۷.
۱۳. رسول خدا(ص) فرمود: «آگاه باشید که هر عبادتی را جوش و خروشی است که سرانجام فروکش میکند. پس هر کس جوش و خروش عبادتش به سنت من جهت یابد، هدایت شده است و هر که با سنت من مخالفت کند، گمراه شده و عملش بر باد رفته است. آگاه باشید که من نماز میخوانم و میخوابم و[بعضی از روزها] روزه میگیرم و[بعضی از روزها] روزه نمیگیرم، میخندم و گریه میکنم، پس هر که از سنت من روی گرداند، از من نیست»؛ وسایل الشیعة، ج۱، ص۱۰۹.
۱۴.((إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ))؛ «در حقیقت، کسانی که از پرستش من کبر میورزند، به زودی خوار در دوزخ درمیآیند»؛ غافر(۴۰): ۶۰.
۱۵. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «از جمله گناهانی که مرگ و نابودی را شتاب میبخشد، قطع رحم است»؛ وسایل الشیعة، ج۱۲، ص۲۷۳.
۱۶. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «متقین در لباس پوشیدن راه میانه را پیش میگیرند»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.
۱۷. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «از دست دادن دوستان، مایه غربت است»؛ غررالحکم، ص۴۱۴.
۱۸. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «هر که زیاد به سرگرمی بپردازد، عقلش کم است»؛ همان، ص۴۶۱.
۱۹. امام صادق(ع) فرمود: «در حکمت آلداوود چنین آمده است: " سزاوار است مسلمان خردمند، زمانی را به اعمال میان خود و خداوند اختصاص دهد و زمانی را به دیدار برادرانی اختصاص دهد که درباره امور آخرت با هم گفتگو میکنند و زمانی را با خوشیهای حلال سپری کند که این زمان، کمک به آن دو وقت دیگر خواهد بود ".»، اصول کافی، ج۵، ص۸۷.
۲۰. یونس شیبانی میگوید، امام صادق(ع) به من فرمود: «شوخی شما با یکدیگر چگونه است؟(آیا با هم شوخی میکنید؟)» گفتم: «اندک». حضرت فرمود: «این گونه نباشید؛ چرا که شوخی از خوش اخلاقی است و تو به وسیله آن برادرت را شاد میکنی. رسول خدا(ص) برای اینکه کسی را شاد کند، با او شوخی میکرد»؛ همان، ج۲، ص۶۶۳.
۲۱. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «شوخی زیاد هیبت را از بین میبرد»؛ غرر الحکم، ص۲۲۲.
۲۲. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «شوخی[بیجا] کینه بر جای میگذارد»؛ تحف العقول، ص۸۵.
۲۳. امام صادق(ع) فرمود: «آن که در کار طهارت و نماز کاهل باشد، در او خیری برای آخرتش نیست و آن که در آنچه زندگیاش را سر و سامان میدهد، کاهل است؛ در او خیری برای دنیایش نیست»؛ اصول کافی، ج۵، ص۸۵.
۲۴. امام حسین(ع) فرمود: «از کاری که باید به جهت آن عذرخواهی کنی، بپرهیز؛ زیرا مؤمن نه بدی میکند و نه پوزش میطلبد؛ اما منافق هر روز بدی میکند و عذرخواهی میکند»؛ تحف العقول، ص۲۴۸. امام سجاد(ع) فرمود: «از کاری که موجب عذرخواهی میشود، بپرهیز»؛ الامالی شیخ صدوق، ص۳۲۳.
۲۵. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «انکار[اشتباه] خود اصرار بر آن است»؛ مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۱۱۸.
۲۶. امام صادق(ع) فرمود: «اگر کسی به تو نسبت ناروایی داد، به او بگو: " اگر در آنچه میگویی، صداقت داری، از خداوند میخواهم که مرا ببخشد و اگر دروغ میگویی، از خداوند میخواهم که تو را ببخشد "»؛ بحارالانوار، ج۱، ص۲۲۶.
۲۷. ر. ک: غرر الحکم، ص۴۴۷.
۲۸. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «انکار خطا پای فشردن بر خطاست»؛ همان، ص۱۹۵.
۲۹. امام باقر(ع) فرمود: «بهترین زنان شما کسی است که اگر عصبانی شد یا همسرش را عصبانی کرد، به همسرش بگوید: دستم در دستت، چشم بر هم نمیزنم تا از من راضی شوی»؛ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۹.
۳۰. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «عذر خواهی دلیل خردمندی است»؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۳۵.
۳۱. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «خردمندترین مردم، عذر پذیرترین آنها از مردم است»؛ غرر الحکم، ص۵۲.
۳۲. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «اقرار به خطا، خود[نوعی] پوزش خواهی است»؛ عیون الحکم و المواعظ، ص ۶۰.
۳۳. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «بسا جرمی که اقرار به آن، انسان را از عذرخواهی بی نیاز میکند»؛ همان، ص ۲۶۷.
۳۴. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «عذر برادرت را بپذیر و اگر عذری نداشت، خودت برای[کار] او عذری پیدا کن»؛ تحف العقول، ص۱۱۲.
۳۵. روزی امام موسی کاظم(ع) فرزندانش را به حضور طلبید و فرمود: «فرزندانم! به شما سفارشی میکنم که اگر کسی آن را حفظ کند، با وجود[مراعات] آن هیچ گاه خوار نشود. اگر کسی آمد و در گوش راستتان حرف ناخوشایندی زد، سپس به سمت گوش چپتان رفته، عذرخواهی کرد و گفت من چیزی نگفتم، عذرش را بپذیرید»؛ بحارالانوار، ج۶۸، ص۴۲۵.
۳۶. در یکی از گامها به صورت مستقل به مسئله حسن ظن و سوء ظن و تأثیر آن در زندگی پرداختهایم.
۳۷. امام سجاد(ع) به فرزندش فرمود: «اگر کسی از جانب راست تو بود و به تو ناسزا گفت و سپس به جانب چپ تو رفت و پوزش خواست، عذرش را بپذیر»؛ اصول کافی، ج۸، ص۱۵۳.
۳۸. امام صادق(ع) فرمود: «کمعقلترین مردم کسی است که به زیردستش ستم کند و کسی را که از او پوزش میطلبد، نبخشد»؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۲۸.
۳۹. رسول خدا ا(ص) به امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «یا علی! کسی که پوزش کسی را که عذر میطلبد، نپذیرد؛ خواه آن کسی که عذر میخواهد؛ راست بگوید یا دروغ، به شفاعت من نخواهد رسید»؛ من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۵۳.
۴۰. در روایتی یکی از ویژگیهای همسر بد عذرناپذیری او معرفی شده است. ر. ک: بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۳۵.
۴۱. رسول خدا(ص) فرمود: «یا علی! کسی که پوزش کسی را که عذرخواهی میکند نپذیرد چه آن فرد دروغ بگوید، چه راست به شفاعت من نخواهد رسید»؛ همان، ج۷۴، ص۴۷.
۴۲. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «اعتراف[به خطا] خود پوزشخواهی است»؛ مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۱۱۸. همچنین فرمود: «بسا جرمی که اعتراف به آن از عذر خواهی بینیاز میکند»؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۶۷.
۴۳. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «از کاری که با آن خدای سبحان را اطاعت کردهای، پوزش نخواه. آن کار برای افتخار تو کافی است»؛ غرر الحکم، ص۱۸۲.
۴۴. امام صادق(ع) فرمود: «خیری در قهر کردن نیست»؛ وسایلالشیعة، ج۱۲، ص۲۶۱.
۴۵. امام صادق(ع) فرمود: «تا وقتی که دو مسلمان با هم قهر هستند، شیطان خوشحال است؛ اما وقتی این دو به ملاقات هم میروند، زانوان شیطان سست، مفاصلش از هم جداشده و ناله سر میدهد که ای وای از هلاکت!»؛ اصول کافی، ج۲،۳۴۶.
۴۶. امام صادق(ع) فرمود: «دو نفر بر اثر قهر از هم جدا نمیشوند؛ مگر اینکه یکی از آن دو شایسته دوری از خدا و لعنت او خواهد شد و گاهی هر دو مستوجب این میشوند». در این هنگام مُعَتَّب(یکی از یاران صدیق امام صادق(ع)) عرض کرد: «این نتیجه کار ظالم است، مظلوم چه گناهی کرده است؟» حضرت فرمود: «مظلوم هم شایسته همین عقوبت است؛ زیرا برادر خود را به آشتی دعوت نکرد و در سخن گفتن با او تعجیل ننمود. من از پدرم شنیدم که فرمود: " وقتی دو نفر با هم دعوا میکنند و یکی بر دیگری چیره میشود، پس مظلوم به سراغ ظالم برود تا جایی که به او بگوید: ای برادر من! من ظالمم.[یعنی تقصیر را بر عهده بگیرد]
تا قهر میان آن دو تمام شود؛ البته خداوند حاکم عدل است و حق مظلوم را از ظالم باز خواهد ستاند ".»؛ همان، ص۳۴۴.
۴۷. رسول خدا ا(ص) فرمود: «دو مسلمانی که با هم قهر کنند و سه روز هم بر همین حال باقی مانده و آشتی نکنند البته کسی این کار را نمیکند؛ مگر کسانی که از اسلام خارجند و بینشان محبتی نیست پس هر کدام که زودتر با دیگری سخن گفت، در روز حساب[قیامت] زودتر وارد بهشت میشود»؛ همان، ص۳۴۵.
۴۸. رسول خدا ا(ص) فرمود: «وقتی کسی از شما عصبانی شد، باید سکوت اختیار کند»؛ بحار الانوار، ج۶۸، ص۴۰۴. امیرمؤمنان علی(ع) نیز فرمود: «خشم را با سکوت درمان کنید»؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۲۵۰.
۴۹. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «شدت خشم، نحوه سخن گفتن را تغییر داده، ریشه برهان و دلیل را قطع نموده و فهم را از هم میگسلد»؛ بحارالانوار، ج۶۸، ص۴۲۸.
۵۰. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «رسول خدا ا(ص) از قهر کردن نهی نمود؛ پس اگر کسی مجبور به قهر کردن است، بیش از سه روز با برادرش قهر نکند. اگر کسی بیش از این با برادرش قهر کند، به آتش شایستهتر است»؛ من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۰.
محسن عباسی ولدی
منبع : ماهنامه نامه جامعه شماره ۸۵
شناسه خبر:
۷۳۸۰۶
اعتدال در تمام مسائل زندگی
زندگی مشترک هر انسانی غیر از معصومین(ع) مملو از خطاست. عصمت از خطا هم برای انسانهای معمولی تقریباً غیرممکن است؛ اما اگر ما به رفتارها و گفتارهایمان توجه و دقت کافی داشته باشیم، از میزان خطاهایمان کاسته خواهد شد و دیگر مجبور به عذرخواهی نمیشویم.
۰